به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از فارس، در میانه هیاهوی تنشهای اخیر میان ایران و اسرائیل، جنگی خاموش اما بیرحمانه در جریان است؛ نبردی که نه با گلوله و موشک، بلکه با کلمات و تصاویر، اذهان عمومی را هدف قرار داده است. در این میدان، اخبار جعلی و جنگ روانی به سلاحهای پنهانی تبدیل شدهاند که دشمن برای فریب افکار عمومی و تخریب روحیه مردم به کار میگیرد.
محمد لسانی، کارشناس برجسته سواد رسانهای، در گفتوگو با خبرگزاری فارس پرده از این نبرد رسانهای برمیدارد و تاکتیکهای هوشمندانه دشمن را در پمپاژ اخبار دروغین فاش میکند.
در ادامه به بررسی ویژگیهای این جنگ روانی، شیوه بهرهبرداری دشمن از اخبار جعلی و نقش حیاتی سواد رسانهای در مقاومت جامعه در برابر این هجمه خواهیم پرداخت.

جنگ موجب همگرایی بیشتر در بین ایرانیان
فارس: جنگ روانی در شرایط کنونی بین ایران و اسرائیل چه ویژگیهایی دارد و چگونه از ابزارهای رسانهای برای تأثیر بر افکار عمومی استفاده میشود؟
لسانی: باید بدانیم که اصولاً برنامهریزی قبلی برای رژیم صهیونیستی وجود داشته است؛ یعنی در بحث نفوذ دادن تجهیزات، در بحث جذب و شبکهسازی انسانی و در بحث رصد اطلاعاتی که در حوزه ترور شخصیتها بوده، برنامهریزی پیشینی با رژیم صهیونیستی همراه بوده است.
پس در این زمینه اکنون اگر میخواهیم قضاوت کنیم، باید این را در نظر داشته باشیم که یک ایرانی است که مورد تجاوز قرار گرفته و جنگ به او تحمیل شده است و یک رژیم صهیونیستی است که با برنامهریزی وارد عمل شده است.
حال، ملاک توفیق در جنگ روانی این است که ببینیم آیا در این زمینه در حوزه رسانه هم این توفیق را داشته است. در کمال تعجب، ما شاهد این هستیم که فضای روانی چه در قشر خاکستری، چه سفید و حتی چه قشر سیاه ضد نظام که نمیتوانند خیلی حرفها و موضعگیریها را بیمحابا داشته باشند، چیزی که در سالهای 1401 و 1402 توانستند در فضای رسانه ایجاد کنند، اکنون همگرایی و قدرت شبکهای رسانهای آنها بهشدت تضعیف شده است. علت چیست؟
علت این است که به محض شروع این تجاوز، همگرایی، همافزایی و یک همافزایی جمعی (سینرژی) در بین ایرانیان ظهور و بروز پیدا کرد. این را به عنوان مقدمه گفتم؛

قدرت سازماندهی در ایران
حالا میرسیم به اینکه این جنگ روانی چه ویژگیهایی دارد. رژیم صهیونیستی چون برنامهریزی قبلی داشته، ذکر عملی مصادیق عملیات خودش برایش وجاهتآفرین و قدرتآفرین در افکار عمومی داخلی خودش بوده که مثلاً این شخصیتها را ترور کرده است. نکته اول پس ذکر مصادیق است. نکته دوم اینکه در فضای خلأ و تعلیقی که ایجاد شده بود، کنشگر رژیم صهیونیستی بود.
اصولاً جمهوری اسلامی در روز اول در حال رصد، شناسایی و تحلیل و برآورد بود؛ برای همین، این کنشگر بودن در روز اول یک قدرت و یک توهم قدرتی را در رژیم ایجاد کرد که به قول معروف میتواند کار را یکسره کند. این به خاطر این بود که هنوز رصد و تحلیل و برآورد از شرایط توسط جمهوری اسلامی انجام نشده بود؛ ولی شما شاهد این بودید که با تقریباً 16 ساعت فاصله از موج اول، جمهوری اسلامی توان تصمیمگیری و اقدام خود را بازیابی کرد و اولین موج موشکی را راهی سرزمینهای اشغالی کرد.
این مسئله یک نکته مهم را یادآوری میکند و آن قدرت سازماندهی در ایران است؛ یعنی با اینکه شخصیتهای اصلی هوافضای سپاه مورد اصابت قرار گرفته بودند، اما شما شاهد بودید که با 16 ساعت اختلاف، موج حملات ایران شروع شد؛ این نشان میدهد قدرت بزرگ شبکهسازی و سازماندهی ایجاد شده است که من گفتم قبلاً خود سردار در وعده صادق 1 و 2 میزد، اکنون سربازان سردار در حال زدن هستند. خب این تحقیرش برای رژیم خیلی بیشتر است.
وقتی رهبر هادی باشد، جنگ موجب همگرایی میشود
از اینجا به بعد فضا فرق میکند؛ یعنی فضای جنگ روانی، همانطور که گفتیم، در دو لایه اول، ذکر مصادیق و توهم قدرت ناشی از کنشگری به نفع رژیم صهیونیستی بود؛ اما از شروع حملات موشکی، بحث خوفانگیز بودن و هراسناک بودن حملات ایران، این نورهای موشکی که شبانه آسمان را میشکافت و در کشورهای مختلف قابل رؤیت بود و از فلسطین و لبنان و کشورهای دیگر میدیدند و شادی میکردند، این مسئله از اینجا به بعد تبدیل شد به یک مسئله جهان اسلام و تبدیل شد به یک مسئله همگرایی ملی هم در بعد جهانی خودش و هم در بعد داخلی خودش. جنگ روانی به سمت بازنمایی دست کوبنده ایران رفت.
در این زمینه به صورت خاص باید به نقش رهبر معظم انقلاب اشاره کنم که رهبر معظم انقلاب به عنوان هادی و راهبر اول یک پیام مکتوب دادند با دو ساعت فاصله و بعد یک پیام تصویری دادند که صحبتهایی را اشاره کردند و گفتند رژیم صهیونیستی سالم بیرون نخواهد آمد از این گردابی که درست کرده است. پس این نشان میدهد در کشور ما جنگ روانی صرفاً یک روتوش رسانهای و یک بزک رسانهای نیست؛ مسئله اصلی قوت شبکهسازی و سازماندهی است و نکته دوم هم بحث قوت رهبری و هدایت است که حالا ممکن است چهرهها و شخصیتهایی این وسط شهید شوند، خونشان ریخته شود، منفعل شوند، حتی بعضیها کنش نکنند؛
اما وقتی که ساختار قوی است و رهبر هادی است و هدایتکننده است، در این زمینه این توفیقات میتواند شکل بگیرد. پس به سؤال اول شما که ویژگیهایش چه بوده است، به نظر من ما ویژگیها را بر قوت میدان داریم و ویژگیهای طرف مقابل را بیشتر بر بزک کردن و زنجیرهسازی اقدامات یکباره و اقدامات مبتنی بر غفلت یا استراتژی شوکهکنندگی میدانیم.
بعد از یک دهه افول رسانههای سنتی شاهد مرجعیت رسانه رسمی هستیم
چگونه از ابزارهای رسانهای برای تأثیر بر افکار عمومی استفاده شد؟ رژیم صهیونیستی اصولاً صرفاً خبر را اعلام میکرد؛ خبر هدف قرار گرفتن و حتی همان را هم به صورت کلی؛ یعنی شخصیتها را حتی میگذاشت که جزو آن شخصیتها را خود جمهوری اسلامی بگوید.
برای همین کاملاً به عنوان یک رژیم تروریستی عمل کرد. کاملاً در این زمینه، دست برتر رسانهای از اینکه دهها گروه صدا و سیما به مناطق ترور اعزام شدند، از اینکه اطلاعرسانی شد و بیانیه صادر شد، ابزارهای رسانهای عموماً رسانههای رسمی بود. در این زمینه تقریباً میتوان گفت که شاید بعد از یک دهه افول رسانه رسمی و رسانه سنتی و تلویزیون و مطبوعات (که جزو رسانههای سنتی میدانید) و بحث شبکههای اجتماعی (که رسانههای جدید میدانیم)، بعد از یک دهه افول رسانههای سنتی با شکلگیری این جنگ تحمیلی، شاهد مرجعیت رسانه رسمی و به صورت خاص تلویزیون هستیم.
*بهرهبرداری دشمن از اخبار جعلی و تبلیغات سوء
فارس: به نظر شما، دشمنان چگونه از اخبار جعلی و تبلیغات سوء برای تضعیف روحیه مردم ایران بهرهبرداری میکنند؟
لسانی: اصولاً در سوپر گروهها، گروهها یک دسته کنش دارند، یک دسته کنش در اکانتهای توییتر دارند، یک دسته کنشها در اکانتهای جعلی با تحریف و جعل اسامی، عناوین و لوگوها دارند. این سه دسته پمپاژ اصلی اخبار جعلی را صورت میدهند. دسته اول در گروهها و سوپرگروهها به خاطر اینکه بسیاری از افراد آنجا هستند، یک حس علاقه و ارتباط نزدیکی در گروه هست، تحت تأثیر قرار میگیرند و افراد فکر میکنند که همه همدلند، همه مثلاً کسانی که در ایران هستند و بالاخره ایرانی هستند؛ ولی اتفاقی که میافتد، دشمن امروزه میتواند با ساخت اکانتهای اسامی جعلی، در گروهها حضور پیدا کند و حتی رباتهایی داشته باشد که در چند صد گروه یک ربات نقش انسانی ایفا کند و آنجا محتوا پمپاژ کند. یکی این است.
دومی در اکانتهای شبکههای اجتماعی توییتر و اینستاگرام است؛ مسائلی که مطرح میکنند را پمپاژ کنند به عنوان مردم؛ یعنی مردمنمایی بکنند، باز انگشت اتهام به سمت کسی بگیرند، اتهامی بزنند، مقصرنمایی از نظام داشته باشند به جای اینکه پیکان تند و تیز نقد و انتقاد به سمت رژیم صهیونیستی باشد، کسی بیاید این را رو به داخل بکند و مقصرنمایی از داخل داشته باشد. این اتفاق میافتد.
حوزه سوم هم بحث مربوط به جعل عناوین، اسامی و لوگوها و اعتبار سازمانها است که بیایند از این طریق گویا یک شخصیتی این را گفته است. مثلاً رئیس مجلس، مثلاً رئیس سازمان مدیریت بحران، مثلاً رئیس هلالاحمر. من خودم با تعدادی از محتواها روبرو شدم که کاملاً جعل اشخاص و سازمانها را کرده بودند برای اینکه آن هدف خودشان که اختلال در بازار، از طرفی اختلال در کارکردهای کارهای روزانه مردم و اضطرابافکنی و دل مردم را خالی کردن باشد.
*تأثیر اخبار جعلی بر روان و رفتار مردم در شرایط جنگی
فارس: اخبار جعلی و شایعات چگونه میتوانند بر روان و رفتار مردم در شرایط جنگی تأثیر بگذارند؟ آیا گروههای خاصی از جامعه (مثل جوانان یا سالمندان) بیشتر در معرض تأثیرپذیری از تبلیغات سوء هستند؟ چرا؟
لسانی: افراد به دنبال این هستند که تداوم بقا داشته باشند. نیازهای غریزی ما این است که بقا داشته باشیم، اینکه کیفیت زیست و زندگی داشته باشیم، اینکه آرامش داشته باشیم. اینها نیازهای غریزی ما است. خب، اخبار جعلی و شایعات در زمان بحران شما را در معرض خطر قرار میدهند که افراد فکر کنند اگر این کار را نکنند، خطر بیخ گوش خودشان و زن و بچهشان و افراد خانوادهشان است.
برای همین، اخبار جعلی در حوزه بحران، به خصوص در زمان جنگ، از طریق هراسافکنی بر افراد است و نیازهای غریزی انسان را تحریک میکند که برای بقا دست به کارهایی بزند که این کارها فکر میکنند تداوم بقای خودش، کیفیت زندگی خودش و آرامش زیست و روان خودش در آنهاست، در عین اینکه اینها توهمی است؛ یعنی چون جعلی است، به هیچ عنوان واقعی نیست. اینها را برای فرد برجسته میکند.
اینکه گفتید گروههایی از جامعه در معرض تأثیرپذیری از تبلیغات سوء هستند، خب کسانی که ممکن است در حوزه گفتمانی باشند که در اپوزیسیون قرار میگیرند، گفتمانهای اپوزیسیون، اینها میتوانند در دام و تله جنگ شناختی دشمن باشند. کسانی که عملاً غلبه احساسات داشته باشند به جای منطق و مبانیشان، چون ضعیف است، غلبه احساس دارند.
هر قشری از جامعه که رفتار هیجانی میخواهد بروز دهد، تحت تأثیر اخبار جعلی قرار میگیرد. دسته سوم کسانی که سواد رسانهای پایینی دارند، تفکر نقادانه پایینی دارند؛ این افراد خیلی ترس و هراس را برایشان ایجاد میکند. در این زمینه هم بانوان، هم جوانان و نوجوانان و سالمندان، وقتی که نگاه میکنیم، همه اقشار جامعه میتوانند هدف اخبار جعلی باشند.
برای پیگیری اخبار سیاسی اینجا کلیک کنید.