به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعد نیوز به نقل از ایران، عبدالحمید اسماعیل زهی که حالا در سن 75 سالگی قرار دارد اگر چه تحصیلات دینی خود را در مدرسه «دارالهدی» ایالت «سند» پاکستان به انجام رسانده اما از سال 1366 به خواست بانی مدرسه عالی دارالعلوم زاهدان (مولوی عبدالعزیز ملازاده) مدیریت این مرکز را برعهده دارد و همین مدیریت از جمله دلایلی است که او را به یکی از پرنفوذترین شخصیت های اهل سنت در سیستان و بلوچستان تبدیل کرده است. نفوذی که مولوی عبدالحمید در سال های گذشته از آن به عنوان برگ بازی در عرصه سیاسی استفاده کرده و اغلب در حمایت از جریان های غربگرا در داخل ایران به لابی گری و بسیج آرای مردمی که در نماز به او اقتدا می کنند، به نفع کاندیداهای مورد حمایت خود بکار گرفته است.
او یک روحانی مذهب حنفی و پیرو تفکر و سلوک حوزه علمیه دیوبندی است که اهل توسل و زیارت بزرگان و محب اهل بیت (علیهم السلام)اند. به قاعده این پیشینه فکری توقع این است که مرزبندی جدی میان او با تفکر وهابیت به عنوان تکفیرکننده محبان اهل بیت برقرار باشد. اما برخلاف این تصور بویژه در سال های اخیر رابطه نزدیکی میان او با خاندان آل سعود وجود داشته است؛ قرابتی که خود را چند سال پیش در مراسم «ختم بخاری» زاهدان و در ارسال یک عبای سعودی به عنوان هدیه ای از سوی ملک عبدالله پادشاه وقت عربستان و استقبال گرم و فرای تصور از شیخ سعودی حامل هدیه نشان داد. رابطه ای که اگر مشابهش میان یکی از علمای شیعه عربستان با جمهوری اسلامی ایران برقرار می شد نه تنها از سوی آل سعود تحمل نمی شد که به جاسوسی برای ایران متهم و به برخوردی همچون آنچه بر شیخ شهید نمر رفت منجر می شد.
مراوده امام جماعت مسجد مکی با سعودی ها اما اثرات سوء خود را در موضع گیری های ماه های اخیرنشان داده است. رگه های پررنگی از همنوایی با سناریوی تجزیه طلبی که تلاش برای اجرای آن با تحریک اقوام و مذاهب در ماه های اخیر به اوج رسیده در موضع گیری های اخیر مولوی عبدالحمید رخ نموده است تا او بتواند با تحریک اختلافات شیعه و سنی بخشی از پازل تجزیه طلبان برای ایران را تکمیل کند. آشکاری مسأله به نحوی است که به گزارش فارس، شنیده شده که برخی اطرافیان عبدالحمید به وی یادآوری کرده اند که وحدت شیعه و سنی جزو اصول اعتقادی جمهوری اسلامی است و در این زمینه با افرادی که از این خط قرمز عبور کنند، در هر لباس و مذهبی اعم از شیعه و سنی مدارا نخواهد شد.
مواضع متعارض
از ویژگی های دیگر مولوی عبدالحمید شاید بتوان به موضع گیری های باب روز او اشاره کرد. ویژگی که سبب شده او در طول زمان در سمت های متفاوتی از یک موضوع واحد بایستد و در رویکردی که به نظر می رسد خالی از توجه به انتفاع سیاسی، رسانه ای و حتی اقتصادی نیست مواضعی متعارض بیان کرده است.
او که در همین روزهای اخیر به یکی از منتقدان جدی طالبان و سیاست هایش در افغانستان تبدیل شده، در ادوار مختلف در زمره حامیان طالبان بوده است. او در سال 98 صلح طالبان و دولت امریکا را مصداق «پیروزی حق بر باطل» و مقدمه اجرای شریعت عنوان کرد.
در سیاست داخلی هم همین چرخش بر اساس وعده های سیاستمداران و منافع پیش بینی شده جریان داشته است.
با این حال همواره در ذیل همه این موضع گیری های سیاسی که در مواعدی همچون فتنه 88 جنبه تحریک آمیز کاملاً بر آن تفوق داشته نوعی تأکید بر وجود شکاف میان شیعه و سنی به عنوان آتش تهیه اختلافات مذهبی مورد استفاده گروه های تجزیه طلب برقرار بوده است.
بر همین اساس امام جماعت مسجد مکی به همان سیاق که خود را در مواقعی همراه با منافع ملی و همسو با سیاست های نظام جمهوری اسلامی نشان داده در مواعد فتنه از موضع گیری علیه نظام نیز ابایی نداشته است قطعاً تا آنجا که منافع و موقعیتش در مخاطره قرار نگیرد.
مولوی عبدالحمید در سال 1400 از کدام کاندیدا حمایت کرد؟
روزنامه دولت، در حالی مولوی عبدالحمید را متهم به حمایت از جریانهای سیاسی رقیب دولت می کند که او در خرداد 1400 از نامزدی رئیسی پشتیبانی کرد.