شهرستان خدا آفرین شهرستانی در شمال شرقی استان آذربایجان شرقی است. این شهرستان از شمال با کشور آذربایجان، از شرق با شهرستان کلیبر، از جنوب با شهرستان ورزقان و از غرب با شهرستان جلفا مرز کشوری و مرز شهرستانی دارد. مرکز این شهرستان، شهر خمارلو است. این شهرستان ۳ بخش به نامهای مرکزی، گرمادوز و منجوان دارد. این شهرستان با وسعت ۱۵۲۵ حدود سه درصد و سه دهم درصد استان آذربایجان شرقی را تشکیل می دهد. در سال ۱۳۸۵ جمعیت حدوداً ۳۶۰۰۰ نفر است. این شهرستان دومین شهرستان کم جمعیت استان است. ازاین جمعیت ۱۱۰۰۰ نفر در بخش مرکزی ۱۳۰۰۰ نفر در بخش گرمادوز و ۱۲۰۰۰ نفر در بخش منجوان زندگی می کنند.
تاریخچه شهر خداآفرین
نخستین بار حمدالله مستوفی در نیمه قرن هشتم هجری به نام خدا آفرین اشاره می کند، زنگیان چند پاره ده است و اکنون داخل مردانقم، پل خدا آفرین بر آب ارس در آن حدود است. بکر ابن عبدالله صاحب رسول الله سالی الله علیه و سلم ساخت در سنه خمس عشر هجری. در زمان جنگ های ایران و روسیه بخش مهمی از مردم شهرستان زندگی عشایری داشتند. عشایر ارسباران قسمت عمده ای از جنگاوران قشون ایران را تأمین می کردندو به همان نسبت نیز صدمات جنگ را متحمل می شدند. شهرستان خداآفرین، بعلت قرار گرفتن در خت مقدم، بشدت آسیب دید. برای نمایش بیچارگی اهالی شهرستان در اوایل قرن نوزدهم گزارشی از یک دیپلمات انگلیسی را در اینجا می آوریم: رابرت میگان خمارلو را چنین توصیف می کند،... روستای خمارلو، در دامنه کوه های شیبدار قرار گرفته است. منازل ساکنین در شیب کنده شده اند به نحوی که خانه ها فقط یک دیوار گلی دارند که در آن دریچه ای ۳–۴ فوت مربعی نقش پنجره را دارد و چند تکه تخته پاره شکسته به جای در نصب شده است… ساکنین فقیرترین مردمی بودند که تاکنون دیده ام. مردان و زنان کهنه ای به تن کرده بودند و کودکان تا هفت ساله لخت بودند. آن ها تعداد کمی گوسفند و بز، و ذخیره ای کافی انگور داشتند که به خوبی تا زمستان نگاه داشته بودند…طبق نوشته لغتنامه دهخدا، به نقل از جلد چهارم فرهنگ جغرافیایی ایران در اواخر دهه بیست خداآفرین یکی از بخش های ششگانهٔ شهرستان تبریز بود. بخش خداآفرین از دو دهستان بشرح زیر تشکیل شده بود: دهستان کیوان شامل ۴۰ آبادی و دارای ۴۹۶۹ تن سکنه و دهستان منجوان حاوی ۶۳ آبادی و دارای ۸۴۶۴ تن سکنه.محل بخشداری خداآفرین در آبادی عربشاه خان و ادارهٔ مرزبانی و نمایندهٔ آمار در آبادی خمارلو قرار داشتند.بعد از آن، تا سال ۱۳۴۵ خدا آفرین یکی از بخش های اهر ارسباران بود. با وجود استقرار پاسگاه ژاندارمری در خمارلو، مرکزیت غیررسمی منطقه روستای عباس آباد بود چرا که هم روحانی سرشناس و سر دفتر اسناد رسمی و هم عاشق رسول قربانی آنجا ساکن بودند. کشیدن جاده شوسه در امتداد ارس و تأسیس شهرستان کلیبر درست بعد از انقلابٔ بر اهمیت خمارلو افزود.خداآفرین تا سال ۱۳۹۰ بخشی از شهرستان کلیبر بود و در این سال از آن جدا شد. قسمت هایی از دیزمار شرقی که سابقاً تابع دیزمار ارسباران به مرکزیت خاروانا بودند ضمیمه بخش منجوان شده است. مابقی دیزمار شرقی بین بخش مرکزی ورزقان و بخش سیه رود تقسیم شده است.
اقتصاد شهر خداآفرین
پیش از انقلاب اسلامی خدا آفرین، که در آن زمان دهستانی از شهرستان کلیبر بود، اقتصاد پویایی داشت. تولید محصولات زراعی در مزارع حاصلخیز کناره های ارس بیشتر از نیاز محلی بود. در طی فصل زمستان دامپروران وابسته به تیر ه های مختلف عشایر ارسباران از این اراضی به عنوان قشلاق استفاده می کردنند. در مناطق ییلاقی دامپروری رواج داشت و مازاد محصول برای فروش به اهر فرستاده می شد. از سال های بعد از وقایع فرقه دمکرات آذربایجان، به دنبال مهاجرت دسته جمعی ساکنین ارمنی منطقه به تهران، مسافرت جوانان برای کارگری فصلی به تهران و تبریز آغاز شده بود. برخی از همین کارگران به تدریج به پیمانکاران ساختمانی تبدیل شده و در شهرهای بزرگ مستقر شده بودند. در اواسط دهه پنجاه تقریباً تمام مردان جوان نصف سال را در تهران می گذراندند. تغییرات آب و هوایی و کشت دیم در زمین های شیب دار باعث فرسایش شدید خاک شده و بهره وری را به تدریج کاهش داد. مردم مجبورشدند بخش عمده درآمد خود را از کارگری فصلی در تهران تأمین کنند. در دوره بی نظمی های اول انقلاب بخش مهمی از اهالی شهرستان در زمین های شمال شرق تهران خانه ساختند. به این ترتیب جمعیت شهرستان به نحو قابل ملاحظه ای پایین آمد. از اواخر دهه ۶۰ دولت مرکزی سختگیری بر سخت و سازهای غیرقانونی در اطراف تهران کنار گذاشت. این کار به مهاجرت گسترده اهالی شهرستان به حاشیه تهران منجر شد. مهاجرین عموماً در کارهای ساختمانی، مخصوصاً نقاشی ساختمان، مشغول شدند.از اواسط دهه هشتاد به بعد، به دلایلی که چندان مشخص نیستند، برخی از مهاجرین سابق به روستاها بازگشته و به ساخت ویلا و خانه های مدرن اقدام کردند. اینکار باعث رونق اقتصاد شهرستان شده است. به علاوه، اخیراً خیل عظیم مهاجرین سابق برای گذران تعطیلات تابستانی به منطقهٔ بر می گردند. این کار به نحوی صنعت گردشگری را توسعه خواهد داد. احتمال می رود بزودی گردشگری اساس اقتصاد شهرستان را تشکیل دهد.در سال های اخیر، زنبور داری به صورت یک شغل سودآور درآمده است.از کانون های اصلی زنبور داری می توان روستای مردانقم را نام برد.با افتتاح سد خدا آفرین قدم اصلی در توسعه کلان منطقه برداشته شده است. اخیراً جاده ترانزیتی کلیبر--جانانلو، به طول ۴۰ کیلومتر، افتتاح شده است و، انتظار می رود، در ارتقاء اقتصاد محل نقش اصلی داشته باشد. از طرف دیگر قرار گرفتن بخشی از منطقه آزاد تجاری-صنعتی ارس در جانانلو به رشد اقتصادی شهرستان کمک خواهد کرد.
دین مردم شهر خداآفرین
اکثریت مردم پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند. آخرین فرد ارمنی منطقه در سال ۱۳۵۵ از دنیا رفت. تعداد قابل توجّهی از اهالی پیروان اهل حق (گوران در زبان آذری) هستند. همه گوران ها در اصل متعلق به طایفه شاملو هستند. این طایفه یکی از ارکان عمدهٔ قزلباش ها در عهد شاه اسماعیل بود.
زبان مردم شهر خداآفرین
زبان گفتاری مردم زبان ترکی آذربایجانی است که متعلق به شاخه غربی گره جنوبی - غربی (اغوز) خانواده زبان های ترکی می باشد.اغلب مردم، بعلاوه، با زبان فارسی آشنایی دارند. تا اوایل دهه پنجاه شمسی، اهالی مسن چهار روستا (چای کندی، کلاسر، خوینرود، ارزین) قادر با مکالمه به زبان تاتی بودند.در مناطق کوهستانی، به دلیل مشکل انتقال مکالمه، تکامل زبان صوتی امری رایج است. تا پیش از گسترش تلفن همراه، در ارسباران بیشتر مردان و پسران قادر به ارتباط مؤثر دوردست با صوت زدن بودند. امروزه، زبان صوتی عمدتاً به تقلید آلات موسیقی منحصر شده است و شنیدن اجرای استادانه موسیقی عاشقی با صوت در سراسر منطقه اتفاقی عادی است.
جاذبه های گردشگری شهر خداآفرین
این شهرستان آب و هوایی مناسب، طبیعتی بسیار زیبا و کم یاب دارد و با داشتن جاذبه های گردشگری طبیعی گوناگون، همه ساله پذیرای گردشگرانی از سراسر استان و کشور می باشد.
آقداش
آقداش یا آغداش (Aqdash) مرتعی در بالای کوههای جنوبی روستای بالان است. این مرتع سکونتگاه تابستانی (ییلاق) آن بخش از اهالی ارسباران است که زندگی ایلاتی نیمه ساکن دارند، و همزمان به دامپروری و کشاورزی مشغولند. نام دیگر آقداش توپخانه است، ظاهراً، به این علت که در جنگهای روس-ایران توپخانه عباس میرزا در این محل مستقر شده بود. بر مبنای غول اهالی محل شکست بزرگ ایل محمد خانلو توسط نیروهای ایل حاج علیلو، به فرماندهی امیر ارشد، در حوالی آقداش اتفاق افتاده است.
چپرلی
چپرلی (Chaparli) مرتعی در بالای کوههای جنوب شرقی روستای عباس آباد است. این مرتع سکونتگاه تابستانی (ییلاق) آن بخش از اهالی دریلو است که زند گی ایلاتی نیمه ساکن دارند، و همزمان به دامپروری اند کشاورزی مشغولند. این عشایر در واقع از بازماندگان روسای ایل محمد خانلو هستند.تا اواخر دهه پنجاه خورشیدی حدود چهل خانوار در ییلاق چپرلی چادر زده و فصل گرم سال را در آنجا سپری میکردند. بتدریج منزلت اجتماعی شغل چوپانی تنزل کرد، و بعلت کمبود چوپانان خبره، پرورش گوسفند صرفه اقتصادی خود را از دست داد. در سالهای اخیر، عشایر از ترس اینکه ممکن است دادگاه مالکیت مرتع را به اهالی روستای عباس آباد واگذار کند، کوچ تابستانی را از سر گرفته اند، هر چند که تعداد گله ها بصورت محسوسی کم شده است.در بخش غربی کمپ، بری تسهیل آبدهی گله ها، چشمه را با کانالی سیمانی مجهز کرده اند. در گوشه ای توالت عمومی ساخته شده است. با این حال، هنوز چادر ها بر روی زمینی بر پا می شوند که در طی دهه ها از لایه ای ضخیم از فضولات حیوانی تشکیل شده است. در مجموع امکانات رفاهی کمپ حد اقلی است.اورهان پاموک در کتاب “اسم من قرمز است” رابطه عشق-نفرت ترک ها و سگها را توصیف کرده است. در میان عشایر ارسباران مصداق این وصف را میتوان به عینه مشاهده کرد. هر خانوار بین ۲ تا ۵ سگ نگاه میدارد. گوش ها و دوم این سگها را در بدو تولد میبرند. به این حیوانات نان تیلیت شده در شیر میخورانند. هنگامی که گله را برای شیر دوشی به نزدیک چادر ها می آورند، سگها در محوطه میخوابند بی آنکه توجهی به رهگذران داشته باشند. بین غروب و طلوع آفتاب سگها رفتاری بشدت تهاجمی دارند، و به غریبه ها حمله می کنند. زدن سگها، حتی برای دفاع، با واکنش خصمانه عشایر جواب داده میشود. در حقیقت اغلب دعوای بین خانوار ها به جانبداری از سگها مربوط میشود. این رابطه عاطفی با حیوانی ظاهرا نجس مورد تقبیح اهالی مؤمن تر روستا نشینان است.
منطقه گردشگری آینالو
منطقه گردشگری آینالو (آینالی در گویش محلی) ( Aynaloo) در بخش خداآفرین از توابع شهرستان کلیبر (استان آذربایجان شرقی) از معدود مناطق کشور است که طبیعت زیبای آن دست نخورده باقی است. یک تحقق اخیر سه نقطه شهرستان کلیبر را با بالاترین توانمندی گردشگری مشخص کرده است. این سه مکان، که در مجاورت جاده کلیبر – عاشقلو (مسیر عباس آباد- آینالو – وایان) قرار گرفته اند، عبارتند از قلعه بابک، دره مکیدی و آینالو. آینالو در بکرترین قسمت از بخش های جنگلی ارسباران قرار گرفته است.این جنگلها، به دلیل عدم حفاظت صحیح و احیانا تغییرات آب و هوایی، در حال حاضر به صورت پراکنده به شهرستان های کلیبر، جلفا، ورزقان و اهر محدود می شود. ویژگی مشخصه محدوده آینالو تعدد روزهای مه آلود است. به لطف همین شرایط خاص جنگل انبوه، علیرغم سطح نسبتاً پایین بارندگی (۴۵۰-۶۰۰ میلیمتر)، توانسته است از طریق بارش مخفی (مه -بارش) شکل بگیرد.نام روستای آینالو از نام بنایی گرفته شده است که توسط تاجر معروف ارمنی دوران قاجار (طومانیاس و همزمان با عمارت وینق در سال ۱۹۰۷ میلادی ساخته شد. ظاهراً قصر به خاطر سقف فلزی مانند آینه ای نور را منعکس می کرده است و مردم، که برای اولین بار شاهد چنین سقفی می شدند، آن را آئینه لو نامیده اند.در حال حاضر تنها دیوارهای عمارت سالم مانده است.درآغاز قرن بیستم میلادی آینالو یکی از ۱۷ روستای ارمنی نشین ارسباران بود. متعاقب مهاجرت ارمنیان به تبریز و تهران روستا مسلمان نشین شد. تا یک سال قبل از انقلاب اسلامی، تمام سکنه به شهر مهاجرت کردند. در سال ۱۳۷۰ هنوز دو خانواده، که بعد از انقلاب برگشته بودند، در روستا زندگی میکردند.
عمارت تاریخی آینالو
عمارت تاریخی آینالو در نزدیکی روستای آینالو قرار دارد این بنای تاریخی را در دوران قاجاریه طومانیانس که یکی از ثروتمندان معروف منطقه بوده، احداث کرده است معماری این ساختمان به سبک عمارت های قرن نوزدهم روسی در دو طبقه خیلی منظم بنا شده است و در ورودی ایوان آن اتاق های متعددی وجود دارد.
عمارت و کلیسای تومانیانس (کانتور وینق)
کلیسا یا عمارت طومانیانس (کانتور وینق) در شمال شرقی آذربایجان شرقی و جنگلهای ارسباران، در روستای وینق، بر بلندای کوهی که به رود ارس و قسمت قره داغ و راههای ساحلی ارس اشراف دارد، قرار گرفته است. این بنای زیبا با چشم انداز دل انگیز ارسباران، یکی از جاذبه های گردشگری استان است.این بنا که متعلق به دوره قاجار است، در دو طبقه ساخته شده که شامل یک ایوان سراسری و چند برج می باشد. این مکان به سبک قلعه های قرن نوزدهم اروپا بنا شده است.مقرنس های سنگی این عمارت از نوع ظریف ترین و زیبا ترین تزئینات زمان خود بوده است. سنگ نوشته ای در دیوار عمارت در کنار درِ ورودی، تاریخ ۱۹۰۷ میلادی را نشان می دهد.این بنا یکی از ۱۵ اثری است که در پنجمین همایش ملی شورای سیاستگذاری ثبت میراث فرهنگی در استان البرز در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.
موزه خداآفرین
موزه باستان شناسی خداآفرین که دربرگیرنده آثار مکشوفه از همین منطقه می باشند، در سال ۱۳۹۱در محل ساختمان سابق شهرداری خمارلو تاسیس شد.آثار به نمایش در آمده در این موزه مربوط به سه گروه: سفال، مفرغ و زیورآلات است که عمدتا مربوط به هزاره دوم قبل از میلاد می باشند.
غار وایقان
غاری بزرگ و دیدنی در روستای وایقان از توابع بخش عاشقلوی شهرستان خداافرین، در دامنه کوه هرا سر وجود دارد که آنرا می توان یکی از عجایب خلقت الهی و مکانی جذاب برای تفرج نام برد.اما متاسفانه این مکان حتی برای بسیاری از اهالی منطقه آشنا نیست. در دهه اخیر با وجود اینکه جنگلهای ارسباران میزبانی بسیاری از مسافرین و دوستداران طبیعت و گردشگران را بخصوص در فصلهای بهار و تابستان، به خود اختصاص می دهد، به دلیل عدم آشنایی با جاذبه های توریستی منطقه، مسیر کمتر کسی به این غار می افتد.این غار هم از لحاظ کاوش های باستان شناسی و هم از لحاظ طبیعی و غارشناسی دارای اهمیت ویژه ای است.
قلعه آوارسین
نام دیگر این قلعه کیوان است. قدمت این قلعه به دوران اشکانی و ساسانی میرسد. این قلعه در نزدیکی خدا آفرین واقع شده و نام خود را از روستای آوارسین منطقه گرفته است. قلعه آوارسین به لحاظ تاسیسات معماری بر جای مانده شامل برج ها و دیوارها و آب انبار حائز اهمیت است.این قلعه به شماره ۲۲۵۲۹ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است و در گذشته کاربری دفاعی داشته و فعلا متروکه است.
و در پایان...
خداآفرین بدون شک از مناطق قدیمی محسوب می شود با مراجعه به آثار کشف شده و منابع تاریخی می توان به قدمت دیرینه این منطقه اشاره کرد وجود پل های خداآفرین بر اساس استنادهای تاریخی ما را به دوران قبل از میلاد مسیح می برد، عده ای هم عقیده براین دارند که خداآفرین جزوی از خواستگاه قوم رس (اقوامی که در قرآن اشاره شده است) و مجموعاً بیش از صد شهر در حوالی رود ارس وجود داشته است واین منطقه تحت سلطنت قوم اورارتو بوده که بر مناطق ارمنستان کنونی، قسمتی از آناتولی، آذربایجان وقفقاز حکم فرمایی داشته اند.امیدواریم از خواندن این مطالب لذت ببرید و با ساعد نیوز همراه باشید.