شیوا طاهری؛ خانم بازیگری که حاضر است برای همسرش بمیرد!

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل افکارنیوز، شیوا طاهری با انتشار این عکس نوشت: در هشت مرحله یوگا پاتانجالی یکی از ارکان تاپاس به معنی ریاضت آگاهانه هستش

یعنی شما در شرایط سخت خودتون رو قرار میدید یا قرار گرفته میشید ولی آگاهید سختی باعث کمال شما میشه مسایٔل سختی که ما در زندگی تجربه میکنیم اگر به دید تاپاس بهش نگاه کنیم آسون میشن ،هرچند گاهی اون شرایط به قدری سخت میشه که شاید بگیم اصن تاپاس چیه . برای من تاپاس از همون روزی شروع شد که یوگارو شروع کردم

زمانی شروع شد که همسرم به کشور کانادا برگشت چون که باید . و من باید منتظر میموندم وعده این بود فقط ۳ ماه دوری اون موقع نمیدونستم تاپاس چیه یوگارو شروع کردم ، آرامش میخواستم شمردن روزها سخت و سه ماه دوری برام ۳۰۰ سال ، غافل از اینکه دوری قرار ۲ سال طول بکشه. خشمگین و عصبانی بودم ، از همه عروسی بودم با هزار امید و برنامه.عاشق خانواده جدیدش که هر روز خسته تر و نا امید تر میشدم همه این اطمینان رو بهم میدادن که تموم میشه یکم دیگه مونده و من اعتماد داشتم. ولی ۲ سال؟... هر روز که میگذشت تبدیل می شدم به یه دختر خسته و تنها صدمه دیده بودم، از اینکه اون چیزایی که فکر میکردم اتفاق نیافتاده بود، احساس میکردم فریب خوردم دروغ شنیدم و حالا تنهام این خشم به همسرم هم رسیدازش عصبانی بودم غمگین بودم خیلی غمگین همرو مقصر میدونستم به خاطر ذوقی که در درون قلبم سرکوب شد و هیجانی که تبدیل به غم تاریکی شده بود و عروسی که نادیده گرفته شده بود سخت بود خیلی سخت پناهم یوگا بود ولی امروز که دارم اینو مینویسم قلبم رو پاک کردم از تمام انتظارات، شکست ها، ضربه ها، دروغ ها صدمه ها و کینه میخوام قلبمو رو پاک کنم مثل یه نوزاد پاک و خالص میخوام فراموش کنم چی بودم و چی شد میخوام ببخشم تا بخشیده بشم چون فهمیدم این تاپاس من بود دردی که چشمانم رو باز کرد که بفهمم تنها چیزی که اهمیت داره محسن همسرمه که هر روز بیش تر دوستت داشته باشم که خداوند رو شکر کنم هر روز برای کسایی که از دست دادم و برای کسایی که بدست آوردم هر روز با هر تجربه حتی اشتباهات و شکست ها میفهمم که تنها کسی که مهمه فقط تویی محسن عزیزم . تمام قلب و روحم خیلی دوریم ولی قلبت توو سینمه با تمام وجود ازت ممنونم با اینکه خیلی دوری هر ثانیه کنارم بودی تنهام نذاشتی من همه این روزها منتظرت بودم سخت بود ولی تو ارزش اینو داری که برات بمیرم هیچکس نمیدونه پشت این صورت خندان شب ها چه قصه ها بغل میکنم و میخوابم خوشحالم که باهم ازش گذشتیم این امتحان سخت رو قبول شدیم و تو چقدر مهمی وباقی چیزها چقدر بی اهمیت

اعتراف بزرگ «سمانه پاکدل»

همسرت شیوا

پی نوشت : عکس قدیمی