به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از فرادید، قاعدتا آدم فکر میکند ناصرالدین شاه نمیتوانسته نسبت به 84 زنش همان عشقی را داشته باشد که عشاق معروف تاریخ دارند.
با این حال، بین این 84 زن، یک نفر بود که واقعا عاشق شاه قاجار بود و داستان مرگش را اینطور نوشته اند که وقتی بعد از ترور ناصرالدین شاه، مقرری ماهانه اش را پیش او بردند، او با دیدن عکس ناصرالدین شاه بر روی اسکناس آنقدر گریه کرد تا حالش بد شد و از همین بیماری درگذشت.
انیس الدوله، با اسم اصلی فاطمه، دختر رعیت یتیمی بود که توانست تا مرحله سوگلی بودن اندرونی پرجمعیت شاه قاجار برسد. انیس الدوله اهل روستای امامه لواسان بود و در جریان یکی از شکارهای ناصرالدین شاه، شاه او را که داشت چوپانی گله عمویش را میکرد دید و کمی با او گپ زد.
فاطمه نوجوان در همان چند لحظه دل شاه را برد، طوری که او بلافاصله بعد از برگشت از شکارگاه، این دختر را به قصر آورد و به دست جیران یکی از زنان محبوب خود سپرد تا آداب و رفتار زندگی درباری را به او یاد بدهد.
بعد از مرگ جیران، شاه با انیس الدوله ازدواج کرد. او بعد از ازدواجش مدام در دربار ترقی کرد و به نوعی ملکه غیررسمی ایران بود. به رغم اینکه انیس الدوله با معیارهای زیبایی شناسانه امروز، حتی نمره قبول را هم نمیآورد، اما شاه آنقدر به او علاقه داشت که انیس الدوله میتوانست هر مقامی را عزل یا نصب کند.
مادام کارلا سرنا (karla serna)، همسر سفیر ایتالیا در کتاب خاطراتش با عنوان «مردم و دیدنیهای ایران» مینویسد که «در ایام نوروز خانمهای سرشناس از رفتن به دیدن ملکه انیس الدوله غفلت نمیکنند و این روزها را برای مطرح کردن درخواستهایی که از سوگلی شاه دارند مغتنم میشمارند.
ضمنا اهدای تحفههای سنتی از قبیل شیرینی، مربا، نقل و نبات که لای آنها با مهارت خاصی جواهرات گرانبها و کیسههای کوچک محتوی سکههای یک تومانی جا داده میشود، نیز فراموش نمیگردد. خانمها بعد از مبادله تعارفات معمولی، آزادانه با هم سخن میگویند.
مثلا خانمی برای یکی از اعضای خانواده خود از ملکه مقام بهتری را درخواست دارد و در عین حال هدیهای را که برای گرفتن چنین مقامی به همراه آورده است به او عرضه میکند.»
انیس الدوله تنها کسی بود که میتوانست در مقابل شاه بایستد و با او مخالفت کند؛ طوری که بعد از اعلام فتوای حرمت تنباکو از آوردن قلیان برای شاه خودداری کرد و برخلاف نظر شاه دستور داد همه قلیانها را از حرم شاهی جمع آوری کنند.
در عین حال انیس الدوله عاشقانه شاه را دوست داشت. او در زمان سفر ناصرالدین شاه به فرنگ، در نامهای خطاب به شاه نوشته: «.. شنیدم آخرهای ماه ذیحجه وارد انزلی میشوید، یک دنیا ذوق کردم،ای خدا روزی باشد من زنده باشم و شاه را ببینم.
تا توی نعمت هستیم هیچ قدر نمیدانیم، الحال حال سگ و گربه و شغال بهتر از حال ما هست.» جالب است بدانید که شاه هم در سفر سومش به فرنگ، وقتی دید روز ولنتاین شده و شنید که عشاق در این روز به همدیگر نامه مینویسند، کارت پستالی خرید و آن را برای انیس الدوله پست کرد.