در ادامه گلچینی از بهترین شعر هایی با مضمون آبگینه برای شما عزیزان گردآوری شده است امیدوارم از این شعر های زیبا و بکر لذت ببرید و با دوستان خود در انواع شبکه مجازی به اشتراک بگذارید.
زیباترین اشعار فارسی با مضمون آبگینه
عنصری.
گهر به دست کسی کو نه اهل آن باشد
چو آبگینه بود بی بها و پست بها.
⚫️⚪️⚫️
عنصری.
یکی با من چو جان با غم بکینه
یکی مانند سنگ و آبگینه.
⚫️⚪️⚫️
( ویس و رامین ).
نپیوندند با هم مهر و کینه
چو کین آهن بود مهر آبگینه.
⚫️⚪️⚫️
( ویس ورامین ).
بهم چون بود مهر و کین گاه جنگ
ابا آبگینه کجا ساخت سنگ ؟
⚫️⚪️⚫️
اسدی.
آبگینه ز سنگ میزاید
لیک سنگ آبگینه میشکند.
⚫️⚪️⚫️
خاقانی.
مگر میرفت استاد مهینه
خری میبرد بارش آبگینه.
⚫️⚪️⚫️
عطار.
آبگینه همه جا یابی از آن قدرش نیست
لعل دشوار به دست آید از آن است عزیز.
⚫️⚪️⚫️
سعدی.
بدر میکنند آبگینه ز سنگ
کجا ماند آیینه در زیر زنگ ؟
⚫️⚪️⚫️
سعدی.
ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارد
من ابلهانه گریزم در آبگینه حصار.
⚫️⚪️⚫️
عرفی.
صبوری من و بیرحمی تو آتش و آب
دل من و غم عشق تو آبگینه و سنگ.
⚫️⚪️⚫️
آبگینه ای به دست دارم
برای ریختن آب گونه هایم
مثل اینکه بخواهی
خاطره ای را روانه کنی
کنار خاطرات دیگر
برای نگهداشتن
در صندوقی فیروزه ای
یا کوزه ای بلورین
⚫️⚪️⚫️
گفتم مثل اینکه ...
گفتم خاطره ....
آه ....
مثل اینکه خودم هم دارم خاطره می شوم
امشب نه
فردا هم نه
پس فردا اما شاید
نمی دانم کدام خدای ظالم
مرا
به این گوشه از زمان
پرتاب کرد
که رنج
لذت است
که شادی
در گریستن است
که به عمر نوح
نوحه باید سرداد
باده شان رنگ می دهد، دریاب
باده نیز اندر اصل خود آبیست
کفتابش فروغ بخشد و تاب
ز آب بی رنگ شد عنب موجود
وز عنب شیره وز شیره شراب
زین منازل نکرده آب گذا
هیچ کس را نکرد مست خراب
باش، تا رنگ و بوی برخیزد
که همان آب صرف بینی، آب
هر کس از باده نسبتی دیدند
جمله بین کس نشد ز روی صواب
چشم ازو رنگ برد و بینی بوی
عاقلش سکر دید و غافل خواب
اگرت چشم دوربین باشد
⚫️⚪️⚫️
قرابه باز دانا هش دار آبگینه
تا در میان نیفتد سودای کبر و کینه
چون شیشه بشکنی جان بسیار پای یاران
مجروح و خسته گردد این خود بود کمینه
وآنگه که مرهم آری سر را به عذر خاری
بر موزه محبت افتد هزار پینه
بفزا شراب و خوش شو بیرون ز پنج و شش شو
مگذار ناخوشی را گرد سرای سینه
نی زان شراب خاکی بل کز جهان پاکی
از دست حق رسیده بی واسطه قنینه
در بزمگاه وحدت یابی هر آنچ خواهی
در رزمگاه محنت که آن نه و که این ن� ...
⚫️⚪️⚫️
کوچه آبگینه یادش بخیر
لحظات عاشقانه یادش بخیر
دست های مملو از محبت
روز های پر خاطره یادش بخیر
آنهمه شادی و بیتابی دیدار
آغوشهای عاشقانه یادش بخیر
با رفتنت کوچه آبگینه هم رفت
آنهمه دلواپسی یادش بخیر
⚫️⚪️⚫️
یک بار دیگر زمین به دور خورشید چرخید
یک سال دیگر میوه آرزوهای زندگی نرسید
این پیام همیشه آشنا بوده
فردای تازه در کور راه
این دَم زایش دوباره خویشتن و پندارها؛
شاد باد بر تو که با زایش بهار همراهی.
سبزی اندیشه تو فزونی باد
مهرت بانوِخورشید جاوید باد
خوش باد گستره ی دل تو به اندازه دریاست
از خیزاب رازآلود کنون و فردا رسوا است
"دریا" که درون گوهری زیباست
از هستی بُن مایه گرفته و گویاست
گل واژه ی امید در چشمداشت
مایه آرامش تکیه گاه ...
⚫️⚪️⚫️
باز فریب
باز دروغ
باز نگاههای بی فروغ
فصل عشقهای کینه توز
ستاره های چشمک زن تون سوز
صدای ضجه شقایق از
پشت وزخم
پیچک سرخ پیچیده به اشباح شب
لرزش گل رو به تاریکی های تب
فریاد نیلوفران اسیر چنگال باد
شبگردیهای مستانه ارباب خواب
باغ سیاه پوش در پرواز سیاوش
خار غم نشسته بر چشم آرش
من با این همه درد و ماتم حیران از
شکوه های ابری که هنوز می گرید
بادی که هنوز می وزد
و آسمانی که حضور باغ را از
شکوفه های ارغوانی پر کرده است
آه......پیچک های خو� ...
⚫️⚪️⚫️
میان آبگینه ها
که تنها با خویش بیگانه اند
تو را به درونت ...
که خزاند ؟
چون زنبق
در اعماق درّه ها
تو را در بهشت
که فریفت ؟!
⚫️⚪️⚫️
آبگینه
میگن که سنگ و شیشه
در هیچ دور و زمانی
با همدیگه در هیچ جا
آشتی شون جور نمیشه
این دو تا قوم و خویش اند
باجناق و هم ریشند
⚫️⚪️⚫️
شیشه از سنگ اومده
چرا با هم دشمن ا ند
سنگ شیشه را می شکنه
اگر که سنگ خودش را
به یک شیشه بزنه
⚫️⚪️⚫️
یک نکته انحرافی
در این میون نهفته
که هیچ کسی نگفته
سنگه که جون نداره
خودش را بر بداره
تق بزنه به شیشه
که شیشه را بشکنه
اینکه هرگز نمیشه
مقصر اینجا کیه ؟
این حضرت آدمه
که عقلش اونقدر کمه
که با سنگی میزنه
یک شیشه ر ...
⚫️⚪️⚫️
شب ها ، در آبگینه ی مرداب های سبز
آنجا که نیزه های جگن رفته تا به ماه
آنجا که ماهیان درخشان لعلگون
چشمان گشوده اند به تاریکی سیاه
آنجا
که عطر وحشی گل های آبزی
پیچید در مشام خدایان تیرگی
آنجا که شهد روشن مهتاب آسمان
بر زهر شام تیره گرفتست چیرگی
آنجا که ماه می شکند در دهان موج
چون قرص آتشی که در آب افکند شرار
آنجا که خفته اند بر اطراف آبگیر
مرغابیان پیر ، در اندیشه ی فرار
آنجا
که نوشخند پراکنده ی نسیم
چین افکند به چهره ی مرداب آشنا
آنجا که از ت ...
⚫️⚪️⚫️
امیدوارم از مطالب ارائه شده نهایت لذت را برده باشید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید. برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر به بخش سرگرمی( اس ام اس) ساعد نیوز مراجعه نمایید.
زیباترین اشعار ادبی در مورد پرنده ی قو
