متن آهنگ باور از بهنام علمشاهی
میگی بعد اون سفر اومدی که پیشم بمونی میگی اومدی سکوتُ بشکنی واسم بخونی تو برام از عشق و رویا میگی با صدای سوخته میگی عشقت منو هیچوقت تو این بازی نفروخته میگی اما من که باورم نمیشه تو بمونی واسه من تا به همیشه میگی اما من که باورم نمیشه تو بمونی واسه من تا به همیشه میگی تو کتابه عشقم یه اسیری مثل چهل گیس اما شاهدی نداری جز دوتا چشم تر و خیس بین این همه ستاره تو میگی با من رفیقی واسه من که شب تارم تو ستاره یه عقیقی میگی اما من که باورم نمیشه تو بمونی واسه من تا به همیشه میگی اما من که باورم نمیشه تو بمونی واسه من تا به همیشه یادمه منو سپردی به شبای بی ستاره یادمه دلمو بردی و شکوندیش تو دوباره حالا باز اومدی که پیشم بمونی
