ضرب المثل من هم تو همان فکرم
مثل ، سخن كوتاه و مشهوري است كه به قصه اي عبرت آميز يا گفتاري نكته آموز اشاره مي كند و جاي توضيح بيشتر را مي گيرد .
كلمه” مثل ” عربي است و كلمه فارسي آن “ متل ” است . وقتي مثل گفتن صورت بي ادبانه پيدا كند آن را متلك مي گويند . البته ضرب المثل يك تركيب عربي است به معناي مثل زدن .
در همه زبانهاي دنيا ضرب المثل فراوان است . بعضي از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند .
هر قدر تاريخ تمدن ملتي درازتر باشد بيشتر حادثه در آن پيدا شده و مثل هاي بيشتري در آن وجود دارد . و در زبان فارسي نيز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد .
داستان ضرب المثل
می گویند مردی برای دزدیدن هندوانه و خربزه سر جالیزی رفت و مقدار زیادی هندوانه و خربزه چید و توی گونی ریخت. وقتی که خواست در گونی را ببندد جالیزبان مثل اجل معلق سر رسید و پرسید: «اینجا چکار می کنی؟» مرد گفت: «والله از راه می گذشتم باد سختی وزید و طوفان مرا انداخت توی جالیز تو» جالیزبان پرسید: «خوب هندوانه و خربزه را کی کند؟»
مرد گفت: «طوفان می خواست مرا با خودش ببرد من هم هر مرتبه دست می انداختم و هندوانه و خربزه ها را می گرفتم یکی یکی کنده می شد» جالیزبان باز پرسید: «همه اینها درست! کی آنها را توی گونی ریخت؟» مردک فکری کرد و گفت: «والله من هم تو همان فکر بودم!».
مورد استفاده
اگر کسی کار احمقانه ای بکند که بر او نکته بگیرند و جواب قانع کننده ای نداشته باشد به عنوان اعتراف و پوزش خواهی ضمنی این مثل را می گوید.
لغات
نکتة. [ ن ُ ت َ ] (ع اِ) نقطه ٔ سیاه بر سفیدی وگفته اند نقطه ٔ سپید بر چیز سیاه. || نشانی که براثر نَکْت [ زدن سر انگشت یا سر چوب بر زمین ] در آن پدید آید. || زنگ که بر آئینه و شمشیر پیدا شود. || مسأله ٔ دقیقی که با دقت نظر و امعان فکر دریافته شود. ج ، نُکَت ، نِکات. (از اقرب الموارد). در تمام معانی رجوع به نکته شود.
نکته. [ ن ُ ت َ / ت ِ ] (از ع ،اِ) نکتة. خجک. (آنندراج ) (منتهی الارب ). نقطه. (جهانگیری ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). خال. لک. لکه. (یادداشت مؤلف ) : چون گناهی کند نکته ای سیاه بر دلش افتد. (تفسیر ابوالفتوح رازی ).
نکته هرجا غلط افتاد مکیدن ادب است.
سخن پاکیزه که پوشیده باشد یعنی هرکس آن را نداند. (غیاث اللغات ). مسأله ٔ لطیفی که با دقت نظر و امعان فکر کشف و ادراک شود. (از تعریفات ). موضوع دقیق و مهم که دریافتن آن محتاج دقت باشد :
ای نکته ٔ مروت را معنی
ای نامه ٔ سخاوت را عنوان.
تنها پیش رفت ، خلوتی خواست و این نکته بازگفت. (تاریخ بیهقی ص 223).
منم در سخن مالک الملک معنی
ملک سِرّ این نکته نیکو شناسد.
حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید
از شافعی مپرسید امثال این مسائل.
|| سخن پاکیزه و باریک و بکر. (آنندراج ). دقیقه. سخن دلنشین. (از صراح ). مضمون لطیف و دقیق نادره :
اگر او هفت سخن با تو بگوید به مثل
زآن تو را نکته برون آید بیش از هفتاد.
سخن اگرچه دراز شود از نکته و نادره ای خالی نباشد. (تاریخ بیهقی ص 237). این قصه های دراز از نوادری و نکته ای و عبرتی خالی نباشد. (تاریخ بیهقی ص 190).
از بدان بد شوی ز نیکان نیک
داند این نکته آنکه هشیار است.
بشنو این نکته را که سخت نکوست
مار به دشمنت که نادان دوست.
سنایی