بالماسکه. [ ک ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) مرکب از بال بمعنی رقص و ماسک (روپوش و آنچه روی را بپوشاند، صورتک ) و آن نوعی رقص دسته جمعی است که رقصندگان چهره را در نقابی یاروپوشی و یا صورتکی بپوشانند تا شناخته نشوند و گاه این صورتکها بشکل و هیأت و صورت و یا سر حیوانات باشد.یکی از ویژگی های مهم و اصلی جشن بالماسکه شناخته نشدن است، مهمانی های بالماسکه در قرون هفدهم و هجدهم در اروپا رواج بسیاری پیدا کرد.
بالماسکه (Bal masqué) نوعی مراسم جشن است که مدعوین با لباس مبدل و نقاب در آن شرکت می کنند و از ویژگی های جشن بالماسکه شناخته نشدن افراد شرکت کننده در آن است. میهمانی ها و مراسم بالماسکه، دارای اصالتی تاریخی در قاره اروپا است و ریشه های آن به سده های میانه بر می گردد.
تاریخچه جشن بالماسکه
در سال 1393 بود که اولین مهمانی بالماسکه برگزار شد و آن روز مصادف با 28 ژانویه بود که عروسی چارلز ششم فرانسه در آن روز برگزار شد، و در این مهمانی بود که این جشن برای اولین بار دیده شد. به این صورت که در آن جشن شاه و پنج نفر از همراهانش لباس های جنگی مردان را به تن کرده بودند و در این جشن با این ظاهر شرکت کردند، هم چنین به دلیل نزدیک شدن به آتش در هنگامی که می رقصیدند باعث شد تا بعدها این مهمانی را با نام مهمانی رقص آتش بشناسند و آن را به این نام بخوانند.
البته در قرن پانزدهم مراسم بالماسکه پر رنگ تر شد و مهمانی های بالماسکه در فستیوال های ایتالیا رواج پیدا کرد و بیشتر در طبقه اشراف ونیز دیده می شد و به این دلیل محبوبیت بسیاری پیدا کرد و رفته رفته فستیوال بالماسکه به صورت سنت درآمد. مهمانی های بالماسکه در قرون هفدهم و هجدهم در اروپا رواج بسیاری پیدا کرد.
گوستاو سوم، پادشاه سوئد، نيز در يكي از ميهمانی های بالماسکه به دست يك اشراف زاده ناراضي به نام جاكوب جانانكر استروم، به قتل رسيد؛ اين واقعه بعدها به صورت نمايشي به اسم گوستاو سوم نوشته شد و جوزپ هوردي آن را به صورت اپرا در آورد.
"كنت جان جيمز هپژر" سوييسي با معرفي نمايش مد و رقص بالماسكه نيمه عمومي در اوايل قرن هجدهم در لندن به معروفيت رسيد. در طول قرن هجدهم، رقص هاي ميهماني بالماسكه در انگلستان و آمريكا محبوبيت پيدا كرد. داستان "نقاب سرخ مرگ" ادگار آلن پو بر اساس ميهماني بالماسكه اي نوشته شده كه در آن شخصيت اصلي به شكل ملبس است كه در حقيقت نمايانگر شخصيت اصلي او است.
مراسم بالماسکه در انجمن های مخفی از قبیل فراماسونری و دیر صهیون جایگاه خاصی دارد چرا که در بالماسکه ی گروه های مخفی از روابط جنسی استفاده می شود. به عقیده آنها رابطه ی جنسی راهی به سوی متعالی تر شدن است. در طی مراسم بالماسکه معمولا استاد اعظم با لباسی متفاوت از بقیه (معمولا افراد حاضر لباسی یک دست می پوشند) در وسط با شخصی مشغول به رابطه ی جنسی می شود و سپس اطرافیان که به صورت حلقه وار اطراف هستند لباس های خود را در آورده و مشغل به رابطه ی جنسی می شوند.
شرکت کنندگان در طول مراسم بالماسکه حق ندارند نقاب را از روی چهره بردارند و تنها چیزی که در مراسم حاکم است چیزی جز یک غریزه ی حیوانی نیست. مراسم بالماسکه معمولا در گروه های مخفی و یا خاندان های فوقالعاده قدرتمند جهانی برگزار می شود.
بالماسکه ای که در بین عوام رایج است در واقع اصلا بالماسکه نیست چرا که میهمانان می توانند نقاب از چهره خود در میهمانی بردارند و نیازی به روابط جنسی نیست در صورتی که ذات بالماسکه به ناشناخته ماندن و ایجاد رابطه ی جنسی است.
تفاوت بالماسکه با هالووین
نزدیک آبان ماه که می شویم مانند جشن کریسمس، تمام دنیا برای مراسم خاصی خود را آماده می کنند. مراسمی که پیش روست، جشن هالووین است که اکثر ایرانیان فکر می کنند هالووین همان بالماسکه است که مردم لباس های ترسناک می پوشند و یکدیگر را می ترسانند. اما داستان بسیار گسترده تر است از این هاست.
هالووین در گذشته بیشتر با دین و مراسم مذهبی آمیخته بود. مردم بیشتر بر سر مزار رفتگانشان می رفتند. میهمانی هایی می گرفتند و غذاهای مختلفی آماده و به یکدیگر تعارف می کردند زیرا عقیده داشتند در این شب پلی میان این جهان و دنیای دیگر ایجاد می شود و ارواح می توانند به کنار آشنایان شان بیایند و با آن ها غذا بخوردند و هرکس سخاوت بیشتری در سیر کردن دیگران داشته باشد تا هالووین بعد از گزند بدی ها دور می ماند.
همچنین در گذشته هالووین چهره ای دوستانه تر داشت و مردم با ارواح به خوردن شام می پرداختند اما حالا در بعدی ترسناک و خشن به آن نگاه می کنند.
برخی نمادها مانند فانوس و مشعل از دیرباز در این مراسم حضور داشته و برای ترساندن و دور کردن ارواح استفاده می شده اند؛ اما رفته رفته دیگر مصنوعات مخصوص به هالووین به یکی از تجارت های پرسود تبدیل شد و این روند همچنان هم ادامه دارد.