به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری ساعدنیوز به نقل از رویداد 24، محمدباقر قالیباف یک دهه بعد از ادعای «مدیریت جهانی» احمدی نژاد در هفته گذشته دو انتقاد جدی درباره ناتوانی در مدیریت حوزه انرژی و جمع آوری پسماند شهری داشته است، اما پرسش اصلی اینجا است که چگونه در طول یک دهه با آب رفتن درآمدهای حوزه نفت ادعاهای مدیریتی هم کمرنگ شده و رنگ باخت؟ چرا زلف توان مدیریتی در ساختار نظام تا این اندازه با درآمد نفتی گره خورده است؟
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی در هفته گذشته دو جمله مهم در حوزه مدیریت بیان کرد. نخست موضوعی که درباره مدیریت انرژی بیان کرد و به ناتوانی در این موضوع حتی در یک اتاق در ساختمان بهارستان اشاره کرد و دوم تاکیدی که بر مساله جمع آوری پسماندها و مدیریت حوزه شهری در این زمینه داشت.
شانزدهم دی ماه محمدباقر قالیباف در جلسهای در کمیسیون انرژی مجلس از وضعیت مدیریت در حوزه انرژی انتقاد کرد و گفت که «یک ربع قبل اینجا آنقدر گرم شد که نیاز به بادبزن داشتم بعد از آن پنجره را باز کردیم. یعنی ما خودمان در کمیسیون انرژی در مجلس نشستیم و وزرا هم هستند، ولی مدیریت انرژی یک اتاق و یک ساختمان و یک مجموعه را نمیتوانیم انجام بدهیم».
گفتههای قالیباف در میانه بحران انرژی مطرح میشود که منجر به خاموشیهای متعدد در سراسر ایران شده و برنامه حذف مازوت سوزی هم «به نتیجه نرسیده» است.
دو روز بعد از انتقاد قالیباف از ناتوانی در مدیریت انرژی او روز سه شنبه 18 دی ماه نیز در جلسه علنی و در پایان بررسی گزارش کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست در مورد وضعیت مدیریت پسماندها با رویکرد رسیدن به شرایط مناسب به ویژه در استانهای ساحلی و کلان شهرها تاکید کرد که «موضوعاتی در کشور وجود دارد که بیش از سه دهه نتوانستیم و یا نخواستیم آنها را حل کنیم، برخی مسائل پیچیده هستند، اما مسائل بسیار سادهای داریم که هیچگونه مشکلاتی برای حل آنها از نظر مالی و تکنولوژی نداریم، اما هنوز حل نشده است و یکی از این موضوعات مساله پسماند است».
گفتههای محمدباقر قالیباف که نزدیک به سه دهه در سطوح مختلف در ساختار مدیریتی کشور حضور داشته را میتوان به نوعی اذعان به مدیریت غلط در سطوح بالا قلمداد کرد. ادبیات این روزهای مدیران کشور با ادعاهای رییس دولت نهم و دهم در دهه 90 که به عنوان رییس قوه اجرایی کشور میخواست طرح مدیریت جهانی ارائه دهد پارادوکسی را پیش چشم شهروندان نمایش میدهد که البته ریشه در درآمدهای نفتی دارد و نشانی از قصه پرغصه وابستگی زندگی و مدیریت این کشور به قیمت نفت است.
محمود احمدی نژاد سال 1390 در سخنرانی خود در سازمان ملل با اعتماد به نفسی برخواسته از فروش نفت 100 دلاری آن هم 4 و نیم میلیون بشکه در روز مدعی توان ایران در مدیریت جهانی شده بود.
این سخنرانی معروف البته یکی از مواردی از این نوع است که به کرات بر زبان احمدی نژاد در 8 سال ریاست جمهوریاش تکرار شد.
نکته مهم این است که در این کشور در بالغ بر یک دهه گذشته بسیاری از موارد تغییر کرده، اما جنس سیاسی مدیران و حتی برخی چهرهها در عرصه مدیریتی ثابت است. قالیبافی که امروز در اتاق کمیسیون از ناتوانی در بهینه سازی عرصه انرژی گلایه میکند و مساله جمع آوری پسماندها به خصوص در شهرهای شمالی کشور را مساله مطرح شده در جلسه علنی مجلس قرار میدهد، در سالهای ریاست جمهوری احمدی نژاد شهردار تهران بوده است. در همان سالهایی که درآمد نفت متاع بازار ادعای خیالی و واردات بی رویه کالاهای بنجل چینی میشد و آنچه سهمی نداشت البته «بهبود و اصلاح و توسعه زیرساختها» و تقویت تولیدکنندگان ایرانی بود.
حالا یک دهه بعد از ادعای کذایی ارائه الگوی مدیریت جهانی، یک اتاق کمیسیون در مدیریت انرژی خود دچار مشکل شده است، زبالهها به مساله گزارش کمیسیون کشاورزی بدل شده و آلودگی هوا به امید وزش باد و باران مدیریت میشود. کمیت لنگ مدیریت در ساختار مدیریتی این کشور البته ریشههای مختلفی اعم از سیاسی و اقتصادی تا فرهنگی دارد، اما بخش مهم ماجرا گره خوردن ادبیات مدیریتی در کشور با میزان درآمدهای نفتی است.
محمود احمدی نژاد نزدیک به 10 سال پیش عرصه مدیریت را رها کرد و با ژست اپوزوسیون به نقد هر روزه مشغول است، محمد باقر قالیباف در مدیریت شهرداری و مجلس کارنامه مشخص و البته قابل نقدی دارد. عرصه مدیریتی کشور هنوز پر است از اسامی تکراری که یا سال هاست در مناصب خود ثابت هستند یا تنها سازمان و اتاق مدیریتی خود را عوض میکنند؛ در این میان تنها این درآمد نفتی است که هر روز آب رفته و به میزان کاهش این درآمد ادعای مدیران ایرانی نیز از مدیریت جهانی به مدیریت یک اتاق در کمیسیونهای مجلس رسیده است.
زباله بر زمین مانده و مدیریت مصرف انرژی یک اتاق در ساختمان نهاد مجلس که باید در طی سالهای گذشته برنامه ریزی بهینه سازی مصرف انرژی در آن پیاده میشد، با باز کردن پنجره صورت میگیرد و البته این باد و باران هستند که وظیفه تهویه هوای پایتخت را بر عهده گرفتهاند!