شرح کامل بازی TOM CLANCY’S THE DIVISION 2

  سه شنبه، 02 اردیبهشت 1399   زمان مطالعه 8 دقیقه
شرح کامل بازی TOM CLANCY’S THE DIVISION 2
امروزه بازی های ویدئویی همه جا هستند. بازی کامپیوتری یک بازی الکترونیکی است که واسطه طراحی شده ای دارد تا باعث ارتباط فرد با دستگاه ویدئویی می شود.

TOM CLANCY’S THE DIVISION 2

یک بازی مؤثر تاراج و تیراندازی

دلایل نصب:

  • امکان حضور چهار بازیکن در حالت آنلاین
  • طراحی بهتر مأموریت ها نسبت به نسخه ی اول
  • تاراج های بیشتر و مفیدتر

فضای آخرالزمانی بی نظیر، داستان غنی با محوریت همین آخرالزمان، درگیری های هیجان انگیز، گرافیک مثال زدنی، سیستم لوتی که قرار است در بین بازی های MMO بهترین باشد، مولفه های نقش آفرینی تاثیرگذار در بازی و از همه آن ها مهم تر بخش دارک زوون و نبرد های PvP که گیمر ها روز ها، هفته ها و ماه ها با آن سرگرم خواهند شد، چیزهایی بودند که یوبی سافت سه سال وعده آن ها را در بازی The Division داد و روز به روز عطش طرفداران سبک های شوتر، نقش آفرینی و MMO را برای تجربه این بازی بیشتر و بیشتر کرد. حال دیویژن عرضه شده است، ۸ مارس یا ۱۸ اسفند روزی بود که اولین بار وارد دنیای پسا آخرالزمانی و نیویورک (که با لقب سیب بزرگ شناخته می شود) به یغما رفته آن شدیم. ولی آیا دیویژن همان بازی وعده داده شده است؟ آیا دیویژن می تواند طبق وعده یوبی سافت ماه ها و سال ها ما را به خود معتاد کند؟ آیا این همان بازی است که قرار است ما را از دنیای بازی هایی مثل World of Warcraft، Destiny یا دیگر نمونه های هم سبک بیرون بیاورد و در خود اسیر کند؟ من که فکر نمی کنم! اگر دنبال دلیل این ادعای من هستید، با ادامه این بررسی همراه باشید.

دیویژن اولین ضربه را در همان شروع بازی به پیکر گیمر وارد می کند، فقط ۸ گزینه از پیش تعیین شده برای طراحی قیافه شخصیت تان دارید و بازی هیچ گزینه شخصی سازی دستی هم ارائه نمی دهد. بد نیست اشاره ای به فال اوت ۴ بکنیم که می شد با استفاده از ابزار طراحی شخصیتش، یک کاراکتر کاملا منحصر به فرد طراحی کرد. به دلیل همین کاستی، در طول بازی شاهد شخصیت های زیادی خواهید بود که فارغ از نوع پوشش، قیافه ای مشابه شخصیت شما دارند! به هر حال از این مورد که بگذریم، بازی در ساعات اولیه از یک طرف با گرافیک بی نظیر خود جذبتان می کند و از طرف دیگر به دلیل قدم زدن های بی هدف در خیابان های شهر مُرده و انجام ماموریت های آبکی، در حسی بین عشق و نفرت نسبت به بازی قرار می گیرید. به هر حال از این ساعت های اولیه هم که بگذریم، بازی با یک صحنه سینمایی از جنس آن هایی که در سری Call of Duty دیده ایم، شما را وارد داستانش می کند و نوید یک MMO با داستان غنی را می دهد.

اولین ضعف دیویژن زمانی آشکار می شود که پس از چند ماموریت اصلی، سراغ ماموریت های فرعی بروید و این مساله تو ذوق تان بزند

تصویر
اوایل بازی، از حق نگذریم همه چیز خوب پیش می رود؛ ماموریت های اصلی و داستانی واقعا مهیج هستند و به لطف سیستم سنگرگیری عالی بازی و حرکت روان بین سنگر ها، تیراندازی ها بسیار لذت بخش هستند. دشمنان هم در مجموع عملکرد خیلی خوبی نشان می دهند و با تغییر مدام بین سنگرگیری ها، نبرد های بازی را چالش برانگیز می کنند. به همین دلیل هم در چند ساعت اولیه، از دیویژن به عنوان یک بازی شوتر تاکتیکی کاملا لذت خواهید برد. ولی کم کم، وضعیت خراب تر می شود. این قضیه زمانی بیشتر به چشم می آید که پس از ماموریت های اصلی، لِول شخصیت تان به جایی می رسد که دیگر نمی توانید ماموریت های داستانی را بازی کنید و به سراغ ماموریت های فرعی و Encounter ها می روید. این مراحل هم به شرطی که از گشتن در ساختمان های خالی برای ویروس کشی، جلوگیری از معامله اسلحه ها، آزاد کردن گروگان ها یا رفتن خشک و خالی از یک Safe House به Safe House بعدی لذت ببرید، برای تان جذاب خواهند بود و در عین حال هم امتیاز تجربه (XP) زیادی (بخوانید بیش از حد زیادی) که از طریق آن ها می گیرید، باعث می شود تا سطح شخصیت تان به سرعت بالا برود. ولی به مرور زمان، حس بدی سراغ گیمر می آید که «من همین مرحله را با همین دشمنان دقیقا نیم ساعت پیش در یک منطقه دیگر بازی کردم!». بله؛ این اصلی ترین ایراد به مراحل فرعی بازی است که پس از گذشت چند ساعت، حس می کنید که یوبی سافت فقط ۴ یا ۵ سناریو برای آن ها نوشته و دقیقا همان کار ها را بدون هیچ تنوعی فقط در محیط جدید بار ها و بار ها انجام می دهید. این مساله برای Encounter ها هم صدق می کند و مبارزه در کنار گروه JTF برای آزادسازی یک منطقه با همان دشمنان تکراری فقط تا جایی لذت بخش است و پس از آن به یک تکرار مکررات اعصاب خردکن تبدیل می شود که هیچ جذابیتی ندارد.
تصویر
در سال 2019 بازی های تاراج و تیراندازی بسیار رایج اند. با بازی هایی همچون Destiny 2 و Anthem که موج های خود را ایجاد کرده اند و بازی جدید Borderlands که به انتشار آن نزدیک هستیم، تولیدکننده ی بازی های ویدیویی، Massive، با بازی The Division 2 دوباره وارد این ژانر از بازی ها شده است. این بازی بسیار شبیه به نسخه ی اول خود است، یک بازی سوم شخص تیراندازی و پناه گیری که شامل عناصر نقش آفرینی زیادی است و حالا تعداد تاراج های ممکن افزایش پیدا کرده است، طراحی مأموریت ها بهبود یافته و حس تنوع و محتوای بهتری را در این بازی دریافت می کنید.

تنظیمات جدید Washington DC نیز نسبت به تنظیمات قبلی New York تنوع جدیدی به بازی اضافه کرده است و شاهد مناطق شهری و پارک های ساختگی بیشتری در این بازی هستید. گرچه ممکن است به اندازه ی ادعای سازندگانش یک بازی غیرسیاسی نباشد، اما با یک بازی تیراندازی چهارنفره و تیمی روبه رو هستید که کیفیتی در سطح بازی های یوبیسافت به شما ارائه می دهد.

مقایسه کنید

برخلاف بازی اول که داستان در یک شهر کاملا مسکونی و در یک فصل سرد دنبال می شد، حالا وقایع در شهری نه کاملا مسکونی و در یک آب و هوای خیلی معمولی و آفتابی دنبال می شود. واشینگتن دی سی، پایتخت آمریکا و شهر موزه ها، تندیس ها و ساختمان های نمادین است که در گوشه و کنار آن، فضاهای باز و غیر مسکونی و حتی حیات وحش هم پیدا می شود. ممکن است خیلی زود به آهو و گوزن، راکون و روباه بر بخورید که از فرصت به هم ریختگی تمدن انسانی، برای وارد شدن به هر نقطه از شهر استفاده می کنند. این موارد به همراه وجود یک گردش آب و هوایی و شبانه روزی تمیز و طبیعی، گرافیک چشمگیر، بسیار بالا و قابل تفکیک نسبت به بازی اول، و توجه غیرقابل وصف به جزئیات در بازسازی مو به موی شهر، باعث شده تا لایه های جالبی به همه ابعاد گیم پلی اضافه شود. وقت هایی هست هوا آفتابی است و هم شما و هم دشمنان خیلی راحت یکدیگر را می کشید و وقت هایی هم هست که یک بارندگی طوفانی شدید اتفاق می افتد و ناخودآگاه درگیری ها را هم چالش برانگیزتر می کند.

به عنوان یک بازی شوتر، گان پلی برای دیویژن 2 از اهمیت بی نهایت بالایی برخوردار است و کار سازندگان واقعا در چیدن سیستم های موردنیاز برای داشتن بهترین تجربه ممکن گان پلی عالی بوده است. همه چیز از هدف گیری گرفته تا صداگذاری ها، داشتن کنترل مناسب روی نواخت تیر، تعویض خشاب در حین دویدن یا حرکت بین کاورها، تیراندازی و ضریب افت تیرها از یک طرف و جزئیاتی که در طراحی دیوانه وار خود اسلحه ها وجود دارد از طرف دیگر، باعث می شود تا تجربه گان پلی بازی وصف ناپذیر باشد. می توان گفت تجربه یک گان پلی تا این حد حرفه ای، تاکنون در هیچ بازی هم سبک دیگری تجربه نشده است.

ویژگی های جدید بازی

مثل بازی قبل، در The Division 2 هم شاهد انبوهی از فاکتورها برای ارتقای سطح بخش مبارزات هستیم. جدای از کلاس بندی ها که البته این بازی به شکل به خصوص با وسواس بیشتری آن ها را تخصیص می دهد، Perk ها، Talent ها، ماد کردن مهارت ها و صد البته گیر ست ها (حالا با نام برند ست) (Brand Sets) هم به طور خلاصه، در بالانس ترین حالت قابل تصور برگشته اند؛ مواردی که می توانند از طریق جمع آوری امتیاز XP، کشتن مهاجمان و باس ها، تکمیل مراحل و گشت و گداز در شهر و لوت کردن به دست بیایند. نکته مهم درباره گیر ست ها این هست که حالا هر ست، شامل ۳ ویژگی قابل کسب است و همین باعث می شود تا بتوان در مجموع دو ست کامل روی هر شش گیر لود شده نصب کرد. این تغییر، واقعا نسبت به بازی اول به جا و کاربردی است.

همچنین پرک ها نیز حالا می توان آن ها را بسته به لول بازیکن، از طریق امتیاز شید (SHD Tech) تهیه کرد و مثل بازی قبل همراه با مهارت نمی آیند؛ یک تغییر عالی دیگر. اگر بخواهیم همه این ها را در کنار هم بگذاریم، واقعا گزینه های ممکن برای بازیکن نامحدود می شود و به این ترتیب امکان پیدا کردن هر نوع از ارتقا، برای بازیکنانی با هر نوع استایلی از بازی عملا وجود دارد. جایی که برای مثال می توان Talent مخصوص کاورگیرها، مهاجمان، مدافعان، هدشات کنندگان، عاشقان آتش افروزی، سپر به دست بگیران و در کل هر استایل بازی دیگری را در انواع مختلف آن ها پیدا کرد، روی انبوهی از مدل های اسلحه و باز هم با در نظر گرفتن کلاس بندی های متفاوت روی آن ها نصب کرد. Perk تهیه کرد و وضعیت کلی سلاح ها یا گیرها را ارتقا داد. توجه به جزئیاتی از این دست به صورتی کاملا موفق، عطش بازیکن برای به دست آوردن تک به تک لوت های بازی را بالا می برد.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها