من بر این باورم که انقلاب اسلامی سر جای خودش هست. سند این حرف من هم، حضور میلیونی ملت ایران در تشییع شهید قاسم سلیمانی است. هر کس پای این ملت بایستد ملت برایش هزینه می کند. متأسفانه ستاد از جامعه جدا شده است و این آسیب بزرگی است به انقلاب اسلامی.
ساعدنیوز: حضرتعالی از مبارزان برجسته نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) هستید و با ایشان از نزدیک آشنایی داشتید. چه ویژگی هایی در شخصیت حضرت امام وجود داشت که دل های مردم را به سوی ایشان متمایل ساخت و در نهایت با سقوط طاغوت، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تشکیل شد؟
سید محمد غرضی: این امام نبود که به دلیل برجستگی شخصیتش مورد توجه مردم قرار گرفت بلکه این قاعده جامعه بود که شخصیت امام (رضوان الله تعالی علیه) را پذیرفت. این استعداد سیاسی و اجتماعی بی نظیر ایرانیان بود که آنها را به سمت امام عزیز ما سوق داد. بعد از مشروطه، مردم ایران چنین اقبالی را به هیچ شخصیت دیگری نشان ندادند. این هم یکی از نکاتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. مردم ایران رادمردانه پای نهضت امام ایستادند و واقعاً بعد از مشروطه، چنین چیزی را ما هرگز شاهد نبودیم. ملت ایران خوب می دانند که نان شان را باید سر سفره چه کسی بگذارند. بنابراین، این برجستگی ملت ایران بود که ارزش و اهمیت نهضت امام (ره) را درک کرد و خودش را فدای این انقلاب و آرمانهایش کرد.
ساعدنیوز: سخنرانی طوفانی حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) در بهشت زهرا در 12 بهمن 1357 یکی از سندهای مهم، مطالبات و آرمان های نهضت اسلامی است. ایشان در بهشت زهرا حرف دل مستضعفان را به عنوان نیروهای اصلی انقلاب اسلامی به زبان آوردند و به نوعی این سخنرانی حکم اولین سند بالادستی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را دارد. بیت الغزل سخنان ایشان، ضرورت تشکیل حکومت اسلامی برای برقراری عدالت اسلامی و فقرزدایی از ایران و احقاق حقوق حقه مستضعفین در برابر مستکبرین است. ولی متأسفانه بعد از 43 سال، امروز ما در جامعه ایران، اصلی ترین مشکل مان اقتصاد است با این که یک کشور بسیار ثروتمند به لحاظ منابع طبیعی هستیم. به نظر حضرتعالی به عنوان یکی از کارگزاران با سابقه نظام، چه اتفاقی در این 43 سال رخ داده است که هنوز کف این مطالبات هم برآورده نشده است؟
سید محمد غرضی: این مطالبی که حضرت امام (ره) در بهشت زهرا مطرح کردند، مطالبات مردمی بود که برای پیروزی انقلاب اسلامی خون دادند. بسیاری از جوانان عزیز این مرز و بوم جان عزیزشان را فدای انقلاب اسلامی کردند. حرکت ملت ایران در 22 بهمن 57 در واقع تلاش ملت برای رسیدن به مطالباتی بود که 200 سال مغفول مانده بود. از زمانی که ایران از روسیه شکست خورد و قاجار به یک حکومتی تبدیل شد که ناصرالدین شاه می گفت، وقتی به شمال می روم، می گویند که روسی شده ای و وقتی به جنوب می روم، می گویند انگلیسی شده ای. بعد از آن هم مشروطه رخ داد و به نتیجه نرسید، و بعد نهضت ملی شدن صنعت نفت که با موانعی روبرو شد، و بعد از آن، 15 خرداد تا برسیم به 22 بهمن. در سال 57، قاعده جامعه، ستاد کشور یعنی حکومت پهلوی را سرنگون کرد تا ستادی تشکیل شود که مطالبات به حق، قاعده جامعه را دنبال کند. اما چه رخ داد؟
ستاد تشکیل شد. بنی صدر شد وزیر اقتصاد و دارایی، دلار 68 ریال بود. همین بنی صدر وقتی شد رئیس جمهور، و در نهایت از ایران فرار کرد، دلار شده بود، 300 ریال. دولت آقای موسوی، دلار 300 ریالی را گرفت و دلار 1500 ریالی را تحویل آقای هاشمی داد. آقای هاشمی در نهایت دلار 4500 ریالی را تحویل آقای خاتمی داد و آقای خاتمی دلار را با نرخ 9000 ریال به احمدی نژاد تحویل داد و احمدی نژاد هم دلار 30000 ریالی را به آقای روحانی تحویل داد و آقای روحانی دلار را به قیمت 250000 ریال به آقای رئیسی تحویل داد. این عملکرد ضعیف اقتصادی و تورم، دائم اعتبارات سیاسی و اجتماعی دولتها را دچار استهلاک کرد.
خدمت به مردم و قاعده جامعه فدای خدمت به چپ و راست در ستاد جامعه شد. این انحراف، ستاد را هم بی اعتبار کرد. امروز شاهد این هستیم که انقلاب اسلامی سر جای خودش هست، ولی ستاد، اعتبار کافی ندارد. ما در سال 1358، انتخابات برگزار کردیم با حضور 98.2 درصد و امروز آقای رئیسی با 40 درصد مشارکت شده است رئیس جمهور این مملکت. این یک هشدار به ستاد جامعه است، که قاعده جامعه ناراضی است. ولی من بر این باورم که انقلاب اسلامی سر جای خودش هست. سند این حرف من هم، حضور میلیونی ملت ایران در تشییع شهید قاسم سلیمانی است. هر کس پای این ملت بایستد ملت برایش هزینه می کند. متأسفانه ستاد از جامعه جدا شده است و این آسیب بزرگی است به انقلاب اسلامی.
متأسفانه بی توجهی قدرت سیاسی به مطالبات و درخواست ها و نیازهای قاعده جامعه باعث شده است که این شکاف میان ستاد و قاعده عمیق تر شود. حال، راهکار برای حل این مشکل چیست؟ باید دولتی تشکیل شود که صد در صد حمایت مردم ایران را به همراه داشته باشد. حرف مردم و مطالبه مردم، اصل است. این جریان اجتماعی قوی است و مطالبات علیرغم بی توجهی قدرت سیاسی، همچنان توسط قاعده جامعه مطرح می شوند. ستاد جامعه مخیَّر است که این صدا را بشنود و این فاصله ها را کمتر کند یا خودش زمینه عمیق تر شدن این شکاف را فراهم آورد.
ما روزی 2 و نیم میلیون بشکه نفت می فروشیم و حاصلش را روانه جیب رانتخوارها می کنیم. بنابراین، تا این وضعیت درست نشود، همین آش است و همین کاسه.
ساعدنیوز: یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی، "نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی" است. اما امروز عده ای در کشور سنگ شرق را به سینه می کوبند و عده ای دیگر سنگ غرب را. دعوای این شرق گرایان و غربگرایان یک بازنده دارد و آن هم، سفره مردم است. شما در این 43 سال در متن کارهای اجرایی بوده اید و نیز در نهضت حضور فعال داشته اید. واقعاً معنای این شعار "نه شرقی نه غربی" چیست؟
سید محمد غرضی: این شعار، تجسم تمام مطالبات مغفول مانده ملت ایران در 200 سال گذشته است. این 4 کلمه یا عبارت، مقدس است. هیچ گروه یا حزبی تا به حال مدعی این نشده است که این شعار را ما ساختیم. بلکه این شعار برآمده از متن ملت ایران است. ملت ایران به درستی فهمید که دشمن داخلی و دشمن خارجی برای قاعده جامعه تفاوتی ندارد. هر کسی که منافع ملت ایران را فدای خودش کند، دشمن است. خواه این فرد خارجی باشد یا داخلی. چه دشمن خارجی که خواهان تاراج کشور است و چه دشمن داخلی که منابع و منافع ملی را به جیب مبارک سرازیر می کند. امروز روسیه، آمریکا و انگلیس و سایر قدرت های بزرگ دنیا، دنبال منافع خودشان هستند. آنها دولت را تحت فشار و محاصره قرار می دهند تا منافع خودشان را تأمین کنند و اصلاً به فکر ملت ایران نیستند.
بنابراین، این فکر غلطی است که فلان کشور با ما دوست است و ما می توانیم به این دوستی اعتماد کنیم. اصلاً چنین چیزی در تعاملات بین المللی معنایی ندارد. اگر کشوری سمت ما تمایل می یابد برای تأمین منافع خودش است. اساساً علت سقوط پهلوی همین شعور سیاسی اجتماعی مردم بود که فهمیدند، با ارتباط و باج دهی به کشورهای خارجی نمی توان حقوق ملت را تأمین کرد. اگر امروز 10 میلیون ایرانی، از کشور خارج شده اند، دلیلش این است که رانت خوارها بر امور دولت مسلط هستند. من معتقدم که حتی اگر توافق شود و برجام احیاء شود، و تحریم ها برداشته شود، این نارضایتی در متن جامعه باقی خواهد ماند. چون ما روزی 2 و نیم میلیون بشکه نفت می فروشیم و حاصلش را روانه جیب رانتخوارها می کنیم. بنابراین، تا این وضعیت درست نشود، همین آش است و همین کاسه.
با قوی تر شدن جریان اجتماعی، و عمیق تر شدن شکاف میان ستاد و قاعده جامعه، و اصرار قاعده جامعه بر مطالبات به حق خود، دولت های آینده قطعاً مجبور به بازگشت به آغوش قاعده جامعه و توجه به مطالبات قاعده جامعه خواهند بود.