زین الدین ابوالفضائل اسماعیل بن حسین جرجانی معروف به سید اسماعیل پزشکی ایرانی بود که به عربی و فارسی می نوشت. او در ۴۳۴ قمری در شهر گرگان بدنیا آمد و در دربار خوارزم برآمد و در ۱۱۳۵–۱۱۳۶میلادی مطابق با ۵۳۱ قمری، در مرو درگذشت. اهمیّت آثار سیّد اسماعیل جرجانی در این است که پس از چند سده که مجموعه های بزرگ پزشکی همچون کامل الصّناعه علی بن عبّاس مجوسی اهوازی و الحاوی و المنصوری محمّد زکریّای رازی و قانون ابن سینا به زبان عربی در دسترس جویندگان علم پزشکی بود آثار جرجانی با زبان فارسی جلوه ای خاص به خود گرفت و آنان که عربی نمی دانستند به آسانی می توانستند از این آثار بهره مند گردند. جرجانی برای اینکه امر را بر جویندگان علم دشوار نسازد کوشید تا اصطلاحات عربی را هم همپایه مصطلحات فارسی در آثار خود بیاورد و در آغاز ذخیره تصریح می کند به اینکه: «اگرچه این خدمت به پارسی ساخته آمده است لفظ های تازی که معروف است و بیشتر مردمان معنی آن دانند و بتازی گفتن سبک تر باشد آن لفظ هم بتازی یاد کرده آمد تا از تکلّف دورتر باشد و بر زبان ها روان تر».
معرفی اجمالی اسماعیل جرجانی
برای او القاب و کنیه های متفاوتی ذکر کرده اند: زین الدین، شرف الدین، ابوابراهیم، ابوالفتح، ابوالفضائل، الامیر السید الامام، علوی حسینی، سپاهانی گرگانی، و طبیب علوی. متأسفانه دربارهٔ سیر زندگی او آگاهی چندانی در دست نیست. برخی محل تولد وی را به اشتباه گرگانج دانسته اند در حالی که محل تولد وی باید گرگان (جرجان) باشد چرا که زبان خوارزمی که در گرگانج آن دروان رایج بود با زبان فارسی که در کتاب ذخیره به کار رفته فاصله بسیاری دارد. از طرف دیگر در همان دوران جرجان در ادبیات با همین عنوان شهره بود و نام گرگانج در آثار آن دوران چندان مرسوم نبود. بطور مثال در همین دوران عبدالقاهر بن عبدالرحمان ابوبکر جرجانی (۴۰۵/ ۱۰۱۴ –۴۷۴ق/ ۱۰۸۱ق) زبان شناس و ادیب (در زبان عربی) ایرانی می زیسته که او هم متولد جرجان (گرگان) بوده و یا على بن محمد استرآبادى (740-816ق) معروف به مير سيد شريف جرجانى، از نامداران علم کلام، حکمت و ادب و منطق و از عالمان پرآوازه سده هشتم هجرى که دو نام متفاوت او یعنی جرجانی و استر آبادی نیز رواج این اسم را مشخص می سازد و هیچ کس او را مرتبط با گرگانج در خوارزم نمی داند. همچنین او خود در مقدمه ذخیره خوارزمشاهی از ورود خویش به دربار خوارزم در ۵۰۴ ق یاد کرده است و مشخص است که از شهری دیگر به شهر خوارزم سفر کرده است. و در مقدمه ویرایش عربی ذخیره سن خود را هنگام نگارش آن کتاب ۷۰ سال گفته است، می توان تولد وی را در ۴۳۴ ق، یا اندکی پس از آن دانست. او احتمالاً مقدمات طب را در گرگان فراگرفت، برخی از محققان او را از شاگردان ابن ابی صادق نیشابوری دانسته اند؛ حال آن که جرجانی در ذخیره تنها از ابن ابی صادق نقل کرده است و از عبارت او پیداست که ابن ابی صادق را شخصاً نمی شناخته است.
تحصیل و علم آموزی اسماعیل جرجانی
در اوایل جوانی جرجانی به نیشابور، مرکز خراسان برای تحصیل علم و فراگرفتن حدیث رفت. و در مجالس درس ابن ابی صادق النیشابوری شرکت کرد و از طریق همین ابن ابی صادق با طب جالینوسی آشنا شد. احتمالا جرجانی مقدمات طب را نزد طبیبان گرگان - که برخی از ایشان شاگردان ابن سینا بوده اند - آموخته زیرا طبیب حاذقی چون ابن هندو تا زمان مرگ خویش (455 ق) در گرگان می زیست.جرجانی در گفتار در باب چشم، اقوال احمد فرخ را نقل کرده است ، پس احتمالا او در مجالس درس احمد فرخ هم شرکت می کرده است. از خود کتاب ذخیره خوارزمشاهی چنین بر می آید که جرجانی به قم برای دیدار با فرزندان کوشیار گیلانی، اخترشناس سده ی چهارم قمری، و شهرهایی چون مرو و بلخ سفر کرده است. جرجانی در مرو پایتخت سنجر مورد استقبال دربار سنجر قرار گرفت، مقرری برایش تعیین شد و به آموزش پزشکی ادامه داد. احتمالا در همین مرو بوده است که ابوسعد سمعانی جوان (605 تا 365 ه . ق ) نزد جرجانی حدیث آموخت. جرجانی مابقی عمر خویش را در شهرهای خوارزم و مرو گذراند و مدتی در خوارزم سرپرستی داروخانه ی بهاءالدوله را بر عهده داشت. جرجانی پزشک دربار بود و علاوه بر درمان معمولی رایج در آن عصر به هرگونه پرسش سلطان درباره علوم طبیعی پاسخ می گفت. جرجانی در کتاب خود به زخمهای سوارکاران و آسیبهای پوست و زخمهای ناشی از جنگ نیز پرداخته است بنابراین معلوم می شود که او پزشک نظامی نیز بوده است. تنها موردی که به چشم پزشکی در اغراض الطبیه اشاره دارد، مربوط به زخم پیکان در چشم است. جرجانی پزشک مردم نیز بود و توصیه هایی غذایی را به مردم کرده و به شیوه های نادرست غذایی آنان خرده می گرفت و به احوال و شرایط زندگی مردم توجه داشت.
ذخیره خوارزمشاهی اسماعیل جرجانی
وی رسالهٔ طبی مفصلی به فارسی نوشت به نام ذخیره خوارزمشاهی، که احتمالاً اندکی پس از ۱۱۱۰میلادی، برای قطب الدین محمد (پادشاهی اش از ۱۰۹۷ تا ۱۱۲۷میلادی)، تألیف شده است. احتمالاً این نخستین دائرةالمعارف طبی بود که به جای عربی به فارسی نوشته می شد و از کتب پایه و جامع در پزشکی سنتی امروز است. ذخیره شامل قریب ۷۵۰۰۰۰ واژه، در نه کتاب (۷۵ باب، ۱۱۰۷ فصل) است، و کتاب دهمی به نام کتاب قرابادین بعداً بدان ضمیمه شده است. برای جانشین قطب الدین، اتسز (پادشاهی اش از ۱۱۲۷ تا ۱۱۵۶میلادی)، رساله دیگری نوشت به نام اَغراض الطب که (بیشتر براساس ذخیره بود) و در حدود ۱۱۲۷–۱۱۳۵میلادی، به اتمام رسید. خلاصه ای از ذخیره را مترجم ناشناسی به عبری ترجمه کرد. این امر بسیار مهم است، چون از آثار طبی فارسی عملاً هیچ ترجمهٔ دیگری به عبری وجود ندارد.
سایر آثار اسماعیل جرجانی
مشخص نیست سایر آثار جرجانی ابتدا به فارسی نوشته شده، یا عربی یا به هر دو زبان یا به چه زبانی. در زیر نام و مشخصات چند اثر دیگر وی ذکر شده است:
- التذکره االاشرفیه فی الصناعه الطبیه: مجموعه ای است طبی که آن را به علاءالدین پسر ایل ارسلان اهدا کرد.
- خفی علایی: در ۱۱۱۳میلادی، خلاصه فشرده ای از التذکره را در دو کتاب تکمیل کرد و آن را خفی علایی نام نهاد.
- المُنَـبٍه: یک رساله فلسفی که در آن پوچی تمایلات دنیوی را بیان کرده است.
- الاغراض الطبیه و المباحث العلائیه
- یادگار، در دانش پزشکی و داروسازی
مرگ اسماعیل جرجانی
برای فوت جرجانی تاریخهای متعددی ذکر شده ، که در میان آنها تاریخ مورد نظر یاقوت (همانجا) یعنی ۵۳۱ که بسیاری از معاصران (از جمله دهخدا، ذیل «اسماعیل جرجانی »؛ تاجبخش ، ج ۲، ص ۳۱۹؛ معطر و شمس اردکانی ، ص ۱۰) نیز آن را نقل کرده اند، با توجه به ادامه زندگی جرجانی تا دوره حکومت مستقل اتسز در خوارزم صحیح به نظر نمی رسد. حاجی خلیفه (ج ۱، ستون ۱۳۰) که تاریخهای متعددی را برای سال فوت جرجانی بر شمرده ، سال ۵۳۵ را نیز ذکر نموده است . ابن ابی اصیبعه (ج ۲، ص ۳۲) پادشاه معاصر جرجانی را علاءالدین محمد خوارزمشاه (حک : ۵۹۶ -۶۱۷)، از آخرین پادشاهان خوارزمشاهی ، دانسته است .