درباره کتاب بلندی های بادگیر
کتاب بلندی های بادگیر، رمانی سرشار از عشق آتشین اثر امیلی برونته است. داستان عشق هیث کلیف و کاترین ارنشا که با مشکلات زیادی روبرو هستند.
کتاب بلندی های بادگیر یکی از شاهکارهای کلاسیک جهان و تنها اثر شاعر و نویسنده انگلیسی است. این کتاب در ایران با عنوان عشق هرگز نمی میرد نیز ترجمه شده است. رمان بلندی های بادگیر بیشتر به خاطر بیان خاصش منحصر به فرد شده است.امیلی برونته با همین داستان شورانگیز به بلندی های ادبیات صعود کرده است.
خلاصه کتاب بلندی های بادگیر
این رمان داستان عشق آتشین ولی مشکل دار میان هیث کلیف و کترین ارنشا است. و این که این عشق نافرجام چگونه سرانجام این دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی می کشاند. هیث کلیف کولی زاده ای است که موفق به ازدواج با کتی نمی شود و پس از مرگ کتی به انتقام گیری روی می آورد.داستان رمان از زبان خدمتکار امارت برای مسافری به نام لاک وود تعریف شده است و او آن را به اول شخص روایت می کند.در فیلم سینمایی که با نام بلندی های بادگیر سال ۲۰۰۹ با بازی تام هاردی در نقش هیث کلیف ساخته شد، روایت داستان این گونه است.پس از مرگ کتی، هیث کلیف که درگیری های روحی شدیدی دارد و برای انتقام گیری از کتی و همسرش و از روی لجاجت، با خواهر همسر کتی رابطه برقرار کرده بود از وی فرزند پسری نیز صاحب می شود.چندسال بعد کلیف که همچنان از فشارهای روحی رنج می برد و نتوانسته از زیر بار عشق به کتی رهایی یابد، تصمیم می گیرد کاترین را که دختری به جا مانده از کتی و همسرش است، با پسر خود وصلت دهد. این کار را هم می کند، ولی سرنوشت تلخ کلیف این بار گریبان پسرش را گرفته و پسرش مدتی بعد از ازدواج با دختر کتی به دلیل بیماری فوت می شود و..در نهایت هیث کلیف با خودکشی به زندگی خود پایان می دهد.
عنوان بلندی های بادگیر در ایران
رمان بلندی های بادگیر در سال ۱۸۴۷ منتشر شد. عنوان اصلی این رمان wuthering heights است نام مکانی که داستان در آن اتفاق می افتد. البته مترجم در مقدمه توضیح داده است که مشخصات جغرافیایی این مکان نشان می دهد که این مکان در بلندی قرار گرفته و بادگیر هم است و چون در ایران با این عنوان شهرت دارد او هم عنوان را تغییر نداده است. البته بعضی از مترجمان این کتاب را به سلیقه با عنوان «عشق هرگز نمیمیرد» هم ترجمه کرده اند.
سبک نوشتاری امیلی برونته در بلندی های بادگیر
امیلی برونته نویسنده رئالیستی است که رمان بلندی های بادگیر را به زبان ساده نوشته است. او کتاب بلندی های بادگیر را به زبانی ساده در خط روایی مستقیم شرح می دهد و سایه هایی از سبک رمانتیسم را می توان در این اثر دید. رمانتیسم شیوه ای از نگارش است که در قرن نوزدهم پدید آمد. نویسندگان این سبک با خود ساختگی و خودباوری تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رویا داشتند. وجود فضاهای خیالی و حتی جادویی در این اثر هم نشان می دهد که برونته سعی کرده با سنت داستان نویسی گوتیک رمانی درباره ی مرگ، عشق و انتقام خلق کند. این رمان بلند 20 فصل دارد. حوادث، شخصیت ها و فضاهای داستان نشان از بازتاب زندگی شخصی امیلی در این رمان است، در واقع با نگاهی به زندگی امیلی برونته و شناخت اخلاق و روحیات او می توان بازتاب زندگی او را در رمان بلندی های بادگیر دید. وجود عناصر طبیعت، مرگ مادر شخصیت های اصلی در خردسالی، و حتی زندگی برادر کاترین یعنی هیتکلیف بسیار شبیه به زندگی برادر امیلی است. جوزف که در این داستان شخصیتی مذهبی و متعصب دارد هم کاملا نمودی از پدر سرسخت و مذهبی امیلی است.كل داستان از زبان كارگری به نام نلی روایت می شود و دیده ها و شنیده های اوست که خواننده را به قضاوت و شناخت شخصیت ها دعوت می کند و هرجایی از داستان که نلی در آن حضور نداشته روایت را از زبان شخصیت های دیگر نقل می کند. در واقع امیلی برونته از نگاه نلی کارها و اعمال شخصیت ها را بررسی می کند. در قرن 19 میلادی در انگلستان صحبت کردن از مسائلی مثل نابرابری های جنسیتی و طبقاتی، مسائل مذهبی و عشق خارج از عرف به نوعی ممنوع بوده است اما در این رمان می بینیم که امیلی برونته با شجاعت از زمان خود جلوتر می رود و با صراحت از مفاهیمی صحبت می کند.جدال فقر و ثروت، حضور ارواح، عشق و دوری مضمون اصلی داستان هستند. در واقع هیتکلیف زمانی که برای رسیدن به عشق خود کاترین ناکام می ماند به اعمال خشونت آمیز و شیطانی دست می زند اما آن چه تا پایان پررنگ تر و ماندگارتر است احساس عشقی است که امیلی برونته به شکل های دیوانه وار و مرموز برای خواننده وصف می کند.
بلندی های بادگیر؛ عاشقانه ترین کتاب ادبیات انگلستان
در کشور انگلستان بین علاقه مندان به ادبیات یک نظرسنجی از میان جملات زیبا در کتب مختلف ادبی برگزار شد و عبارت «روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یک جنس است» بیشترین آرای عاشقانه ترین جمله ی ادبی را کسب کرد. به همین دلیل کتاب بلندی های بادگیر منتخب عاشقانه ترین کتاب ادبیات در انگلستان شد.
فیلم بلندی های بادگیر
توصیفات درخشان و لحن شاعرانه ی امیلی برونته در رمان بلندی های بادگیر، کارگردان های زیادی را در طول سال ها به ساخت فیلمی عاشقانه از روی این کتاب تشویق کرد. از سال 1920 تا به امروز بیش از 30 اقتباس سینمایی از این رمان شده است. از اولین اقتباس های سینمایی از این رمان محصول سال ۱۹۳۹ به کارگردانی ویلیام وایلر است که بازیگرانی همچون لارنس اولیویه، مرل اوبرون در آن نقش آفرینی کرده اند. این فیلم در سال1940 موفق به دریافت دو جایزه ی اسکار شد.از فیلم های اقتباسی مشهور دیگر از این رمان فیلمی با همین عنوان محصول سال ۱۹۹۲ به کارگردانی «پیتر کاسمینسکی» و با بازی «ژولیت بینوش» در نقش کیتی و «رالف فینس» در نقش هیث کلیف است.
درباره نویسنده کتاب بلندی های بادگیر
امیلی برونته، در ۲۱ آوریل ۱۸۱۸ در تورنتن (برادفرد)، یورکشر، شمال انگستان، به دنیا آمد. در سال ۱۸۲۰ افراد خانواده به هاورت، در همان یورکشر، کوچ کردند و پدر خانواده، کشیش مقیم آن ناحیه شد و تا زمان مرگ، این مقام را حفظ کرد. امیلی برونته خواهر کوچک تر شارلوت برونته و خواهر بزرگ تر ان برونته بود. امیلی مانند خواهرش شارلوت، در کاون بریج به مدرسه ی مخصوص دختران کشیش ها رفت. در سال ۱۸۳۸ معلم شد اما به سبب دشواری کارش آن را رها کرد. در سال ۱۸۴۲ برای یادگیری زبان فرانسه و آلمانی به بروکسل رفت و یک سال بعد به هاورت برگشت و با دو خواهرش مدرسه ای به راه انداخت اما شاگردی در مدرسه ی آن ها ثبت نام نکرد. در سال ۱۸۴۶ کتاب شعرهای شارلوت، امیلی و ان برونته با اسامی مستعار کرر، الیس و اکتن بل منتشر شد. این کتاب نه فروش رفت و نه سروصدایی به پا کرد. رمان بلندی های بادگیر در سال ۱۸۴۷ منتشر شد، اما با استقبال فوری خوانندگان روبه رو نشد. یک سال بعد، در سال ۱۸۴۸، امیلی برونته بر اثر بیماری سل از دنیا رفت. بعد از انتشار موفقیت آمیز جین ایر اثر شارلوت برونته در تابستان ۱۸۴۷، بلندی های بادگیر در زمستان همان سال منتشر شد، که بعدا کارشناسان و نقادان آن را یکی از بهترین رمان ها در تاریخ ادبیات انگلیسی به شمار آوردند.
ترجمه بلندی های بادگیر؛ از دیروز تا امروز
سالها از انتشار شاهکار کلاسیک بلندی های بادگیر گذشته است. این عاشقانه کلاسیک که در سراسر دنیا مخاطبان زیادی دارد بی شک در ایران هم از چشم ناشران دور نماند و تا امروز بیش تر از 20 ترجمه از آن در بازار نشر وجود دارد.بلندی های بادگیر اولین بار در سال 1335 با عنوان «عشق هرگز نمی میرد» در انتشارات فرانکلین منتشر شد و بعد در دهه ی چهل قبل از انقلاب اسلامی با عنوان «عشق هرگز نمی میرد» با ترجمه ی «پرویز پژواک» از سوی انتشارات عین الهی منتشر شددر سال 1354 «علی اصغر بهرام بیگی» این اثر را با عنوان «عشق هرگز نمی میرد» از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر کرد. علی اصغر بهرامی ترجمه ی این اثر را بازنگری کرد و انتشارات علمی فرهنگی در سال 1390 آن را با عنوان بلندی های بادگیر دوباره منتشر کرد.نشر نی این رمان را با ترجمه ی «رضا رضایی» در سال 1390 روانه بازار کرد. ترجمه ی رضا رضایی اخیرا به نوبت چاپ پانزدهم رسید.انتشارات افق ناشر دیگری است که بلندی های بادگیر را با برگردان «نوشین ابراهیمی» منتشر کرده است.ترجمه ی «اکرم مظفری»، «مهدی سجودی مقدم»، «نگار غلام پور» و «شادی ابطحی» از تنها اثر امیلی برونته با عنوان بلندی های بادگیر است.
درباره مترجم های کتاب بلندی های بادگیر
رضا رضایی (زادهٔ ۱۳۳۵، ساری) مترجم کتاب اهل ایران است. او سابقهٔ تحصیل در رشتهٔ مهندسی مکانیک را دارد، اما آن را رها کرد. این مترجم در گذشته نیز عضو تیم ملی شطرنج بوده است.
نوشین ابراهیمی
نوشین ابراهیمی (الوند) متولد 1359 در تهران، فارغ التحصیل رشته ی شیمی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است. او تا کنون از مجموعه ی عاشقانه های کلاسیک، سه کتاب «بلندی های بادگیر» امیلی برونته، «جین ایر» شارلوت برونته و «اوژنی گرانده»ی اونوره دو بالزاک را ترجمه کرده است. همچنین در حوزه ی آثار کلاسیک، رمان «موبیدیک» اثر هرمان ملویل نیز با ترجمه ی این مترجم توسط انتشارات افق به چاپ رسید.
مهدی غبرایی
مهدی غبرایی در سال ۱۳۲۴ در لنگرود به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در لنگرود گذراند. در سال ۱۳۴۷ از دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسی لیسانس گرفت. از سال ۱۳۶۰ بهطور حرفه ای به کار ترجمه ادبی پرداخت. مهدی غبرایی، از آن دسته مترجمانی است که گاهانه ترجمه می کند، زبان مبدأ را می شناسد و به زبان مقصد مسلط است. در واقع او امانتداری است که آثار را مانند فرزندان خود دوست دارد و برای آنها ارزش قائل است.
قسمتی از کتاب بلندی های بادگیر
زیر آسمان دلپذیر کمی ماندم و آن جا پرسه زدم. نگاه کردم به پروانه ها که لابه لای بوته ها و سنبله ها بال می زدند. گوش سپردم به صدای ملایم باد که لابه لای سبزه و علف ها می وزید و فکر کردم که چطور می شود تصور کرد که خفته های این خاک آرام، خواب زده هایی بی قرار باشند.
با خود می اندیشم: ای مرد بدبخت! تو نیز مانند سایر همنوعانت قلبی در سینه ات می تپد و اعصابی داری که در برابر غم ها و شادی ها حساسیت نشان می دهد. چرا بیهوده سعی می کنی عکس العمل قلب اعصابت را از شنیدن خبر این فاجعه پنهان داری؟ چرا می خواهی وانمود کنی که خونسردی و آرامش خود را از دست نداده ای؟ این کبر و غرور تو نمی تواند خدا را فریب دهد!
روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یک جنس است.
می گفت بهترین کار در یک روز گرم ماه ژوئیه این است که آدم از صبح تا شب برود روی یک تکه چمن وسط بوته زار دراز بکشد، زنبورها لابه لای گل ها با وِزوِزشان برای آدم لالایی بگویند، چکاوک ها بالای سر آدم آواز بخوانند، آسمان آبی و بی ابر باشد و خورشید هم مدام بتابد. این کل تصور او بود از سعادت بهشتی.
اما چیزی که من دلم می خواست تاب خوردن از یک درخت سبز بود که برگ هایش خش خش کنند، باد غرب بوزد و ابرهای سفیدِ سفید به سرعت از بالای سر ما رد بشوند. تازه، نه فقط چکاوک ها، بلکه باسترک ها و توکاهای سیاه و سِهره های سینه سرخ و فاخته ها هم از چهار طرف نغمه سرایی کنند. بوته زار از دوردست پیدا باشد، با فرو رفتگی های سایه دار و خنک، اما نزدیک ما موج های بلند علفزار که در نسیم تاب بخورند، همین طور جنگل و صدای آب، و کل دنیا بیدار و سرشار از شادی.
حالت یک سگ ولگرد را نداشته باش که هر لگدی که میخورد، حقش است و از تمام دنیا به اندازه کسی که لگدش میزند، متنفر است!
من از قیافه اش میخواندم که خصوصیاتی بهتر از پدرش دارد. البته حسن ها در میان علف های وحشی ازنظر پنهان می مانند، زیرا پرپشتی علف ها باعث می شود ما ریشه های سالم را نبینیم. با اینحال خاک سالم در شرایطی مناسب حتما محصول بهتری پرورش میدهد.
شناسنامه کتاب بلندی های بادگیر
- نویسنده: امیلی برونته
- ترجمه: رضا رضایی
- انتشارات: نی
- تعداد صفحات: ۴۳۸
- نسخه صوتی: دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی بلندی های بادگیر
- گوینده: مریم پاک ذات، آرمان سلطان زاده
- ناشر صوتی:آوانامه
- مدت: 18 ساعت و 4 دقیقه