ویدیو؛ داستان های قدیمی / حکایت آموزنده پسر خارکن و دختر خوشگل پادشاه

  چهارشنبه، 01 اسفند 1403
ساعدنیوز: در این بخش از ساعدنیوز حکایت آموزنده "پسر خارکن و دختر خوشگل پادشاه " که بسیار جالب و آموزنده است را مطالعه می کنید. برای خواندن این حکایت همراه ما باشید.

به گزارش سرویس جامعه پایگاه خبری ساعدنیوز، در روزگاری دور، پسر جوانی بود که در کنار جاده‌ها مشغول جمع‌آوری خارها و شاخه‌های خشک شده در زمین بود. او برای تأمین معیشت خود مجبور بود روزها در سختی‌های فراوان کار کند. باوجود فقر و شرایط سخت زندگی، این جوان هیچ‌گاه از تلاش و پشتکار دست بر نمی‌داشت و هر روز با امید به فردایی بهتر، به سختی کار می‌کرد.

در همین دوران، روزی روزگاری، پادشاهی در آن سرزمین فرمانروایی می‌کرد. پادشاه که مردی بود ثروتمند و قدرتمند، تنها دختر زیبای خود را داشت که در تمام دیار به خاطر جمال و زیبایی‌اش مشهور بود. بسیاری از جوانان سرزمین و حتی نجبا و بزرگان برای به دست آوردن دست او به دربار پادشاه آمدند، اما هیچ‌کدام نتوانستند نظر او را جلب کنند. پادشاه تصمیم گرفت دخترش را آزمایش کند تا ببیند چه کسی شایسته دستیابی به قلب اوست. پس دستور داد که دروازه‌های قصر را باز کند و یک رقابت عمومی ترتیب دهد. شرط رقابت این بود که هر کس بتواند خارهایی که در زمین پراکنده شده‌اند، جمع کند، شایسته جایزه خواهد بود.

برای مشاهده دیگر مطالب مرتبط با جامعه روی لینک کلیک کنید


1 دیدگاه

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
رضا
6 روز پیش

خیلی خیلی خیلی خیلی زیباخوابم گرفت😘
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر