ماجرای تحریف مصاحبه قدیری ابیانه با انتخاب چه بود؟/ اختصاصی ساعدنیوز 

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز، محمد حسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در استرالیا و فعال سیاسی در گفتگو با انتخاب گفت: در ایام اخیر افراد بی روسری بیرون می روند بدون اینکه با آن ها برخورد شود. اما در همین مدت دیدیم که عده ای حد نگه نمی دارند و به روسری برداشتن اکتفا نکرده اند. برخی با مینی ژوپ بیرون می آیند و برخی نافشان و قسمت هایی از بدنشان پیدا است. برخی همدیگر را در کوچه و خیابان در آغوش می گیرند و همدیگر را می بوسند. این مسائل نشان می دهد که هنجارشکنی برنامه ای ادامه دار است و از خارج هدایت می شود.. به نظر می رسد عده ای برای حرمت شکنی استخدام می شوند. کسانی که می گویند حجاب اجباری نه باید مشخص کنند که آیا حد و حدودی برای حجاب قائل هستند یا نه؟ آیا باید فراتر از روسری را تحمل کرد؟ اگر فردا کسی لباس توری بپوشد و به خیابان بیاید باید با او برخورد شود یا نه؟ و چه کسی باید این برخورد را انجام دهد؟ به هر حال حجاب جزو قوانین اسلامی است. آیا مشکلات کسانی که امروز روسری برداشته اند حل شده است؟ با برداشتن روسری مشکلات اقتصادی شان هم برطرف شده است؟ اینها از خودنمایی در سطح جامعه دنبال چه دستاوردی هستند؟

قدیری ابیانه افزود: حتما باید قوانین بگذاریم تا کسانی که به دنبال هنجار شکنی هستند نتوانند به این روال ادامه بدهند. لذا باید قوانینی وضع شود ولی اینکه چه قوانین و چه مجازات هایی موثر است؟! این نکته قابل بررسی است. من وارد جزئیات نمی شوم که چه اتفاقی بیفتد ولی قطعا کسانی که به دنبال هنجار شکنی هستند باید پاسخگوی اعمال خود باشند. اصلاحات اقتصادی جزو سیاست های دولت بود که وضعیت اقتصاد کشور بهبود پیدا کند دولت تمام تلاش خود را در این راه انجام می دهد. اما من معتقدم بخشی از بهبود وضعیت اقتصاد به دولت و مدیریت ها بستگی دارد و بخش بزرگی به خود مردم بستگی دارد. اگر مردم به وظایف خودشان عمل نکنند و سبک اقتصادی و فرهنگی خود را اصلاح نکنند دولت هم نمی تواند به اهداف خود در اقتصادی دست پیدا کند. مثلا تا زمانی که ما جزو مسرف ترین [انتخاب نوشته مفسدترین] ملت ها و کم کار ترین ملت ها باشیم و تا زمانی که مردم خرید جنس خارجی را به خرید جنس داخلی ترجیح بدهند و در حقیقت دچار خودتحریمی باشیم ما مشکل خواهیم داشت. باید رسانه ها این مساله را برای مردم توضیح دهند که خودتجریمی مخرب تر از تحریم خارچی است من معتقد هستم 15% از مشکلات ما به تحریم ها بر می گردد و 15% در دست مدیریت است و بقیه در دست مردم است.

این فعال سیاسی در ادامه گفت: تا زمانی که ساعت مفید کاری در کشور ما جزو پایینترین ها است و تا زمانی که ما در زمینه های مختلف جزو مسرف ترین ملت ها هستیم تا زمانی که مردم خرید جنس خارجی را به هر بهانه ای ترجیح می دهند مشکل اقتصادی خواهیم داشت. لذا لازم است همه مردم در رفتار خود در این زمینه ها اصلاح کنند. هم دولت وظایفی دارد و هم مردم و هر دو باید به وظایف خود عمل کنند. اینکه جنس خارجی نخریم، این وظیفه هر یک از ما است. اسم اش را هر چه می گذاریم بگذاریم ولی به نظر شما اگر افرادی حدود را و هر نوع حدی را پشت سر بگذارند آیا باید رها باشند؟! همه کشور ها یک کنترلی دارند. حتی در کشور هایی که خیلی باز محسوب می شوند اگر برهنه به خیابان بروند برخورد می شود. اگر فردا کسی دلش خواست برهنه شود چه؟! اگر افرادی دلشان خواست در خیابان در هم بپیچند چه دختر و چه پسر و در ملا عام با مینی ژوپ یا شورت رفت و آمد کردند، آیا نباید جلوی این کار گرفته شود؟ چه کسی باید جلوگیری کند؟

باید گشتی داشته باشند که بتوانند کنترل کنند. اگر کسی مینی ژوپ پوشید باید با او برخورد شود یا نه؟ پس با گشت ارشاد برای مینی ژوپی ها موافق هستید. زمانی بحث روسری بود که اگر کسی روسری را از سرش بیندازد و حاضر نشود قوانین را رعایت کند، گشت ارشاد موظف بود این ها را جمع کند و به مرکز ببرد و برایشان دوره ای فرهنگی و آموزشی بگذارد. اینجا گشت ارشاد تخلفی نکرده است و خانم مهسا امینی قبلا جراحی شده بود و مشکل ژنتیکی و مشکل مغزی داشت و آنجا سکته کرده است. کسی او را کتک نزده است. او سکته کرده. حال اگر فردا فردی مینی ژوپ پوشید و قبلا مشکل جراحی داشت و او را ببرند و به او تذکر بدهند و آموزش بدهند و کار فرهنگی بکنند و بگویند کاری که شما می کنید نه به نفع شما است نه به نفع جامعه. اگر او سکته زد بگویند چرا سکته کردی؟ چرا نیروی انتظامی افراد مینی ژوپی را جمع کرده است؟ کسانی که می گویند نه، باید مشخص کنند برای چه می گویند نه؟ فیلم ها مشخص است خانم امینی سکته کرده است اینهمه آدم سکته می کنند وسط نماز سکته می کنند موقع تحصیل و موقع تدریس سکته می کنند روی منبر سکته می کنند. گزارش گر هایی در دنیا وسط گزارش سکته کردند. سکته کردن جرمی برای پلیس محسوب می شود؟!