کاریکلماتورهای زیبا و آموزنده
ازدواج بد وجود ندارد، این زن و شوهرها هستند که بد می شوند.
همیشه برای دوربین ها
لبخند می زنی
دریغا من
که نزدیک بین ام!
تنها حریفی که در مقابل من پس از باخت، بهانه نمی آورد، کامپیوتر است.
منطق شما را از A به B میرساند ولی تخیل به همه جا میبرد.
قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد.
آن هایی که بلند فکر می کنند
هیچ وقت کوتاه نمی آیند.
بعضی ها خیاط نیستند ، اما خوب وصله هایی به آدم می چسبانند.
به خاطر پایمال کردن حقوق دیگران کفش هایش را محاکمه کردند.
در فوتبال هیچکس کاری از دستش بر نمی آید ، بجز دروازه بان !
فردای کشورهای عقب افتاده , دیروز کشورهای متمدن است.
خواستم شهامت بخرم ولی از قیمتش ترسیدم !
بعضی ها فکرشان به جایی نمی رسد و بعضی ها خودشان !
همه انسان ها شاعرند ، چرا که روزی غزل خداحافظی را می خوانند.
اگر خودم هم مانند ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسیده بودم
راننده تاکسی اسکناس روگرفت وبهم گفت:یک نفری؟مکث کردم وگفتم:خیلی وقته!
وقتی نوشته هایم به پایان رسید ، قلم از فرط خستگی به خواب رفت.
کلاغ می خواست پرواز هواپیما را یاد بگیرد ، دچار نقص فنی شد …!
برای پولدارها زندگی «جاری» است و برای بی پول ها «زن بابا» !
بعضی ها صدایشان ضعیف است و بعضی ها گوش هایشان کثیف …!
اگر حرف مفت را می خریدند ، الان میلیاردر بودم !
کاریکاتورهای دیدنی و تامل برانگیز سیگار کشیدن و مضرات آننیش هیچ عقربی کشنده تر از عقربه های ساعت نیست
مواظب باشید! کاسه چه کنم چه کنم، شاید همان کاسه زیر نیم کاسه باشد.
باربر تنها کسی است که پشتش هم سنگ می آورد.
آن ها که دنبال «شر» می گردند، «خیر»شان به کسی نمی رسد.
معتاد تابلو بود ، اما رنگی به رو نداشت.
وقتی نمکدان را می بینم دلم شور می زند.
وقتی هوای آزاد کم شد، برای پرنده ها هم نوبت پرواز گذاشتند.
نام همه ی دختران مرد فقیر ، آرزو بود.
زندگی بدون آب از گلوی ماهی پایین نمی رود.
مشکل اشتغال با بی کاری حل می شود.
فوّاره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سیر نمی شوند.
گربه هم برای تکه ای گوشت ، سگ دو می زند.
وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد، ماهی ها صلوات فرستادند.
اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان می سازم.
به یاد ندارم نابینائی به من تنه زده باشد.
وقتی هوای آزاد کم شد، برای پرنده ها هم نوبت پرواز گذاشتند.
سايه ام بدون اجازه ام ، آب نمي خورد.
شاید سکوت، فریادی باشد که تارهای صوتی خود را از دست داده است.
دلاک ، پاک ترین نان را از چرک ترین تن بدست می آورد.
آدم تنها کسي بود که مثل آدم زندگي کرد.
بیکاری هم خودش یک کار است ، افسوس که تعطیلی و مرخصی ندارد
در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد
گربه سربه هوا در جستجوی موشک بود
برای داشتن موسیقی پاک از گروه کر استفاده میکرد
دندانپزشک کیف و دهانتان را باهم سرویس میکند
ظاهرا برای چشم چرانی روادید لازم نیست
گاهی اوقات دکترها تشخیص می دهند و عزرائیل درمان می کند.
صحنه تصادف که روی پرده رفت همه تماشاچیان کارشناس شدند
طنز نوشته های تصویری و بامزه چقدر خوبه عشقت...
