در تمام نقاط جهان، زنان به دلیل فشار بیش از حد کار و عدم قدرت و نفوذ خود با تهدیداتی برای زندگی، سلامت و رفاه خود مواجه هستند. در بیشتر مناطق جهان، زنان نسبت به مردان آموزش رسمی کمتری دریافت میکنند و در عین حال، دانش، تواناییها و مکانیسمهای مقابلهای خود زنان اغلب ناشناخته میمانند.
دولت باید مکانیسم هایی را برای تسریع مشارکت برابر و نمایندگی عادلانه زنان در تمام سطوح فرآیند سیاسی و زندگی عمومی در هر جامعه و جامعه ایجاد کنند و زنان را قادر سازند تا دغدغه ها و نیازهای خود را بیان کنند و مشارکت کامل و برابر زنان را در تصمیم گیری تضمین کنند. ایجاد فرآیندها در تمام زمینه های زندگی. دولتها و جامعه مدنی باید اقداماتی را برای از بین بردن نگرشها و اقداماتی انجام دهند که علیه دختران و زنان تبعیضآمیز و تابع آنهاست و نابرابری جنسیتی را تقویت میکند.
دولت باید تدابیری اتخاذ کنند تا از طریق آموزش، توسعه مهارت ها و ریشه کن کردن بی سوادی برای همه دختران و زنان، بدون هیچ گونه تبعیضی، به کارگیری پتانسیل های دختران و زنان ارتقاء داده شود و به رفع فقر و بیماری های بهداشتی اهمیت زیادی دهند. دولت، با همکاری جامعه مدنی، باید اقدامات لازم را برای تضمین دسترسی همگانی، بر اساس برابری بین زنان و مردان، به مراقبتهای بهداشتی مناسب، مقرونبهصرفه و با کیفیت برای زنان در طول چرخه زندگیشان انجام دهند.
دولت باید از طریق ایجاد اشتغال با درآمد مطمئن، که نشان داده است توانمندسازی زنان و ارتقای سلامت باروری آنها را ارتقا می بخشد، تمام شکاف ها و نابرابری های جنسیتی مربوط به معیشت و مشارکت زنان در بازار کار را برطرف کنند.
توسعه، مفهومی چند وجهی است که کشورها را به دسته هایی مانند توسعه یافته، کمتر توسعه یافته و توسعه نیافته تفکیک می کند. این طبقه بندی بر اساس پیشرفت آنها در بخش های متعددی از جمله اقتصاد، سیاست، فرهنگ و جامعه است. برای ارتقای این توسعه، دولت ها از استراتژی های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت استفاده می کنند. در میان همه اینها، تعریف واقعی توسعه چیست و چگونه یک زن در طرح اولیه آن قرار می گیرد؟
توسعه روایت مستمر ارتقای کیفیت زندگی، حفظ کرامت و تضمین آزادی برای افراد است. سنجش سطح توسعه جوامع بدون در نظر گرفتن عادات، ارزش ها، هنجارها و باورهای آنها تقریباً غیرممکن است.
توانمندسازی زنان یک شاخص حیاتی توسعه است و دستیابی به آن مستلزم حضور فعال آنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. هر چه حضور زنان در این عرصه ها بیشتر باشد، جامعه توسعه یافته تر است.در تمام نقاط جهان، زنان به دلیل فشار بیش از حد کار و عدم قدرت و نفوذ خود با تهدیداتی برای زندگی، سلامت و رفاه خود مواجه هستند. در بیشتر مناطق جهان، زنان نسبت به مردان آموزش رسمی کمتری دریافت میکنند و در عین حال، دانش، تواناییها و مکانیسمهای مقابلهای خود زنان اغلب ناشناخته میمانند.
دولت باید مکانیسم هایی را برای تسریع مشارکت برابر و نمایندگی عادلانه زنان در تمام سطوح فرآیند سیاسی و زندگی عمومی در هر جامعه و جامعه ایجاد کنند و زنان را قادر سازند تا دغدغه ها و نیازهای خود را بیان کنند و مشارکت کامل و برابر زنان را در تصمیم گیری تضمین کنند. ایجاد فرآیندها در تمام زمینه های زندگی. دولتها و جامعه مدنی باید اقداماتی را برای از بین بردن نگرشها و اقداماتی انجام دهند که علیه دختران و زنان تبعیضآمیز و تابع آنهاست و نابرابری جنسیتی را تقویت میکند.