به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، و خلاصه این کتاب :
هر ساله مردم برای حفاظت خود از جادوگری که در
دل جنگل هست ، نوزادی را به عنوان قربانی در انجا رها میکنند مردم امیدوار این هستند که نوزادان باعث شوند پیر زن جادوگر که اسمش زان است به انها اسیبی نرساند اما مردم سخت در اشتباه بودند ، زان بر خلاف چیزی که مردم فکر میکردند قلبی صاف و پاک و مهربانی بسیار ، نوزادان را از دل جنگل نجات میدهد و برای مدتی از انها مراقبت میکند . زان برای سیر کردن نوزادان از نور ستاره استفاده میکرد و پس از مدتی زان نوزادان را به خانواده هایی مهربان میداد
و اما شخصیت اصلی این کتاب هم یکی از همین نوزادان است که او دختر است و اسمش لونا است و داستان اینجا به اتمام نمیرسد بلکه لونا زندگی متفاوت تری نسبت به دیگر نوزادان داشته است . جادوگر پیر یا همان زان به لونا اشتباهی به جای نور ستاره نور ماه را میدهد و از انجایی که ماه قدرت بسیار زیادی دارد ، پس لونا هم به قدرت بسیاری دست پیدا میکند .
لونا بزرگتر و بزرگتر شد و هر چه بیشتر بزرگتر میشد جادوی او هم بیشتر میشد و او متوجه میشود که در اینده ای نزدیک ناچار است برای محافظت از خودش و عزیزانش از این جادوی فوق العاده استفاده کند.