معرفی فیلم روبان قرمز

چهارشنبه، 14 مهر 1400 زمان مطالعه 6 دقیقه

روبان قرمز فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا محصول سال ۱۳۷۷ است. این فیلم در دی ماه ۱۳۷۸ بر روی پرده سینما رفت است.

خلاصه داستان فیلم روبان قرمز

محبوبه (آزیتا حاجیان) دختر تنها و جنگ زده اهل جنوب که خانواده اش را در جنگ از دست داده، پس از مدتی به خانه پدری اش باز می گردد تا آنجا زندگی کند؛ اما آنجا را ویرانه ای می بیند که با روبان های قرمز تقسیم بندی شده و مردی به نام داوود (پرویز پرستویی) آنجا زندگی می کند و از پایان جنگ تا آن زمان به پاکسازی منطقه پرداخته و مین ها را خنثی کرده است.محبوبه پس از سکونتش در خانه ویرانف خیلی تصادفی تانكی را زير آوار پيدا می كند و تصميم می گيرد آن را بفروشد و پول آن رابه زخم زندگی اش بزند. او به مردی افغان و تنها به نام جمعه (رضا کیانیان) كه نگهبان گورستان تانک است پيشنهاد فروش تانک خود را می دهد.در این گیر و دار، جمعه و داوود به محبوبه علاقمند می شوند! داوود که شخصیتی خشن و کم حرف است عشق خود را بروز نمی دهد تا اینکه روزی بر اثر انفجار مين، داوود زخمی می شود و جمعه او را به بيمارستان می برد و در برگشت محبوبه به عشق او نسبت به خودش پی می برد و زمانی كه داوود و جمعه درگير می شوند و تانك بدون سرنشين با خيمه داوود برخورد می كند، طی اتفاقی نمادین، ناگهان چشمه از زمينی برهوت می جوشد و فیلم تمام می شود.

نکاتی درباره فیلم روبان قرمز

«روبان قرمز»، پس از فیلمهای «هویت»، «دیده بان»، «مهاجر»، «وصل نیکان»، «از کرخه تا راین»، «خاکستر سبز»، «بوی پیراهن یوسف»، «برج مینو» و «آژانس شیشه ای» نهمین ساخته ابراهیم حاتمی کیا و البته منحصر به فردترین اثر سینمایی اوست.فیلم سینمایی «روبان قرمز» را نمی توان با آثار دیگر حاتمی کیا مقایسه کرد؛ زیرا حاتمی کیا در آن با نگاهی فلسفی و نمادگرایانه به ایران و جنگ نگریسته و از عشق سخن گفته است.بی راه نیست اگر فیلم «روبان قرمز» را عاشقانه ترین فیلم ابراهیم حاتمی کیا بدانیم. دراین فیلم از آغاز تا به آخر عشق موج می زند و پرویز پرستویی، رضا کیانیان و آزیتا حاجیان در قالب شخصیت هایی پرداخته شده، موقعیتی مثلث گونه آنرا کامل کرده اند.در فیلم «روبان قرمز» ماجرا از این قرار است که محبوبه (آزیتا حاجیان) دختر تنها و جنگ زده اهل جنوب که خانواده اش را در جنگ از دست داده، پس از مدتی به خانه پدری اش باز می گردد تا آنجا زندگی کند؛ اما آنجا را ویرانه ای می بیند که با روبان های قرمز تقسیم بندی شده و مردی به نام داوود (پرویز پرستویی) آنجا زندگی می کند و از پایان جنگ تا آن زمان به پاکسازی منطقه پرداخته و مین ها را خنثی کرده است.محبوبه پس از سکونتش در خانه ویرانف خیلی تصادفی تانكی را زير آوار پيدا می كند و تصميم می گيرد آن را بفروشد و پول آن رابه زخم زندگی اش بزند. او به مردی افغانی و تنها به نام جمعه (رضا کیانیان) كه نگهبان گورستان تانک است پيشنهاد فروش تانک خود را می دهد.در این گیر و دار، جمعه و داوود به محبوبه علاقمند می شوند! داوود که شخصیتی خشن و کم حرف است عشق خود را بروز نمی دهد تا اینکه روزی بر اثر انفجار مين، داوود زخمی می شود و جمعه او را به بيمارستان می برد و در برگشت محبوبه به عشق او نسبت به خودش پی می برد و زمانی كه داوود و جمعه درگير می شوند و تانك بدون سرنشين با خيمه داوود برخورد می كند، طی اتفاقی نمادین، ناگهان چشمه از زمينی برهوت می جوشد و فیلم تمام می شود.حاتمی کیا در فیلم «روبان قرمز» از منظری جدید به عشق نگریسته و آن را با جنگ و ویرانی در آمیخته است. در این فیلم حاتمی کیا به خانه محبوبه نگاهی نمادین داشته و آنرا ایران فرض کرده که با روبان های قرمز (مورد استفاده گروه تخریب در هنگام خنثی سازی میدان های مین) تقسیم بندی شده است؛ با این تفاسیر می توان چنین پنداشت که جمعه افغانی نیز نماد مردم کشوری است که درگیر جنگ هستند و تنها نقطه مشترکشان با ایران همان جنگ است.فیلم «روبان قرمز» با اینکه فیلمنامه محکم و دراماتیکی دارد و شخصیت های آن کامل و کم نقص هستند؛ اما اثری منوط به قصه و فیلمنامه نیست و مملو از تابلوهای زیبایی است که مخاطب را به یاد سینمای وسترن می اندازد و نوع میزانسن های غیر تکراری و دکوپاژهای حاتمی کیا بر این ویژگی تأکید دارد.جمعه و داوود پس از اتفاقاتی بر سر عشقی مشترک، دوئل گونه با هم درگیر می شوند. شاید درگیری آنها به ظاهر بر سر تانک باشد اما عشق به محبوبه است که آنها را روبروی هم قرار داده است و در نهایت پس از خراب شدن چادر داوود این روشنی و آب است که پیروز می شود و چون چشمه ای از زمین بیرون می جوشد، آنهم در منطقه ای برهوت که تلاش برای یافتن آب در آن بی فایده بوده است.پرویز پرستویی، رضا کیانیان و آزیتا حاجیان، هرسه بازی های متفاوتی از خود ارائه داده اند که بر ویژگی های فیلم افزوده است.فیلم سینمایی «روبان قرمز» با اینکه 21 سال پس از جنگ ساخته شد؛ اما یکی از آثار مهم تأثیر گذار سینمای دفاع مقدس است که سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (ابراهیم حاتمی کیا) و نقش اول زن (آزیتا حاجیان) را در بخش بین الملل و سیمرغ بلورین بهترین تدوین (هایده صفی یاری) را در بخش مسابقه سینمای ایران از آن خود کرده است.حاتمی کیا، پس از ساخت «روبان قرمز» بازهم درباره جنگ فیلم ساخت که «موج مرده»، «ارتفاع پست»، «به نام پدر» و «چ» برخی از آن اثار هستند.ابراهیم حاتمی کیا، سال گذشته فیلم «بادیگارد» را ساخت و این روزها پروژه «به وقت شام» را با بازی هادی حجازی فر و بابک حمیدیان به پایان رسانده است. این فیلم در تهران، شیراز و باند فرودگاه فیلمبرداری شده و باید دید حاتمی کیا که در فیلمهای آخرش به وقایع پس از جنگ پرداخته این بار به سراغ چه سوژه ای رفته است.

کارگردان فیلم روبان قرمز

ابراهیم حاتَمی کیا کارگردان، فیلمنامه نویس، تدوینگر ، بازیگر و فیلمبردار سینمای ایران است. وی فعالیت های سینمایی خود را با ساخت فیلم های کوتاه و مستند در رابطه با سینمای جنگ آغاز کرد. برای ساخت فیلم آژانس شیشه ای جایزه بهترین فیلم نامه و کارگردانی را از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.حاتمی کیا تاکنون سه بار برای فیلم های آژانس شیشه ای، به رنگ ارغوان و به وقت شام موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شده است. همچنین وی برای فیلم ربان قرمز نامزد جایزه صدف طلایی جشنواره فیلم سن سباستین شد.در سال ۱۳۹۳ حاتمی کیا یکی از نه سینماگری بود که نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر برای یک عمر فعالیت دریافت کرد. حاتمی کیا در رأی گیری از ۵۵ فیلم شناس ایرانی به سال ۱۳۸۱ به عنوان یکی از ده فیلم ساز برتر تاریخ سینمای ایران شناخته شد و همچنین در نظرسنجی از ۴۳ منتقد برای بهترین کارگردانان پس از انقلاب جزء پنج فیلم ساز اول قرار گرفت.

ابراهیم حاتَمی کیا