الکساندر فلمینگ (به انگلیسی: Sir Alexander Fleming) پزشک و میکروبیولوژیست اسکاتلندی است. او بیشتر بخاطر کشف آنزیم لیزوزیم در ۱۹۲۳ و اولین آنتی بیوتیک مؤثر جهان بنزیل پنی سیلین از کپک پنسیلیون روبنس در ۱۹۲۸ شناخته شده است. او در سال ۱۹۴۵ به همراه هاوارد فلری و ارنست چین موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی شد. فلمینگ مقالات بسیاری در زمینه باکتری شناسی، ایمنی شناسی و شیمی درمانی نوشته است. فلمینگ به پاس موفقیتهای علمیش در سال ۱۹۴۴ به نشان شوالیه مفتخر شد. در ۱۹۹۹ به عنوان یکی از ۱۰۰ شخصیت برجسته قرن بیستم در مجله تایمز و در نظر سنجی تلویزیونی بی بی سی به عنوان یکی از ۱۰۰ بریتانیایی بزرگ انتخاب شد. او همچنین در نظر سنجی که توسط کانال تلویزیونی اس تی وی برگزار شد به عنوان سومین اسکاتلندی بزرگ پشت سر ویلیام والاس و رابرات برنز قرار گرفت.
زندگی نامه الکساندر فلمینگ
الکساندر فلمینگ در سال ۱۸۸۱ در دارول اسکاتلند زاده شد. وی از مدرسهٔ پزشکی بیمارستان سنت مری لندن فارغ التحصیل شد و پس از پایان تحصیلات به تحقیق و بررسی در زمینهٔ ایمنی شناسی و مصونیت ها پرداخت. سپس به عنوان پزشک نظامی در جنگ جهانی اول زخم های عفونی را مورد مطالعه قرار داد و متوجه شد که اغلب مواد ضدعفونی کننده خیلی بیش از آنکه میکروبها را از پای درآورند سلول های بدن را از بین می برند. به این ترتیب فلمینگ به ضرورت وجود ماده ای که بتواند بدون آسیب زدن به سلول های سالم باکتری را از بین ببرد، پی برد.پس از جنگ فلمینگ به بیمارستان سنت مری بازگشت و به کار تحقیق خود مشغول شد. در سال ۱۹۲۲ ماده ای را کشف کرد که آن را «لیزوزیم» نامید. لیزوزیم، آنزیمی است که در بدن انسان تولید می شود و در ترکیبات مخاط و اشک وجود دارد، به سلول های بدن آسیب نمی رساند. این ماده اگرچه برخی از میکروب ها را از بین می برد ولی در برابر میکرب های خاصّی که به انسان آسیب می رساند بی اثر است. این کشف با وجود جالب بودن از اهمیت چندانی برخوردار نبود. در ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۲۸ فلمینگ کشف بزرگ خود را به انجام رساند. یکی از ظروف حاوی کشت باکتری «استافیلوکوک» در معرض هوا قرار گرفت که در نتیجه برخی قسمت های آن از کپک پوشیده شده. فلمینگ متوجه شد در آن قسمت هایی که در نتیجه برخی قسمت هایی که کپک نفوذ کرده است باکتری به کلّی از بین رفته اند. او به این نتیجه رسید ماده ای که کپک تولید می کند پادزهر باکتری استافیلوکوک است. وی توانست نشان دهد که ماده مزبور از رشد بسیاری از انواع باکتری مضر برای انسان جلوگیری می کند. این ماده که فلمینگ آن را به خاطر عامل تولیدکنندهٔ آن (پنی سیلیوم نوتانیوم) پنی سیلین نامید، برای انسان و حیوان زیان آور نبود. حاصل کار فلمینگ در سال ۱۹۲۹ منتشر شد؛ ولی توجه چندانی را جلب نکرد. فلمینگ دریافته بود که پنی سیلین استفاده های پزشکی بسیار مهمی می تواند داشته باشد. امّا به هرحال او نتوانست تکنیکی را برای تصفیه و پالایش پنی سیلین ارائه کند و این داروی اعجاب انگیز تا ده سال بعد بدون استفاده باقی ماند. سرانجام در اواخر دهه ۱۹۳۰ دو محقق انگلیسی هاوارد فلری و ارنست چین به مقاله فلمینگ برخوردند. آن ها تجربه فلمینگ را تکرار کرده و ماده حاصله را روی حیوانات آزمایشگاهی تجربه کردند در سال ۱۹۴۱ پنی سیلین روی نمونه هایی از بیماران به کار برده شد. این آزمایش ها نشان داد که داروی جدید به شکلی حیرت انگیز مؤثر و کارا می باشد. با ترغیب دولت های آمریکا و انگلیس شرکت های داروسازی وارد فعالیت در این زمینه شده و سریعاً روش هایی را برای تولید مقادیر زیاد پنی سیلین ابداع کردند. در آغاز پنی سیلین انحصاراً برای استفاده مصدومان جنگی نگهداری می شد ولی تا سال ۱۹۴۴ برای معالجه غیرنظامی ها در انگلیس و آمریکا در دسترس همگان قرار گرفت. با پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ استفاده از پنی سیلین در سراسر جهان معمول شد. کشف پنی سیلین انگیزه ای برای جستجو و تحقیق برای یافتن سایر آنتی بیوتیک شد و آن تحقیقات منجر به کشف بسیاری از «داروهای معجزه گر» دیگر گردید. با وجود این پنی سیلین همچنان به عنوان پر مصرف ترین آنتی بیوتیک باقی ماند. یکی از دلایل ادامه تفوّق پنی سیلین آن است که این دارو علیه طیف وسیعی از موجودات ذره بینی آسیب رسان مؤثر است. از این دارو در درمان سفلیس، سوزاک، تب سرخ، دیفتری و همچنین برخی اشکال آرتریت، بُرُنشیت، مننژیت، مسمومیت خون، می شود. یکی دیگر از امتیازات پنی سیلین استعمال بی ضرر مقادیر زیاد آن است. یک دُز ۵۰۰۰۰ واحدی پنی سیلین برای درمان برخی عفونت ها مؤثر است. امّا تزریق یکصد میلیون واحد پنی سیلین در روز بدون هیچ گونه مخاطره و عوارض جنبی تجویز می شود. البته برخی افراد نسبت به پنی سیلین حساسیت داردند ولی این دارو برای بیشتر مردم سلامتی و توانایی را به ارمغان می آورد. از آنجا که پنی سیلین تاکنون جان میلیون ها نفر را نجات داده و مطمئناً در آینده جان افراد بیشتری را نجات خواهد داد تنها معدود افرادی اهمیت کشف پنی سیلین را زیر سؤال برده اند. البته جایگاه واقعی و دقیق فلمینگ در این فهرست بستگی به این امر دارد که برای فلوری و چاین چه اعتباری قائل شویم اما کشف اصلی حاصل تحقیقات فلمینگ است. فلمینگ پس از ازدواج صاحب یک فرزند شد. در سال ۱۹۴۵ جایزه نوبل در پزشکی به طور مشترک به او و فلوری و چاین داده شد. فلمینگ در سال ۱۹۵۵ درگذشت.
دوران کودکی الکساندر فلمینگ
الکساندر فلمینگ در ۶ اوت ۱۸۸۱ در مزرعه لوکفیلد در نزدیکی دارول، در ایرشایر اسکاتلند متولد شد، سومین فرزند از چهار فرزند کشاورز هیو فلمینگ (۱۸۱۶–۱۸۸۸) و گریس استرلینگ مورتون (۱۸۴۸–۱۹۲۸)، دختر کشاورز همسایه بود. هیو فلمینگ از ازدواج اول خود چهار فرزند زنده مانده داشت. او هنگام ازدواج دوم با گریس ۵۹ ساله بود و در سن هفت سالگی الکساندر درگذشت. فلمینگ به مدرسه لودون مور و مدرسه دارول رفت و پیش از انتقال به لندن، بورسیه دو ساله آکادمی کیلمارنوک را دریافت کرد و در آنجا در مؤسسه پلی تکنیک سلطنتی شرکت کرد. الکساندر فلمینگ بیست ساله پس از چهار سال کار در یک دفتر حمل و نقل، مقداری پول از عموی خود، جان فلمینگ به ارث برد. برادر بزرگتر او، تام، قبلاً پزشک بود و به او پیشنهاد کرد که باید همان کار را دنبال کند، و بنابراین در سال ۱۹۰۳، الکساندر کوچکتر در مدرسه پزشکی بیمارستان سنت مری در پدینگتون ثبت نام کرد. وی در سال ۱۹۰۶ با مدرک لیسانس پزشکی از مدرسه با با رتبه ممتاز فارغ التحصیل شد. فلمینگ، که از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴ در هنگ داوطلب اسکاتلندی لندن بود، که عضوی از باشگاه تفنگداران در دانشکده پزشکی بوده است. کاپیتان باشگاه، که مایل به حفظ فلمینگ در تیم بود، به او پیشنهاد کرد که به بخش تحقیقات در سنت ماری بپیوندد، جایی که او به عنوان دستیار متخصص باکتری سر آلمروت رایت، پیشگام در واکسن درمانی و ایمونولوژی شد. در سال ۱۹۰۸، وی مدرک لیسانس را با مدال طلا در باکتری شناسی به دست آورد و تا سال ۱۹۱۴ در سنت ماری مدرس شد. ستوان در سال ۱۹۱۴ به عنوان فرمانده و در سال ۱۹۱۷ به درجه کاپیتانی ارتقا یافت، فلمینگ در طول جنگ جهانی اول در سپاه پزشکی ارتش سلطنتی خدمت می کرد، و در اعزام ها شرکت کرد. او و بسیاری از همکارانش در بیمارستان های نبرد در جبهه غربی فرانسه کار می کردند. در سال ۱۹۱۸ به بیمارستان سنت ماری بازگشت و در آنجا در سال ۱۹۲۸ به عنوان استاد باکتری شناسی دانشگاه لندن انتخاب شد. در سال ۱۹۵۱ به مدت سه سال به عنوان رئیس دانشگاه ادینبورگ انتخاب شد.
اوایل کار الكساندر فلمینگ
فلمینگ قصد داشت جراح شود، اما موقعیت موقتی در بخش تلقیح در بیمارستان سنت مری، مسیر او را به سمت رشته جدید باکتری شناسی تغییر داد. در آن جا، وی مهارت های تحقیقاتی خود را تحت عنوان متخصص باکتری شناس و ایمونولوژیست سر آلمروت ادوارد رایت، که ایده های انقلابی وی در زمینه واکسن درمانی یود، توسعه داد. در طول جنگ جهانی اول، فلمینگ به عنوان پزشک ارتش سلطنتی خدمت کرد. همچنین وی به عنوان باکتری شناس در یک آزمایشگاه موقت که توسط رایت در بولون فرانسه راه اندازی شده بود، عفونت های زخم را آزمایش می کرد. فلمینگ از طریق تحقیقات خود که بیشتر داروهای ضدعفونی کننده استفاده می کرد، پی برد زیرا اثرات آنها بر روی ایمنی بدن تا حد زیادی از توانایی آن ها در تجزیه باکتری های می کاهد. بنابراین، تعداد بیشتری از سربازان در اثر درمان های ضد عفونی کننده در حال مرگ بودند. فلمینگ توصیه کرد که برای بهبود موثرتر، زخم ها به راحتی خشک و تمیز نگه داشته شوند. با این حال توصیه های وی تا حد زیادی مورد توجه قرار نگرفت. فلمینگ پس از جنگ به سن ماری بازگشت، در سال ۱۹۱۸ موقعیت جدیدی را به دست گرفت و دستیار مدیر بخش تلقیح سنت مری شد. (وی در سال ۱۹۲۸ به عنوان استاد باکتری شناسی در دانشگاه لندن و در سال ۱۹۴۸ به عنوان استاد برجسته باکتری شناسی بود).
کشف بزرگ الكساندر فلمینگ
در نوامبر ۱۹۲۱، فلمینگ بر حسب یک اتفاق ساده هنگامی که سرماخوردگی داشت به یک نکته توجه کرد. وقتی که در محیط کشت کار می کرد یک قطره از مخاط بینی بر روی محیط کشت افتاد که باعث ترکیب شدن آن شد و او لیزوزیم را کشف کرد. آنزیمی ضد عفونی کننده خفیف در مایعات بدن که فکر می کرد ممکن است مخاط او نوعی در رشد باکتری تأثیر بگذارد. چند هفته بعد، او مشاهده کرد که باکتری حل شده است. این اولین کشف بزرگ فلمینگ بود که سهم قابل توجهی در تحقیقات سیستم ایمنی بدن انسان به شمار می آید. (همانطور که مشخص شد، لیزوزیم هیچ اثری بر مخرب ترین باکتری ها ندارد).
کشف پنی سیلین توسط الکساندر فلمینگ
در این قسمت از بیوگرافی الکساندر فلمینگ به کشف پنی سیلین که تحولی در دنیای پزشکی به وجود آورد می پردازیم. در سپتامبر 1928، فلمینگ پس از یک ماه دوری با خانواده اش به آزمایشگاه خود بازگشت و متوجه شد که یک کلنی استافیلوکوکوس اورئوس که از آن خارج شده بود به یک کپک آلوده شده است (که بعدا به عنوان Penicillium notatum شناخته شد). وی همچنین کشف کرد که کلنی های استافیلوکوک های اطراف این قالب از بین رفته است. وی بعداً در مورد این حادثه گفت: “وقتی بلافاصله بعد از طلوع خورشید در ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۲۸ از خواب بیدار شدم، مطمئناً قصد نداشتم با کشف اولین آنتی بیوتیک یا قاتل باکتری را کشف و یک انقلاب پزشکی را در جهان ایجاد کنم. اما فکر می کنم این دقیقاً همان چیزی بود که من انجام دادم ” وی در ابتدا ماده را “آب قالب” نامید و سپس نام آن را “پنی سیلین” به نام قالبی که آن را تولید کرد، تغییر داد. فلمینگ که فکر می کرد آنزیمی قدرتمندتر از لیزوزیم پیدا کرده است، تصمیم گرفت بیشتر تحقیق کند. هرچند او فهمید که این یک آنزیم نیست بلکه یک آنتی بیوتیک است. یکی از اولین آنتی بیوتیک های کشف شده در جهان که کشف و توسعه آن توسط یک نفر امکان پذیر نبود. بنابراین فلمینگ دو محقق جوان را برای انجام شدن تحقیقات استخدام کرد. متأسفانه این سه مرد نتوانستند پنی سیلین را تثبیت و تصفیه کنند، اما فلمینگ خاطرنشان کرد که پنی سیلین در صورت توسعه صحیح، به صورت تزریقی و موضعی قابل استفاده است.
دریافت جایزه نوبل توسط الکساندر فلمینگ
در پی کشف پنی سیلین، فلمینگ تیمی از دانشمندان دانشگاه آکسفورد به رهبری هوارد فلوری و همکارش، ارنست چین، پنی سیلین را جدا و خالص کردند. این آنتی بیوتیک سرانجام در طول جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفت و انقلابی بزرگی در پزشکی و در زمینه کنترل عفونت ایجاد کرد. فلوری، چین و فلمینگ در سال ۱۹۴۵ جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی را به صورت مشترک دریافت کردند. اما روابط آنها درمورد اینکه چه کسی باید بیشترین اعتبار را برای پنی سیلین دریافت کند زیاد خوب نبود. مطبوعات تمایل داشتند که نقش فلمینگ را به دلیل ماجرای جذاب کشف و تمایل بیشتر او برای مصاحبه تأکید کنند.
زندگی شخصی الکساندر فلمینگ
وی در ۲۴ دسامبر سال ۱۹۱۵ با سارا ماریون مک الروی که یک پرستار ایرلندی بود ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام رابرت شدند که بعدا پزشک عمومی شد. همسر اول فلمینگ در سال ۱۹۴۹ از دنیا رفت، وی در سال ۱۹۵۳ با دکتر آمالیا کوتسوری وورکاس ازدواج کرد. فلمینگ در ۱۱ مارس ۱۹۵۵ در خانه خود در لندن، بر اثر حمله قلبی درگذشت.