ساعدنیوز
ساعدنیوز

چند حکایت خنده دار از عبید زاکانی

  پنجشنبه، 27 مرداد 1401   زمان مطالعه 4 دقیقه
چند حکایت خنده دار از عبید زاکانی
«عبید زاکانی» از پیشگامان طنز فارسی است. اگر به طنز و لطیفه علاقه دارید و در عین حال در جستجوی چیزی بیشتر از سرگرمی هستید، باید با او و آثارش آشنا شوید.

حکایت های جالب و خنده دار عبید زاکانی

«خواجه نظام الدین عبیدالله زاکانی»، اهل قزوین، معروف به «عبید زاکانی»، شاعر اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم هجری قمری است. آثار او بیشتر به زبان طنز است. اگرچه وی اشعار و غزلیات جدی نیز دارد، شهرت او بیشتر به خاطر اشعار طنزش است. او با زبان شعر و طنز از رنج مردم، نالایقی و جهالت حاکمان و تزویر و ریای زاهدان می گوید. از این رو، محبوب مردم و مغضوب برخی حاکمان و زاهدان بود.اشعار و حکایت های عبید به ظاهر خنده دار، ساده و سرگرم کننده هستند؛ اما لایه ای عمیق تر در زیر این ظاهر ساده وجود دارد و آن انتقاد و اعتراض جسورانه و به سخره گرفتن خرافات، ریا، نادانی و ستم است که جامعه انسانی از دیرباز به آن دچار بوده است. زبان شعر عبید بی پروا و تند است. او با شجاعت و جسارتی کم نظیر به نقد زشتی ها و پلیدی ها در جامعه، به خصوص در طبقه حاکم می پردازد. بسیاری سعی داشتند زبان بی پروا و گاهی خارج از ادب و عرف او را بهانه ای کنند برای به زیر سوال بردن شعر او و حقیقتی که در آن بیان می کرد. از سوی دیگر، برخی بزرگان و حاکمان سعی در دوستی و نزدیکی با او داشتند تا شاید از گزند تیغ نقد او در امان بمانند؛ اما عبید بی توجه به دوستی و دشمنی دیگران، نقد خود را صریح و بی پروا در قالب طنز بیان می کرد.

عبید زاکانی

حکایتی درباره خساست

بزرگی كه در ثروت، قارون زمان خود بود، اجل فرا رسيد و اميد زندگاني قطع كرد. جگر گوشگان خود را حاضر كرد. گفت: اي فرزندان، روزگاري دراز در كسب مال، زحمت هاي سفر و حضر كشيده ام و حلق خود را به سرپنجه گرسنگي فشرده ام، هرگز از محافظت آن غافل مباشيد و به هيچ وجه دست خرج بدان نزنيد.

اگر كسی با شما سخن گويد كه پدر شما را در خواب ديدم قليه حلوا مي خواهد، هرگز به مكر آن فريب نخوريد كه آن من نگفته باشم و مرده چيزي نخورد.

اگر من خود نيز به خواب شما بيايم و همين التماس كنم، بدان توجه نبايد كرد كه آن را خواب و خيال و رويا خوانند. چه بسا كه آن را شيطان به شما نشان داده باشد، من آنچه در زندگي نخورده باشم در مردگي تمنا نكنم. اين بگفت و جان به خزانه مالك دوزخ سپرد.

حکایتی به نام جنازه

جنازه ای را بر راهی می بردند. درویشی با پسر برسر راه ایستاده بودند.

پسر از پدر پرسید که بابا در اینجا چیست؟ گفت: آدمی

گفت کجایش می برند؟

گفت: به جایی که نه خوردنی و نه پوشیدنی. نه نان و نه آب. نه هیزم . نه آتش. نه زر. نه سیم. نه بوریا . نه گلیم.

گفت: بابا مگر به خانه ما می برندش؟!!

حکایت پیرمرد باهوش

سلطان محمود پیرمردی ضعیف را دید، که پشتواره ای خار می کشد. بر او رحمش آمد؛ گفت: ای پیرمرد دو ، سه دینار زر می خواهی؟ یا دراز گوش(خر)؟ یا دو سه گوسفند؟ یا باغی که به تو دهم تا از این زحمت خلاصی یابی؟

پیرمرد گفت: زر بده، تا در میان بندم و بر دراز گوش بنشینم و گوسفندان در پیش گیرم و به باغ روم و به دولت تو(کمک تو) در باقی عمر آنجا بیاسایم.

سلطان را خوش آمد و فرمود: چنان کنند.

حکایت آزادی غلام

یکی از بزرگان عصر با غلام خود گفت که از مال خود پاره ای گوشت بستان و زیره بایی معطّر بساز تا بخورم و تو را آزاد کنم. غلام شاد شد زیره بایی بساخت و پیش آورد. خواجه اش آش بخورد و گوشت به غلام سپرد.

روز دیگر گفت بدان گوشت نخود آبی مزعفر بساز تا بخورم و تو را آزاد کنم. غلام فرمان برد و نخود آب ترتیب کرد و پیش آورد. خواجه اش آش بخورد و گوشت به غلام سپرد. روز دیگر گوشت مصمحل شده بود، گفت این گوشت بفروش

و پاره ای روغن بستان و از آن طعامی بساز تا بخورم و تو را آزاد کنم. غلام گفت ای خواجه بگذار تا من همچنان غلام تو می باشم و اگر البته خیری در خاطر می گذرد نیت خدای را این گوشت پاره را آزاد کن.

حکایت اسب سیاه

یکی اسبی به عاریت خواست گفت اسب دارم اما سیاه هست گفت مگر اسب سیاه را سوار نشاید شد گفت چون نخواهم داد همین قدر بهانه بس است.

حکایت طلخک و و سرمای زمستان

سلطان محمود در زمستانی سخت به طلخک گفت که با این جامه ی یک لا در این سرما چه می کنی که من با این همه جامه می لرزم. گفت ای پادشاه تو نیز مانند من کن تا نلرزی. گفت مگر تو چه کرده ای؟ گفت هرچه جامه داشتم همه را در بر کرده ام.

حکایت زن خوش صورت

بازرگانی زنی خوش صورت زهره نام داشت. عزم سفری کرد. از بهر او جامه ای سفید بساخت و کاسه ای نیل به خادم داد، که هرگاه از این زن حرکتی ناشایست دروجود آید، یک انگشت نیل بر جامه ی او زند، تا چون باز آیم، اگر تو حاضر نباشی، مرا حال معلوم شود.

پس از مدتی خواجه به خادم نوشت که:

چیزی نکند زهره که ننگی باشد بر جامه ی او زنیل رنگی باشد

خادم باز نوشت که:

گر ز آمدن خواجه درنگی باشد چون باز آید زهره پلنگی باشد

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (517 نظر) 10 اقدامِ منجر به گرانی در 100 روز (255 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (254 نظر) 10 ایده تبلیغات مؤثر برای کسب‌وکارهای کوچک (246 نظر) (تصاویر) سفر به عصر قاجار؛ منظره‌های «کلاردشت»، 158 سال قبل (244 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (217 نظر) الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (85 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (66 نظر) بهاره رهنما: من کاهل نماز بودم که بعد از شرط گذاشتن همسر دومم درباره نماز خواندن الان نمازم را میخوانم و دیگه کاهل نماز نیستم (64 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (60 نظر) شعرخوانی زیبا و دلنشین رهبر معظم انقلاب: ای تکیه گاه و پناه زیباترین لحظه های پرعصمت و پر شکوه تنهایی و خلوت من+ویدیو (50 نظر) تعجب بازیگر مطرح ترکیه با دیدن خونه زندگیِ شاه‌نشین پوریا پورسرخ، آرش سریال کیمیا+ ویدیو/ میزبانی درجه یک در خانه‌ای درجه یک👌 (43 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) پریناز ایزدیار؛ هرچقدر هم شلوغ باشم بازم وقت دارم که به ازدواج فکر کنم، شرایط خانواده‌مون این مدلی نیست که ازدواج حتما باید سنتی باشه یا نباشه، ولی خودم دوست دارم همسرم رو انتخاب کنم (39 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
جریمه سنگین قهرمان سرشناس به خاطر دست درازی به یک زن
فال ابجد روزانه یکشنبه 4 آذر 1403
فال انبیاء روزانه یکشنبه 4 آذر 1403
دارندگان سهام عدالت بخوانند؛ وراث منتظر واریزی سود باشند
فال حافظ با تفسیر امروز یکشنبه 4 آذر 1403 + فیلم
عبور از این 7 مرحله برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفه‌ای؛ نقشه راه تریدر شدن
بنزین هواپیما 10 برابر گران می شود: لاکچری سوارها کیسه ها را شل خواهند کرد
این شغل دوم بین چهره های مشهور فوتبالی اپیدمی شد/ دستمزدهای میلیاردی فوتبالیست ها در تجارت رستوران از علی دایی تا بیرانوند و...+عکس
تنش زدایی با قدرت های هسته ای در دستور کار دولت جدید آمریکا: ترامپ مذاکره‌کننده پیشین اتمی با کره‌شمالی را در دستگاه امنیتی آمریکا جایگاه داد
18 ترفند طلایی برای درمان فوری سرما خوردگی شدید
آش نخورده و دهان سوخته با یک تماس تلفنی
آغاز فروش سایپا با قیمت‌های جدید در هفته دوم آذر
راهکارهای جلوگیری از خالی شدن باتری ماشین در زمان پارک طولانی
با بانوان کارآفرین ایران آشنا شوید؛ زنانی با اراده آهنین+عکس
در جواب چه عجب پیدات شد چه بگوییم؟ 33 پاسخ‌ مناسب در مقابل "چه عجب پیدات شد"
منتخب روز   
جریمه سنگین قهرمان سرشناس به خاطر دست درازی به یک زن 5 منطقه گردشگری پاییزی اطراف تبریز/ جون میدن واسه گرفتن عکسهای جذاب پاییزی قتل در پارک قیطریه بخاطر متلک انداختن به نامزد مقتول مهران مدیری: بدترین 4 سال زندگیم حتی پول نان و پنیر نداشتم! پسرم فرهاد از گرسنگی بیهوش شد/عین جنازه شده بودم عوضش الان بادیگارد دارم+فیلم حضور پرانرژی قهرمانان جوکر، ناهید مسلمی و عمو رشید در وی‌آی‌پی کنسرت سهراب پاکزاد/ یویو گفتن ناهید مسلمی رو وسط کنسرت از دست ندید👌 می‌گویند پزشکیان برف تهران را هم نخواهد دید! / تأخیر در پرداخت یارانه پاس گل به مخالفان دو آتیشه رئیس جمهور بود دورهمی پارسا پیروزفر و پریناز ایزدیار در یک کافه شیک و دلباز/ دو بازیگر خوش استایل و دوست‌داشتنی در یک قاب هدیه‌ دست‌ساز مادران سرزمین آفتاب، سیستان و بلوچستان به مسعود پزشکیان+ویدیو استفاده از ویروس کووید 19 برای مبارزه با سرطان! تب دنگی خطرناک شد؛ شیوع در جنوب شرقی ایران! سردار آزمون: وقتی دو تا گل میزنیم فکر میکنیم بازی رو بردیم و این ایراد بزرگ ماست/ناراحتی سردار آزمون بعد از بازی با قرقیزستان جزئیات پرونده آزار و اذیت دختر 16 ساله مشهدی از طرف 2 برادر ناتنی و پناه بردن او به کلانتری / از چند سال قبل که 2 برادر ناتنی ام به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردند مدام مرا کتک می زدند...