فوت همسر و از دست دادن معشوق یکی از دردناک ترین تجربه هایی است که ممکن است برای شخصی اتفاق بیفتد. شما ممکن است تا مدت ها احساس کنید زندگی برایتان بی معنا شده و یا در شوک غم مرگ همسر باشید. از دست دادن معشوق در اثر مرگ، ممکن است زندگی شخص را بسیار تغییر دهد. قرار نیست بگوییم خاطراتتان را فراموش کنید و یا نسبت به این فقدان بی تفاوت باشید. اما لازم است بدانید با گذشت زمان کنار آمدن با موضوع برای شما آسان تر خواهد شد. شما نیز مانند بسیاری دیگر که این رنج عاطفی عمیق را تجربه کرده اند می توانید از این مرحله عبور کرده و زندگی غنی، کامل و سالمی را رقم بزنید. برای گذر از سوگ و پذیرش غم از دست دادن همسر، مهم است بدانید که شما تنها نیستید. راهکارهای عملی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند در عین احترام به غم از دست دادن همسرتان، آرامش روحی و توان خود را بازیابید.
توصیه هایی برای آرامش بعد از مرگ شریک زندگی
چگونه می توان با مرگ عزیزی کنارآمد؟ چگونه می توانید با مرگ شریک زندگی، دوست ، و معشوقه خود کنار بیایید؟ اگرچه این کار غیر ممکن به نظر می رسد، اما اینطور نیست. کنار آمدن در از دست دادن عزیز و غم در هر فرد متفاوت است . با این حال، حقیقت این است که برخی از دستورالعمل ها و تکنیک های خاص می توانند به شما کمک کنند تا بر مرگ شریک زندگی خود غلبه کنید.
به ناچار باید به خاطر داشته باشید که باید خود را کنترل کنید. در غیر این صورت، شما به درستی سوگواری نخواهید کرد، که ممکن است موجب مشکلات آینده مانند هراس ها، ترس ها، ، و ناتوانی در سازش با دیگران شود.
سوگواری:زمان و شکیبایی
هر فرد به شیوه ای متفاوت به سوگ می نشیند. بعضی از مردم برای مدتی بیشتر از بقیه عزاداری می کنند.غصه یک واکنش فیزیکی، عاطفی و اجتماعی به مرگ فردی است که عاشقش هستید. بسته به هر فرد، واکنش شدیدتر یا کم تر خواهد بود، بنابر ویژگی های فردی زمان کمتر یا بیشتری تسکین درد می برد با این حال، زمان همیشه ضروری است. باید به خود زمان بدهید، درک کنید که چه اتفاقی افتاده است، و همچنین باید درک کنید که باید نسبت به خودتان مهربان باشید.
به یاد داشته باشید که سوگواری یک تجربه ضروری - هرچند دشوار - است بنابراین درک کنید که درد و زخم باید التیام پیدا کند. نسبت به خودتان مهربان باشید و زمان لازم را برای التیام بخشیدن به خود بدهید. هرچقدر تلاش کنید درد و ناراحتی را تجربه خواهید کرد.
در این مقاله راه های کمک کننده را برای فراموش کردن ناراحتی بعد از مرگ شوهر به شما معرفی می کنیم:
کنار آمدن با مرگ شوهر یا همسر
۱-از حرف زدن درباره آن نترسید :
باید زندگی عادی خود را ازسر بگیرید. شما باید از آنچه اتفاق افتاده بگذرید و بر این واقعیت تمرکز کنید که در حال حاضر سرنوشت دیگری دارید. با این حال، فردی که مرده، قلب شما، روزها، و ساعت ها را پر کرده است. بنابراین، آن ها همیشه بخشی از خاطرات شما خواهند بود.
بنابراین، اگر چه برای چند ماه اول دردناک خواهد بود، اما به تدریج خاطرات شریک مرحوم خود را در تاریخ شخصی خود ادغام خواهید کرد. آنها همیشه بخشی از زندگی شما هستن.
بنابراین، در مورد احساسات خود و این فرد خاص که دیگر اینجا نیست صحبت کنید. در مورد این که آن ها چطور بودند، چه کاری با هم انجام دادید، و تجربیاتی که به اشتراک گذاشته اید، صحبت کنید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا التیام یابید.
۲- مراقبت از خود
باید مراقب خودتان باشید. شاید بدانید که، اندوه فوت همسرتان روی احساس و روحیه اتان تاثیر گذاشته است. ولی شاید، متوجه نباشید که می تواند اثرات جسمی زیادی برای تان به وجود آورد.
استرس فوت همسر و اندوه به راحتی می تواند شما را بیمار کند و از پا درتان بیاورد. پس به خودتان برسید، غذای مفید و کامل بخورید، ورزش کنین، به اندازه کافی بخوابید و به انجام کارهایی که قبلاً از آنها لذت می بردید ، مانند رفتن به سینما، پیاده روی یا خواندن یک کتاب خوب و گوش دادن به موسیقی با نشاط .
فقط حتما، پیشنهادهای کمک یا همراهی را از دوستان و خانواده بپذیرید، چون هم برای شما و آنها خوب است.
به یاد داشته باشید که فرزندان تان غمگین هستند. طول خواهد کشید تا تمام خانواده بدون همسرتان زندگی را تنظیم کنند پس به زمان نیاز دارید.
سعی کنید تصمیمات مهم زندگی تان را به تأخیر بیندازید، تا اینکه احساس بهتری پیدا کنید. مانند فروش خانه یا ترک کار خود، وقتی که غمگین هستید، به راحتی نمی توانید فکر کنید.
۳- سخت گیری نکردن به خود
گاها بعد از مرگ همسر ممکن است با احساساتی مانند ضعیف وکوچک شدن، احساس گناه، شرم کردن و خشم روبرو شوید و حتی امکان دارد خودتان را سرزنش کنید و مدام با خود بگویید کاش این کار را می کردم، کاش میدانستم، کاش زودتر میرسیدم و غیره که با این کار ها و طرز فکر جز اذیت کردن خودتان راه به جایی پیش نمی برید. پس به جای سخت گیری به خود باید تلا ش کنید محدودیت توانایی های انسان را بپذیرید و به مسائلی فکر کنید که شما می توانید آنها را تحت کنترل خود داشته باشید.
۴-به تدریج کارهایی که دوست دارید را ازسر بگیرید:
در طول ماه های اول سوگواری، فکر کردن درباره ی کارهایی که با شریک زندگی خود انجام می دهید می تواند بسیار دردناک باشد. در واقع غم و اندوه آن فعالیت هایی خواهد بود که شما برای دوست داشتن به کار می برید درد آور به نظر می رسد.
با این حال، باید به تدریج کارهایی را شروع کنید که باعث می شود احساس زنده بودن بکنید. وقتی کارهایی را که همیشه دوست داشتید انجام دهید باعث می شود احساس خوبی داشته باشید، دوباره احساس لذت خواهید کرد.
در این حالت، شما باید به تدریج درک کنید که بدون شریک زندگی تان مثل قبل نخواهید بود. اما به یاد داشته باشید که یک بار دیگر می توانید از این فعالیت ها لذت ببرید و حتی می تواند به شما کمک کنند احساس بهتری داشته باشید. همچنین باید به تدریج خاطره فردی را که در فعالیت های خود از دست داده اید، به کار ببرید.
شما حق و تعهد خود برای لذت بردن از زندگی را دارید.
۵- پرهیز از گوشه گیری و انزوا
بعضی افراد با مصیبت مرگ شوهر شان خود نیز تارک دنیا می شوند و ارتباطشان را با همه دنیا قطع می کنند. اگرچه شاید لازم و طبیعی باشد که در این مواقع مدتی را در تنهایی به سرببرید و برای اینکه آمادگی برخورد با دیگران را داشته باشید؛ مدتی به خلوت نیاز پیدا کنید اما اگر سعی کنید یار همیشگی یک اتاق و خانه تاریک و تخت و خوابتان باشید روزگار هم بر شما سخت می گیرد و افسردگی جدیدتان را بیشتر و بیشتر می کند. بنابراین ما پیشنهاد می کنیم به جای حبس کردن و تنها بودن مداوم، ابراز همدردی و همراهی نزدیکان خود را بپذیرید و کمتر از زندگی کردن کناره بگیرید تا دشواری ها نیز به مراتب برایتان آسان تر شوند.
۶- کمک گرفتن از مشاوران و متخصصان سلامت روان
بعضی از زنانی که گرفتار سوگ و غم از دست دادن همسرشان هستند ممکن است به مراحل پیشرفت های از افسردگی و اضطراب نیز برسند و گاها آنها هر گونه کمکی را از طرف مشاورین و روانشناسان و مراجعه به آنان را قبول نمی کنند اما نباید اجازه دهید که کار به این مراحل بکشد و بهتر است برای این کار عجله کنید و اجازه ندهید که غم شما به یک بیماری تبدیل شود تا برای درمان آن اقدام کنید و این راه را برای کاهش درد ناشی از غم خود غنیمت بشمارید.
۷- تعامل و ارتباط برقرار کردن با افراد هم مذهب
افراد مختلف با عقیده های متفاوت، بینش های یکسانی در مورد مرگ و اتفاقات پس از آن ندارند و ممکن است هر کدام تحلیل و عاقبت ماجرا را از دید خودشان برای شما بازگو کنند. ارتباط و صحبت کردن با شخصی که با شما هم مذهب است و عقاید یکسانی دارد می تواند کمک کننده باشد بنابراین این فرصت را برای خود ایجاد کنید چون با صحبت کردن پیرامون مسائل مربوط به مرگ و دنیای پس از آن و توضیح و همدردی شخص هم مذهبتان ممکن است بهبودی شما بهتر پیش برود و زودتر با واقعیت ماجرا کنار بیایید.
۸- رها گذاشتن خود
بعضی از زنان برای اینکه بتوانند بعد از مرگ شوهر شان به زندگی عادی خود بازگردند سعی می کنند فقط تظاهر کنند و احساسات خود را پنهان یا سرکوب کنند اما در واقعیت راه مناسبی را انتخاب نمی کنند. بنابراین اگر شما نیز با همچنین موقعیتی مواجه شده اید باید برای تخلیه احساسات و غم های خود زمان پیدا کنید و آنها را سرکوب نکنید بلکه در این راستا زمان هایی را در نظر بگیرید که در آن هنگام گریه کنید و از طریق آن بار ذهنی و احساس اندوه خود را تخلیه کنید و یا هنگامی که تنها هستید احساساتتان را بروز دهید و از این طریق به مسائل پیش رویتان منطقی تر نگاه کنید.
۹- از سرگرفتن فعالیت های اجتماعی
اگر بعد از مرگ همسر تان احساس می کینید کمی پیشرفت کرده اید و می توانید با اطرافیان خود ارتباط برقرار کنید و در مراسمات و مهمانی ها شرکت کنید پس به مرور و کم کم به میزان فعالیت های اجتماعی خود نیز اضافه کنید البته برای این کار لازم نیست که تمام زمان های خود را پرکنید و برنامه شلوغی ترتیب دهید فقط کافیست کمی فعال تر شوید و هر روز برنامه خاص خود را داشته باشید تا در نهایت بتوانید با واقعه مرگ شوهرتان سازگار شوید.
آیا همه پس از مرگ همسر احساسات یکسانی دارند؟
زن و مرد در هنگام فوت همسر بسیاری از احساسات مشابه را دارند. هر دو ممکن است با درد از دست دادن مقابله کنند ، و هر دو ممکن است نگران آینده باشند. اما ، اختلافات نیز وجود دارد.
بسیاری از زوج های متاهل وظایف خانگی خود را تقسیم می کنند. ممکن است یک نفر صورتحساب پرداخت کند و تعمیرات ماشین را انجام دهد.
ممکن است شخص دیگر وعده های غذایی را آماده کند و خانه نظافت کند.
تقسیم مشاغل خیلی خوب است، ولی زمانی که فقط یک نفرباشید، مجبورید تمام کارها را خودتان انجام دهید؛
یادگیری مدیریت کارهای جدید، از کارهای مختلف تا تعمیرات خانه تا امو مالی زمان می برد، اما می شود این کارها را انجام داد.
تنها بودن می تواند نگرانی نبود امنیت را افزایش دهد، پس مطمئن شوید که در و پنجره ها قفل شده است.
مواجهه با آینده بدون زن و شوهر می تواند ترسناک باشد. بسیاری از مردم هرگز به تنهایی زندگی نکردند.
کسانی که بیوه و بازنشسته می شوند، ممکنه احساس تنهایی کنند و افسرده شوند، پس حتما با یک روانشناس صحبت کنید .
بعد از سالها حضور زن و شوهر، تنها بودن می تواند ناراحت کننده باشه،پس نیاز به برنامه های هفتگی احساس می شود. .