در ادامه ساعد نیوز مجموعه متن و شعر های ادبی با مضمون بی وفایی برای شما کاربران عزیز گرد آوری کرده است که میتوانید به عنوان انواع کپشن یا ....... در شبکه های مجازی به اشتراک بگذارید و سخن خود را به این نوشته ها به اطرافیان بیان نمایید. همراه ساعد نیوز باشید.
زیباترین متن و شعر ادبی با مضمون بی وفایی
با عشق به من به من خیانت کردی
دل دادم و تو رد امانت کردی
رفتی و چه آسوده ز من دل کندی
هر دو قلمت خورد اگر برگردی !
***
کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده
باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست
به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست
***
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدی
نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
***
نمیتونم ببخشمت / دور شو برو نبینمت
تیکه ای بودی از دلم / گندیدی و بریدمت . . .
***
کدام شعر!
وقتی که آواز پرواز
در گلوی آسمان یخ زده است
***
مگر بهار یادت
شکوفه زار کند زمین لبهایم را
در این زمانه که آدم به گریه منتسب است
***
حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشم
آرامشی از لحظه ی طوفانی خویشم
پنهان شدی و فکر خيانت به سرم زد
شرمنده ی این حالت شیطانی خویشم ..
***
چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار خیانتش
همه وجودت له شده ….
***
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی ،
***
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم
زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر خیانتت را
***
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ، خیانت می تواند دروغ دوست داشتن باشد ، خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ، خیانت می تواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد . (شکسپیر)
***
شوقم را به شاخه ی دیدارت می آویزم
مرگ برش می دارد
***
تو اینگونه زن
قدیمی و شکسته و ایستاده
از روزگاران کهن
مقصد شعرهای عاشق و نخوانده
تو را خدا آفرید
تا تمام تنهایی اش جان بگیرد
تا تمام تنهایی ات
بارور شود در گذرگاه زمانه
خلقت گریه دارت شبیه جلوت کوه های فراموش
بسیارها مبارک باد
***
زبان اگر زبان عشق باشد
تشنگی هم می تواند سرور آبهای جهان شود
***
در من آدم برفی ای است که عاشق آفتاب شده…
و این خلاصه همه داستان های عاشقانه جهان است
***
تنها بودم,که او آمد…تنهاییم را پر نکرد”فقط” خلوتم را شکست….
***
فرق نمی کند دختر باشی یا پسر همین که با دل کسی بازی نکنی مردی…!!!
***
گـــاهی وقتها دادن شانس دوباره به کسی مثل دادن یه گلوله ی اضافیست
برای اینکه بار اول نتونست تو رو خوب هدف بگیره…
***
دار بزن … خاطرات کسی که تـو را دور زده
حالم خوب است …امّا گذشته ام درد میکند . . .
***
سوت پایان را بزن
من حریف هرزگی تو
و احمق بودن خودم نمی شوم . . .
تســــبــیح میشوم زیر انگشــــتانت
دانـــه دانــــه میـــرانـــی ام
تا خــــودت را بالا ببـــــری . . .
***
عجب جوش و خروشی بود عشقت / خراب باده نوشی بود عشقت
بهشتم را به سیبی داد بر باد / عجب آدم فروشی بود عشقت . . .
***
به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی
که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی . . .
***
حضورت در کنار من معجزه نبود
نبودنت هم فاجعه نیست
فردا روزِ دیگری برای من خواهد بود
بیشتر از این برایت اشک نخواهم ریخت . . .
***
“دوستت دارم”
تکیه کلام تو بود
من بی جهت به آن تکیه داده بودم…!!!
***
نمی بخشمت
ولی فراموشت می کنم
همیشه به همین سادگی از ادمای بی ارزش می گذرم . . .
***
دیگر هیچ چیز مشترکی بین ما نیست
تنها آسمانمان یکیست . . .
***
عاشق شدم و عذاب را فهمیدم / رنجیدن و اضطراب را فهمیدم
در چشم تو عشق را ندیدم اما / معنای دل کباب را فهمیدم
هر روز خطاهای تو را بخشیدم / تا بخشش بی حساب را بخشیدم . . .
***
یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی
تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . .
***
به خدا بگو:
زمستانش سرد نیست
جمع کند تکرار فصلهایش را !
من در تابستانش هم از بی وفایی دندان به دندان سائیده ام
***
بی وفایی کن وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می کنند
مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند . . .
***
سخت است ؛ خیلی سخت !
وقتی بدانی او کجای زندگی توست ،
اما ندانی تو کجای زندگی او هستی !
***
کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهربانی تک نبود
کاش بر لوحی که بر جان دل است ، واژه تلخ خیانت حک نبود . . .
***
بی وفا باشی شکایت میکنند / با وفا باشی خیانت میکنند
مهربانی گرچه آیین خوشیست / مهربان باشی رهایت میکنند . . .
***
هر که را دیدم خیانت کرد و رفت
هر که با من بود یار من نبود
هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت
خود ندانستم از این غمها چه سود
***
خیلی سخته…
به خاطر کسی که دوسش داری…
همه چیز رو از سر راهت خط بزنی…!!
بعد بفهمی…
خودت تو لیستی بودی که…!
اون به خاطر یکی دیگه…
خطت زده..!
***
با عشق به من به من خیانت کردی
دل دادم و تو رد امانت کردی
رفتی و چه آسوده ز من دل کندی
هر دو قلمت خورد اگر برگردی !
***
از دوره تند روزگار یاد گرفتم،
به هیچی دل نبندم
*****
به هرکس که می نگرم
در شکایت است،
درحیرتم که لذت دنیا
به کام کیست؟!
*****
کجا رواست
که از دستِ دوست هم بکشد
دلی که این همه
از دستِ روزگار کشید؟..
*****
روزگار بر خلاف آرزوهایم گذشت
*****
ﺭﻭﺯﮔــﺎﺭ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺷــﺪه..
ﺣﺘﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨـﻨﺪﯾـﻢ،
ﻣﻨﻈـﻮﺭﻣـﺎﻥ ﭼﯿـﺰﻩ ﺩﯾﮕـﺮﯾﺴﺖ!
*****
چـه بی معرفت شده اَست روزگار
سیلی اش محڪم بود
به گوش احساسم..
*****
رفتنش یک شب دمار از روزگار من کشید
می کشم روزی که برگردد دمار از روزگار
*****
از آنچه که گذشت
از آنچه که شکست
از آنچه که نشد
از آنچه که ریخت
حسرت نخور
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد…
*****
منم آن مرغ، آن مرغ که دیریست
به سر اندیشه پرواز دارم
سرودم ناله شد در سینه تنگ
به حسرت ها سرآمد روزگارم
*****
موهایم را روزگار شانه می زند
می خواهد…
تارهای تیره اش را سپید کند
و این لعنتی دست بردار نیست
شانه را به دست کسی نمی دهد
*****
بگذار بگذرند روزهایی که روز ما نیست
آهای روزگار، روز ما هم میرسد..
*****
بس است دیگر
تا الان به ساز روزگار رقصیدم!
از امروز خود میخواهم نوازنده باشم..
*****
اشک
آخرین گزینه مردهاست
و خاک بر سر روزگار
اگر مردی به گزینه آخر خود برسد!
*****
خستگی را
زندگی کرده ام
می خواهم کمی هم
زندگی را خسته کنم..!
*****
روزگار نامرد،
کجای کار غلط بوده که امروز عشق را هیچ جا باور نمیکنیم
*****
چه ساده ایم! در این ایستگاه خالیِ متروک
نشسته ایم کماکان به انتظار… بِمانَد
چه روزهای قشنگی قرار بود بیایند
چقدر شاکی ام از دست روزگار… بِمانَد..!
*****
روزگار بدیست…
درست وقتی در آتش میسوزی
همه به بهانه آب آوردن میروند ..
آه..!
از این روزگار تلخ
خوب می دونه
که خیلی چیز ها را میشه خواست
ولی نمیشه داشت …..
*****
گاهی اوقات دلم تنگ طمع تلخ اشک هایم می شود
و آرام می بارم و می نوشم
گویی قهوه ای تلخ از جنس حقیقت می نوشم
چه کسی می گوید قهوه تلخ است؟
قهوه در برابر روز گار تلخم شیرین ترین نوشیدنی عالم حساب می شود
*****
دلگیرم ای شب!
تو مَرا زمین زده ای
برگ میزنی دفتر تلخ روزگار را
کسی که فراموش نشد، دیگر مرا در خاطرش نیست!
دیگر لبخندی نیست
یک چشم پر از آرامش کجاست؟
ای شب
ارزان میفروشمت به خورشید
فقط صبح شـو ..
*****
چه ساده ایم
در این ایستگاه خالیِ متروک
نشسته ایم کماکان به انتظار
بِمانَد
چه روزهای قشنگی قرار بود بیایند
چقدر شاکی ام از دست روزگار
بِمانَد !
*****
دل است دیگر بر هوای بیقرار یادها می شکند
می بازد می بارد و بر قرار بی وفای روزگار می ماند
می سازد می سوزد..
می سوزد…..
*****
فراموش نکنیم
که اگر دلی را بردیم شکستیم
گذشتیم و رفتیم…
روزگار حافظه خوبی دارد،
هرگز فراموش نمی کند !
*****
دوس داشتنت را پنهان کردم
نه از دست تو، از ترس روزگار،
روزگاری که تمام دوست داشتنے هایم را از من گرفت😣😥…
بر ما گذشت نیک و بد،
اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن،
این روزگار نیست!
عماد خراسانی
*****
چه دیوانه وار با روزگاران
دست و پنجه نرم می کنیم
به جنگ سرنوشت می رویم
و غصه می خوریم
در جوانی …
جوانی را به پیری مبتلا می کنیم
نه جام ساکت و خنده
فقط غصه می خوریم
چه دیوانه وار …
می زیستیم و دم نمی زنیم
چه دیوانه وار …
از روزگاران گذر می کنیم
شمع می شویم و
می سوزیم و حذر می کنیم
***
امیدوارم از مطالب ارائه شده نهایت لذت را برده باشید شما میتوانید این مطالب را در انواع شبکه های اجتماعی به کار گیرید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر به بخش سرگرمی( اس ام اس) ساعد نیوز مراجعه نمایید.
زیباترین متن و شعر ادبی در مورد شرم و حیا
