لعان
لِعان یا مُلاعِنه مراسمی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن و شوهر با رعایت تشریفات خاصی یکدیگر را لعنت می کنند. به این نحو که شوهر با سوگندهای ویژه ای به زن خود نسبت زنا دهد و همسرش با سوگندهای مشابهی اتهام شوهرش را رد کند. با تحقق لعان زن و شوهر از یکدیگر جدا شده و ازدواج دوبارهٔ آن ها تا اَبَد ممنوع است. لعان زمانی شروع می شود که مردی به همسر خود نسبت زنا دهد یا فرزندی را که زن به دنیا آورده از خود نفی کند. آنگاه شوهر باید در حضور حاکم شرع چهار بار ادعای خود را با ذکر سوگند تکرار کند و بار پنجم اعلام کند: «لعنت خدا بر من اگر دروغگو باشم». سپس زن چهار بار قسم می خورد که مرد دروغ می گوید و بار پنجم اعلام می کند: «خشم خدا بر من اگر او راست گفته باشد». پس از انجام این مراسم نکاح فسخ شده و زن و شوهر از یکدیگر جدا می شوند. زن برای همیشه بر شوهر حرام می شود و ازدواج دوبارهٔ آن دو ممکن نیست. اگر موضوع لعان نفی فرزند باشد، فرزندی که مورد لعان واقع شده متعلق به شوهر قلمداد نمی شود. همچنین حد از هر دو ساقط می شود، یعنی نه شوهر بدلیل قذف و اتهام زنا تازیانه می خورد و نه زن به دلیل زنا سنگسار می شود.
کاربرد لعان
کاربرد لعان در جایی است که شوهر زنای همسر خود را مشاهده کرده ولی امکان اثبات آن را ندارد و در صورتی که زنای او را فاش کند به اتهام قذف هشتاد ضربه شلاق می خورد. در این وضعیت مرد می تواند با انجام مراسم لعان همسر خود را رها کند و فرزندی را که متعلق به مرد دیگری است از خود نفی کند.
احکام لعان در اسلام
آیات شریفه اصل مسأله را طرح کرده، اما اشاره ای به احکام لعان ننموده و مسئله را مسکوت رها کرده است؛ لذا بر اساس تصریح برخی آیات، برای شناخت و تفصیل این احکام باید به پیامبر و اهل بیت ایشان سلام الله علیهم مراجعه شود. از امام صادق علیه السلام روایت شده: لعان در صورتی واقع می شود که حتماً دخول صورت گرفته باشد. در روایت بعدی هست که لعان باید با زبان گفته شود و افرادی که لال هستند، لعان ندارد. البته لعان مخصوص افراد حُرّ (آزاد) نیست، بلکه در روایت وارد شده که لِعان میان حُرّ و مملوک، عبد و کنیز، مسلمان و یهودی و نصرانی واقع می شود. شاید علت این که این احکام در آیات بیان نشده، این باشد که قرآن کریم به جهت استمرار علاقه میان زوجین، از نتائج و احکام لعان بحثی به میان نیاورده و تنها برای حل این مشکل که ممکن است میان زوجین پیش بیاید، سخن به میان آورده است؛ چون بنابر تصریح روایات وارده از اهل بیت عصمت با انجام لعان زن و شوهر به همدیگر حرام ابد می شوند و حتی با عقد جدید نمی توانند رجوع کنند؛ همان گونه که مشهور میان فقهاء مسلمین همین بوده، با این که برخی قائلند: اگر شوهر اعتراف به کذب خود کند و حد بر وی جاری شود، با عقد مجدد زن و شوهر به هم محرم می شوند که تفصیل این مسائل باید در فقه پی گیری شود.
مفهوم حقوقی لعان
لعان هنگامی تحقق می یابد که شوهر به زن نسبت زنا دهد یا فرزندی را که زن به دنیا آورده است از خود نفی کند هنگامی که فردی به شخصی اتهام زنا بزند، اما نتواند آن را به اثبات برساند به موجب ماده ۲۵۰ قانون مجازات اسلامی به ۸۰ ضربه شلاق، به عنوان حدِ قذف محکوم می شود؛ (قذف عبارت است از نسبت دادن زنا یا لواط به دیگری) اگر مردی همسر خود را به زنا متهم کند یا کودکی را که از آن زن در دوره ی زوجیت میان آن دو متولد شده است فرزند خود نداند؛ و زن این ادعای زوج را انکار کند، زوج و زوجه باید نزد حاکم شرع (قاضی) روند و در حضور او همدیگر را لعان کنند تا مجازاتِ حدود شرعی (قذف از شوهر و زنا از زن) برداشته شود.
لعان در قانون مدنی ایران
قانون مدنی ایران در ماده ۸۸۲ و ۸۸۳ و ۱۰۵۲ به لعان اشاره کرده است. در مادهٔ ۸۸۲ به ارث نبردن زن و شوهر از یکدیگر و فرزند مورد لعان قرار گرفته از پدر اشاره کرده و در مادهٔ ۸۸۳ به رجوع از لعان که موجب می شود فرزند از پدر ارث ببرد، اما از خویشاوندان پدری همچنان ارث نمی برد، اشاره کرده است. در مادهٔ ۱۰۵۲ قانون مدنی هم آمده: تفریقی که با لعان حاصل می شود، موجب حرمت ابدی است. که به ممنوعیت همیشگی ازدواج مجدد دو طرف اشاره دارد. البته این نهاد حقوقی در عمل متروک است و اصولاً استفاده ای از آن نمی شود.
لعان چه آثاری را در بر دارد؟
اگر لعان به درستی صورت گیرد و کیفیت داشته باشد و هم چنین به تایید قاضی برسد باعث می شود تا آثاری را داشته باشد که در ادامه آن ها را بیان می کنیم :
-
منحل شدن عقد نکاح بین زوجین
-
حرمت بین زوجین
-
حد قذف و حد زنا
-
لعان برای نفی ولد
نحوه انجام لعان
زوج و زوجه باید مراحل زیر را در مراسم لعان به جای آورند:
- در حضور حاکم شرع، هردو نفر قیام می کنند.
- مرد دوباره ادعای خود را تکرار می کند و چهار بار این عبارت عربی را بیان می کند: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ اَنّی لَمِنَ الصَّادِقینَ فیما قُلتُ»؛ یعنی به خدا سوگند می خورم که در ادعای خودم یعنی نسبت زنا و فرزند نامشروع، راستگو هستم.
- بعد از این عبارت، این عبارت عربی را بیان می کند: «لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کُنْتُ مِنَ الْکاذِبینَ»؛ یعنی اگر ادعای دروغ و کذبی کرده باشم، خدا مرا لعنت کند.
- حال اگر زن در قبال سخنان مرد سکوت اختیار کند به معنی پذیرش سخنان اوست و اتهام او را قبول می کند و در این صورت باید مجازات اسلامی که برای او مشخص شده را متحمل شود. ولی اگر ادعای مرد را قبول نکند، در این صورت این عبارت عربی را در پاسخ به ادعای مرد بیان می کند: «اُشْهِدُ بِاللَّهِ انّهُ لَمِنَ الکاذِبینَ فی مَقالَتِهِ»؛ یعنی به خدا سوگند می خورم که ادعای مرد (شوهر خود) دروغ است.
- بعد از این عبارت، عبارت دیگر عربی را بیان می کند و با این عبارت مراسم تمام می شود، و آن عبارت است از: «اِنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیَّ انْ کانَ مِنَ الصَّادِقینَ»؛ اگر ادعای آن مرد (شوهر) درست باشد، خداوند مرا لعنت کند.