بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مطالبات مردم این بود که مدیران باسواد باشند تا بتوانند در مقابل بیگانگان از حقوق ملت دفاع کنند. به خاطر همین قرار بر این شد تا مؤسسه ای آموزشی تشکیل شود که نه برای ورود به این مؤسسه آموزشی از داوطلب، مدرکی جهت ثبت نام مطالبه شود و نه بعد از اتمام تحصیل در این مؤسسه، مدرک تحصیلی ای به این فرد داده شود.
ساعد نیوز: حضرتعالی اخیراً نامه ای را خطاب به دکتر علی اکبر ولایتی رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی منتشر ساخته اید که در آن، بحثی را درباره جعل تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی به دست آقای عبدالله جاسبی ریاست اسبق این دانشگاه با مساعدت مدیریت فعلی دانشگاه آزاد مطرح ساخته اید. بفرمایید تحرکات مورد ادعای حضرتعالی از سوی آقای جاسبی با چه انگیزه هایی صورت گرفته است و چرا چنین تحریف و جعلی در حال شکل گرفتن است؟
عباس سلیمی نمین: بسم الله الرحمن الرحیم؛ آقای جاسبی پیشتر نیز یک سری مسائل تاریخی را در خاطرات 3 جلدی شان بیان کرده بودند که یک نوع تلاش برای جعل سابقه مبارزاتی و تاریخی برای خودشان بود. روایت های خودساخته ای که هیچ کس دیگری جز خودشان اسناد ارائه شده را تأئید نمیکند. همه کسانی را که ایشان به آنها به عنوان کُد و سند مطرح می کند دیگر در قید حیات نیستند. امروز متأسفانه شاهد این هستیم که فرصتی برای آقای جاسبی فراهم شده است تا تحت عنوان طرحی به نام تدوین تاریخ شفاهی دانشگاه آزاد اسلامی تا واقعیت های تاریخی مربوط به دانشگاه آزاد، جعل شود. تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1360 در واقع پاسخی بود به مطالبه ای انقلابی در ارتباط با مبارزه با مدرک گرایی. این مطالبه در متن جامعه ایران بعد از انقلاب وجود داشت و به همین دلیل، خیلی ها با تشکیل دانشگاه آزاد اسلامی همراهی کردند. علت عمده این مسأله هم یک واقعیت تاریخی بود و آن جعلی بودن مدارک دانشگاهی اکثر مسئولین کشور در زمان پهلوی بود و این مسأله یک نوع بی هویتی را در مدیران رقم زده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مطالبات مردم این بود که مدیران باسواد باشند تا بتوانند در مقابل بیگانگان از حقوق ملت دفاع کنند. به خاطر همین قرار بر این شد تا مؤسسه ای آموزشی تشکیل شود که نه برای ورود به این مؤسسه آموزشی از داوطلب، مدرکی جهت ثبت نام مطالبه شود و نه بعد از اتمام تحصیل در این مؤسسه، مدرک تحصیلی ای به این فرد داده شود. بنابراین، هدف از تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در واقع تقویت انگیزه کسب علم و داشتن و گسترش علم آموزی در سطح جامعه بود؛ این که افراد به خاطر خود علم در سر کلاس حاضر شوند نه دریافت مدرک؛ ارتقای سطح دانش و معرفت داوطب مطرح بود. اصلاً همین موضوع باعث شد که دانشگاه آزاد اسلامی خودش را ذیل نظام آموزش عالی کشور تعریف نکند بلکه به عنوان یک شرکت ثبت شد و بدون این که مجوزی از شورای عالی انقلاب فرهنگی دریافت شود، دانشگاه آزاد اسلامی در قالب یک شرکت ثبت شد و کار خودش را آغاز کرد.
هدف از تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی مبارزه با مدرک گرایی و ترویج علم آموزی برای خود علم بود. هیچ بحثی درباره صدور مدرک رایج دانشگاهی از سوی دانشگاه آزاد اسلامی مطرح نبود.
اگر هدف از ابتدا این بود که دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان یک نهاد آموزش عالی در کنار دانشگاه های دولتی کشور راه اندازی شود نیاز به مجوزهایی خاص بود که باید از مراجع ذیربط دریافت می شد. اما چون اساساً چنین چیزی مطرح نبود، این روال هم طی نشد و هیچ مجوزی از هیچ مرجع مرتبط با آموزش عالی دریافت نشد. اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی به همین دلیل، برای تأئید به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال نشد یا هیچ مجوزی برای تأسیس از آموزش عالی دریافت نشد. قرار بر این بود که مردم در دانشگاه آزاد حضور یابند و در زمینه هایی که علاقمند بودند آموزش هایی را دریافت کنند. خانم خانه داری علاقمند به یادگیری مسائل مربوط به تربیت کودک است، این خانم در دانشگاه آزاد آموزش های لازم را دریافت کند. یا فردی علاقمند به ستاره شناسی است، می تواند در کلاس های مربوط به ستاره شناسی حضور یابد. بنابراین، هدف از تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی مبارزه با مدرک گرایی و ترویج علم آموزی برای خود علم بود. هیچ بحثی درباره صدور مدرک رایج دانشگاهی از سوی دانشگاه آزاد اسلامی مطرح نبود. همان طور که پیشتر هم گفتم، نه در ورود به این دانشگاه ارائه مدرک از سوی داوطلب شرط بود نه الزامی به صدور مدرک از سوی دانشگاه آزاد اسلامی در پایان دوره آموزشی مطرح بود. این ایده با استقبال مردم مواجه شد و امام هم کمک کردند و مسئولین رده بالای کشور نیز از تشکیل دانشگاه آزاد اسلامی حمایت کردند.
در سال 1361 دانشگاه آزاد اسلامی آغاز به کار کرد و در کمال تعجب، در سال 1362 دوره دکتری گذاشت و قول داد که مدرک بدهد. با گذاشته شدن دوره های دکتری پزشکی و غیرپزشکی در این دانشگاه تقابل دانشگاه آزاد اسلامی با نظام آموزش عالی کشور شروع شد.
اندکی بعد از تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی روند تغییر کرد. در سال 1361 دانشگاه آزاد اسلامی آغاز به کار کرد و در کمال تعجب، در سال 1362 دوره دکتری گذاشت و قول داد که مدرک بدهد. با گذاشته شدن دوره های دکتری پزشکی و غیرپزشکی در این دانشگاه تقابل دانشگاه آزاد اسلامی با آموزش عالی شروع شد. وزارت علوم اعلام کرد که دانشگاه آزاد اسلامی برای صدور مدرک تحصیلی نیازمند آن است که مجوزهای لازم برای فعالیت در حوزه آموزش عالی را دریافت کند و باید تحت نظارت آموزش عالی این کار را بکند. همین موضوع باعث شد که در سال 1365 دانشگاه آزاد اسلامی، اساسنامه جدیدی بنویسد و به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه دهد. متأسفانه با فشارهایی که مرحوم هاشمی رفسنجانی آوردند، مصوبه ای گذرانده شد که کسانی هم که قبل از سال 65 از دانشگاه آزاد اسلامی فارغ التحصیل شده اند می توانند مدرک دریافت کنند و قانون عطف به ماسبق شد. وقتی در دوره ای آموزش عالی هیچ نظارتی بر دانشگاه آزاد اسلامی نداشته و به صورت غیرقانونی دانشجو گرفته شده چطور می توانید برای این فرد مدرک تحصیلی صادر کنید؟! اختلاف های بعدی هم ریشه در همین ماجرا داشت. وزارت علوم و وزارت بهداشت به شدت در برابر این بی قانونی موضع گرفتند. چون این کار واقعاً یک بی نظمی در نظام آموزش عالی کشور بود. بنابراین در سال 1365، دانشگاه های کل کشور، فشار جدی به دانشگاه آزاد اسلامی وارد کردند. در نتیجه همین فشارها، در سال 65 آقای هاشمی نزد امام رفتند و از ایشان خواستند تا در برابر هجمه های شدیدی که به دانشگاه آزاد اسلامی وارد می شود از این دانشگاه دفاع کنند. همان طور که آقای هاشمی در کتاب خاطراتش نوشته است، امام هم فرمودند که استدلال های مخالفین را احصاء کنید و بیاورید ؛ آقای هاشمی این کار را کردند و بعد از ارائه این استدلال ها، طبق نوشته خود هاشمی (خاطرات علی اکبر هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، 13 اردیبهشت 1365؛ 10 خرداد 1365)، هر چقدر پیگیری کردند، امام حمایتی از دانشگاه آزاد در مقابل مخالفان انجام ندادند (همان، 16 خرداد 1365)؛ چون استدلال ها را کاملاً موجه تلقی می کردند.
هدف ایجاد یک مافیای آموزشی بود تا بسیاری از مسئولین حاضر در قوای مجریه، مقننه و قضائیه مدرک دکتری دریافت کنند. متأسفانه از نفوذ و قدرت برای پیشبرد این کار استفاده شد تا مخالفت ها خنثی شود.
بنابراین، دانشگاه آزاد اسلامی یک تاریخچه ای دارد؛ انحراف از مسیر طراحی شده و بی قانونی؛ به هم ریختن نظام آموزش عالی کشور. طبق قانون، وقتی شما می خواهید در دانشگاهی برای رشته ای مقطع دکتری تأسیس کنید، این کار یک سری شرایط و لوازمی دارد. باید چندین سال در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشجوی فارغ التحصیل داشته باشید؛ بعد یک سری اساتید با درجه علمی خاص نیاز دارید. تأسیس دوره دکتری در دانشگاه آزاد یک سال بعد از تأسیس این نهاد، بی قانونی محض بوده است. بدون دریافت هیچ مجوزی از سوی نهادهای ذیربط آموزش عالی؛ هدف از این کار در اصل داد و ستد بود. اگر از ابتدا آموزش عالی وارد می شد و قرار بر این می شد که بعد از دریافت مجوزها از آموزش عالی و شورای عالی انقلاب فرهنگی دانشگاه آزاد در یک فرایند کاملاً قانونی و با رعایت ضوابط به تأسیس دوره دکتری اقدام کند خیلی از مسئولین وقت نمی توانستند مدرک دکتری داشته باشند. هدف ایجاد یک مافیای آموزشی بود تا بسیاری از مسئولین حاضر در قوای مجریه، مقننه و قضائیه مدرک دکتری دریافت کنند. متأسفانه از نفوذ و قدرت برای پیشبرد این کار استفاده شد تا مخالفت ها خنثی شود. همین طور هم شد. وقتی آقای محمد رضا هاشمی گلپایگانی مجبور بود به دفتر آقای جاسبی برود به جای این که آقای جاسبی برای جلسه به وزارت علوم برود، این نشان می دهد که چقدر وزیر وقت زیر فشار بوده است. بسیاری از دولت مردان مدرک غیرقانونی گرفتند؛ بسیاری از قضات ما به همین طریق غیرقانونی مدرک دانشگاهی دریافت کردند؛ قاضی مرتضوی یک نمونه از اینهاست و نمونه های دیگر بسیاری وجود دارد.
به محض رؤیت تخلفات دانشگاه آزاد اسلامی، آیت الله خامنه ای از هیئت امنای این دانشگاه خارج شدند و در مقابل این تخلفات محکم موضع گرفتند.
این نوع دریافت مدرک در اصل یک نوع داد و ستد بود نه آموزش عالی؛ چطور می شود یک مدیر در سطح عالی کشور با این همه مشغله بتواند در کلاس حاضر شود امتحانات دشوار را پاس کند و در نهایت از تز دکترایش دفاع کند! امروز شاهد این هستیم که آقای جاسبی این واقعیت ها را در قالب طرح تدوین تاریخ شفاهی دانشگاه آزاد وارونه جلوه می دهد. ایشان می گویند که امام همواره از دانشگاه آزاد اسلامی دفاع و حمایت می کردند؛ در حالی که اینگونه نبود. می گوید که آیت الله خامنه ای همواره از دانشگاه آزاد اسلامی حمایت می کردند. در حالی که این طور نیست. به محض رؤیت تخلفات دانشگاه آزاد اسلامی، آیت الله خامنه ای از هیئت امنای این دانشگاه خارج شدند و در مقابل این تخلفات محکم موضع گرفتند. در سال 1384، طرح تحقیق و تفحص از نظام آموزش عالی کشور در مجلس کلید خورد. آقای دکتر حداد عادل رئیس مجلس نامه نوشتند به ریاست دانشگاه آزاد اسلامی مبنی بر همکاری با هیئت تحقیق و تفحص و در پاسخ آقای جاسبی نوشتند که خیر این طور نیست دانشگاه آزاد اسلامی شامل تحقیق و تفحص نمی شود چون یک نهاد خصوصی است نه دولتی! در پاسخ به نامه آقای جاسبی، دکتر حداد عادل نوشتند که به هیچ وجه دانشگاه آزاد اسلامی یک نهاد خصوصی نیست بلکه مردم در شکل گیری آن نقش داشته اند مسئولین و امام حمایت کردند و امروز دانشگاه آزاد اسلامی با پول و هزینه این مردم به جایی که هست رسیده است. بنابراین، جایی که با بیت المال ساخته شده است به مردم تعلق دارد.
حتی در مقطعی برای فرار از قانون، بحث وقف دانشگاه آزاد اسلامی مطرح شد. وقف تعریف خاص خودش را دارد. یک نفر می تواند مال خصوصی خودش را وقف کاری کند ولی اموال عمومی قابل وقف نیستند. مثل این که شهردار محترم تهران بخواهد پارک ها را وقف کند!!
وقتی آیت الله خامنه ای مشاهده کردند که دانشگاه آزاد اسلامی از مسیر قانونی خودش خارج شده است، گفتند که اساسنامه دانشگاه آزاد اسلامی برای بررسی مجدد به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع داده شود تا مسیر قانونمندتر شود. چرا که اساسنامه موجود دیگر نمی توانست قانونمندی را تضمین کند. مقاومت و فشار زیادی در برابر تغییر اساسنامه و قانونمند شدن دانشگاه آزاد اسلامی وجود داشت و در نهایت دانشگاه آزاد اسلامی به قانون تن داد. حتی در مقطعی برای فرار از قانون، بحث وقف دانشگاه آزاد اسلامی مطرح شد. وقف تعریف خاص خودش را دارد. یک نفر می تواند مال خصوصی خودش را وقف کاری کند ولی اموال عمومی قابل وقف نیستند. مثل این که شهردار محترم تهران بخواهد پارک ها را وقف کند!! این پارک ها مال مردم است مال شهردار که نیست! خوشبختانه رهبری هیئت قضایی را به این دانشگاه اعزام کردند و فرمودند که به هیچ وجه این اموال قابل وقف نیست و به بیت المال تعلق دارد. بنابراین، واقعیت های تاریخی ای که عرض کردم همگی حاکی از تقابل یک جریان مسلط بر دانشگاه آزاد اسلامی با قانونمندی و قانونمداری است. حقیقت این است که این جریان هدفش این بود که برای پیشبرد اهدافش از دانشگاه آزاد اسلامی بهره ببرد و با ایستادگی نظام مواجه شد و در نهایت این جریان شکست خورد. فرار از چتر قانون، در اصل زمینه سازی برای داد و ستدهای فراقانونی بود. خوشبختانه امروز هیئت امنا در چارچوب جدید قانونی خودش تعریف شده است. امروز هیچکس نمی تواند ادعای مالکیت بر دانشگاه آزاد اسلامی را داشته باشد چرا که دانشگاه آزاد متعلق به مردم است.
آقای جاسبی خیلی از همین مدیران را با مدارک غیرقانونی ای که از دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرده بودند، در خود دانشگاه آزاد استخدام کرد و این مدیران از دو جا حقوق می گرفتند و همین مسأله، مفاسد بسیاری را به وجود آورد.
جعل تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی توسط آقای جاسبی در اصل تلاش برای تبرئه خودش از همین داد و ستدهای غیرقانونی ای است که در زمان ریاست ایشان صورت گرفته است. همین بی قانونی و صدور مدارک دانشگاهی بی اساس و غیرقانونی دنیاگرایی را در میان مدیران جمهوری اسلامی تشدید کرد. طبیعتاً وقتی مدیری می داند با بالاتر رفتن مدارک تحصیلی اش حقوق اش بیشتر می شود، و دانشگاه آزاد اسلامی زمینه دریافت غیرقانونی این مدرک را فراهم کرده است لحظه تعلل نمی کند. آقای جاسبی خیلی از همین مدیران را با مدارک غیرقانونی ای که از دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرده بودند، در خود دانشگاه آزاد استخدام کرد و این مدیران از دو جا حقوق می گرفتند و همین مسأله مفاسد بسیاری را به وجود آورد. بنابراین، در دانشگاه آزاد اسلامی ما با دو رویه روبرو هستیم. یک رویه متعارف که دانشجویان و اساتید فعال در این دانشگاه که هیچ خبری از پشت پرده ها نداشتند و این وجهه علنی دانشگاه آزاد اسلامی است. اما وجهه پنهان دانشگاه آزاد اسلامی مربوط به فعالیت های خاص و هدفمند یک جریان سیاسی است برای تبدیل کردن دانشگاه آزاد به یک ابزار و بازوی سیاسی برای تقویت خودش. از دادن مدرک دانشگاهی به مسئولین گرفته تا دادن پُست دانشگاهی به افراد خاص.
با فرصتی که در اختیار آقای عبدالله جاسبی قرار گرفته برای تدوین تاریخ شفاهی دانشگاه آزاد اسلامی، این واقعیت هایی که عرض کردم در حال قلب شدن و تحریف هستند و قرار است خیانت ها به اسم خدمت ثبت شود.
بنابراین، تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی خودش گویای انحرافی است که در این دانشگاه رخ داده است. دانشگاهی که قرار بود با مدرک گرایی مبارزه کند چیزی که ما در اوایل انقلاب از آن نفرت داشتیم؛ خودش به مدرک گرایی دامن زد؛ قرار بود دانشگاه آزاد اسلامی روحیه علم آموزی و علاقه به افزایش سطح دانش را در مردم تقویت کند، با عملکرد خودش دقیقاً نقض غرض کرد و مدرک گرایی را ترویج کرد. قرار بر این بود که ما مسئول بی سواد نداشته باشیم ولی مسئول ما با زد و بند و داد و ستد سیاسی صاحب مدرک دکترای حقوق شد! دنیاگرایی تقویت شد؛ چند برابر شدن حقوق و داشتن پُستهای متعدد! به جای این که مسئول ما به فکر مردم و مشکلات مردم باشد، دغدغه اش شد ارتقای موقعیت شغلی و جور کردن مدرک تحصیلی برای خودش، برای همسرش و برای خویشاوندان خودش. آقای جاسبی یکی از عناصر اصلی مفسده ای است که در دانشگاه آزاد اسلامی شکل گرفته است. این در حالی است که امروز ما شاهد این هستیم که با فرصتی که در اختیار آقای عبدالله جاسبی قرار گرفته برای تدوین تاریخ شفاهی دانشگاه آزاد اسلامی، این واقعیت هایی که عرض کردم در حال قلب شدن و تحریف هستند و قرار است خیانت ها به اسم خدمت ثبت شود و تطهیر یک جریان خاص سیاسی حاکم بر دانشگاه آزاد اسلامی در دستور کار است.
روایت تاریخی قدیری ابیانه از موضع هاشمی رفسنجانی درباره خط لوله انتقال آب از اصفهان به یزد!
