اصلا این روزا نیستم رو به راه نگو اصلا نپرس هی ازم چرا
هی گیر نده به فکرت بگو بهش پیگیر نشه اصلا با کیام
یه وقتا خودتو داری بغل میگیری خودتو هی توی تنهاییا
من خوابم نمیبره یه شباییم حس میکنم دیگه قلبم نمیزنه
این حال بدم انگاری میخوره باز به تو یه سرش
مثل پروازم ولی انگار دیگه تنم نمیپره
جاذبه داره چشات من خودمم نخوام میگیره به پرم یه جا
مثل بارونی که یه وقتا بد موقع میاد
شبیه اشکت میشه و دیگه بند نمیاد
بغل میگیرم بالشمو تا یکم بازم خوابم بره
کم مونده من افسرده شمو ...
دیگه شبا‌هم دیر وقت میرسم به هر چیزی من بی حسم
ازم دوره ولی به همه میگه من پیششم
جاذبه داره چشات من خودمم نخوام میگیره به پرم یه جا
مثل بارونی که یه وقتا بد موقع میاد
شبیه اشکت میشه و دیگه بند نمیاد
