خشونت خانگی به چه معناست؟
خیلی ها معنایش را نمی دانند، خیلی ها حتی آن ها که هرروز در معرضش هستند. آن ها که کتک می خورند، ناسزا می شنوند، گرسنگی می کشند، مورد تجاوز قرار می گیرند. خیلی ها نمی دانند حتی شنیدن یک ناسزا یا همین که کمی «هول» داده شوند یعنی در معرض خشونت قرار گرفتن، یعنی پایمال شدن حق طبیعی شان، یعنی وجود داشتن حقی برای دادخواهی. خشونت خانگی را باید خشونت و سوء استفاده خانگی نامید، چرا که تنها به خشونت و آسیب جسمی محدود نمی گردد و گستره بزرگتری از رفتار های آسیب رسان را در بر می گیرد. اگر بخواهیم تعریف جامعی از خشونت خانگی داشته باشیم، می توان آن را به عنوان مجموعه ای از الگو های اجبار، تهدید، تحقیر و خشونت به منظور کنترل طرف مقابل در نظر بگیریم. به عبارت دیگر، خشونت خانگی هر گونه تلاش برای کنترل و تسلط بر همسر یا پارتنر در یک رابطه صمیمانه یا ازدواج است. افرادی را که دست به خشونت خانگی می زنند، متجاوز یا خشونت گر خانگی می نامند. خشونت گران خانگی بازی نا جوانمردانه ای را طراحی کرده و از احساسات ترس، گناه، شرم و ارعاب برای کنترل همسر یا دیگر اعضای خانواده استفاده می کنند.
عوامل ایجاد خشونت خانگی
ارتقای مهارت های اجتماعی شاید به نوبه خود بتواند در کاهش خشونت های خانگی نقش مهمی بازی کند. در واقع آموختن تکنیک های ارتباطی به خصوص در زندگی مشترک می تواند بسیار تاثیرگذار باشد؛ مهارت هایی همچون ارتقای آستانه تحمل و کنترل خشم، دگرخواهی و کاهش تعلقات فردی. سوءمصرف مواد مخدر و الکل در مردان هم از عواملی است که ارتکاب به خشونت خانگی علیه زنان را افزایش می دهد. تأثیر منفی الکل و مواد مخدر بر ادراک و قضاوت افراد همراه با مجموعه عوامل اجتماعی و روانی مرتبط سبب افزایش احتمال بروز خشونت می شود. مشاهده خشونت در کودکی هم یکی دیگر از عواملی است که خشونت خانگی را در آینده برای فرد تسهیل می کند. مشاهده یا مواجهه با خشونت در کودکی سبب ایجاد چرخه میان نسلی می شود و کودکان شاهد خشونت خانگی، آن را به عنوان یک روش پذیرفته شده برای حل تعارض های خانوادگی می آموزند و قربانیان خشونت هم در معرض خطر مضاعفی برای تجربه خشونت در بزرگسالی هستند.
انواع خشونت خانگی
-
خشونت فیزیکی
شاید پرخطر ترین نوع خشونت خانگی، ضرب و شتم مهاجم باشد. اعمالی مانند مشت زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، هل دادن، خفه کردن، زخم کردن، غرق کردن، کشیدن مو، سوزاندن و حتی تهدید به حمله فیزیکی از جمله این خشونت هاست. قطع کردن نیازهای فیزیکی مانند تغذیه، بهداشت، کمک به درمان جراحت یا بیماری و زندانی کردن هم از خشونت های فیزیکی شمرده می شود. پرتاب اشیاء، شکستن و آسیب زدن به وسیله های منزل و حتی آسیب زدن به حیوانات خانگی هم از این جمله است. در این مورد لازم است که اقدامات فوری از طريق مراکز و منابع حمایتی صورت گیرد تا از آسیب های جدّی پيش گيری شود.
-
خشونت روانی
این نوع خشونت به معنای هر نوع رفتار و گفتار خشنی است که سلامت روانی شخص را با خطر مواجه می نماید. مانند انتقاد ناروا، تمسخر، توهین، تهدید به ازدواج مجدد ، تهدید به طلاق، اعمال مالکيت، عدم اجازه خروج از خانه، تهدید به بچه دزدی، تهدید به تخریب دارایی، متلک گویی و اجبار به دیدن تصاویر و صحنه های خلاف عفت.
-
خشونت جنسی
خشونت جنسی به معنای هر نوع رفتار جنسی خشنی است که از روی قصد و نیت توأم با زور و بی رضایتی و یا اکراه و یا بی ميلی و یا بیرون از ارتباطات متعارف بین دو جنس مخالف به تهدید و صدمه جنسی انجام شود و مصادیق آن عبارتند از تجاوز به عنف، آزار جنسی و مزاحمت و تماس بدنی، ختنه دختران، بارداری اجباری، اجبار به روابط جنسی غیر طبیعی، اجبار به روابط جنسی در زمان قاعدگی و بیماری.
-
خشونت اقتصادی
خشونت اقتصادی یعنی رفتاری خشن در امور مربوط به اشتغال، اقتصاد، دارایی که شخص را تحت فشار و آزار و تبعیض قرار می دهد. مثل عدم پرداخت نفقه، بخل و کنترل وسواسگرانه مخارج خانه، دریافت اجباری حقوق همسر، تبعیضات و نابرابری های اقتصادی.
راه های پیشگیری از خشونت خانگی
برای پیشگیری از خشونت خانگی راهکارهایی وجود دارد که برخی از آن ها عبارتند از
- افزایش آگاهی عمومی
- آموزش زوج ها
- پیشگیری از خشونت خانگی | آموزش کودکان
- راه های عملی کاهش خشونت خانگی
راه های کاهش خشونت خانگی
- مراجعه به مشاور
- تغییر در محیط یا ترک محل
- تغییر دیدگاه و مشورت
- یادگیری مهارت حل مسئله
- بیان خشم به شیوه ای معقول
راهکار های قانونی خشونت خانگی
راهکار های قانون مدنی
در قانون مدنی ایران، در بخش مربوط به حقوق خانواده در چند مورد محدود به مسأله خشونت خانگی پرداخته شده است. بر اساس ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی، اگر زنی در منزل مشترک با همسر خود مورد ضرر جانی، مالی یا شرافتی قرار گیرد، می تواند خانه همسر خود را ترک کند، بدون اینکه ناشزه (زنی که وظایف زناشویی اش را بدون عذر شرعی یا قانونی انجام نمی دهد) محسوب شود (نشوز)؛ در مقابل، مرد نیز موظف است که همچنان نفقه زن خود را بپردازد.
همچنین مطابق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، یکی از مواردی که مطابق آن زن می تواند از دادگاه درخواست طلاق نماید، ضرب وشتم و خشونت جسمی همسر علیه اوست. قانون حمایت از خانواده در این موضوع ساکت است.
راهکار های قانون مجازات اسلامی
در قانون مجازات اسلامی اختصاصی به خشونت خانگی علیه زنان پرداخته نشده است. فقط در صورتی که اقدامات صورت گرفته مطابق موازین این قانون جرم باشد (مثلا ضرب وشتم)، دارای مجازات و البته دیه خواهد بود. البته شاید در اینجا ذکر ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) ثمربخش باشد، هرچند موضوع بحث ما در خصوص خشونت خانگی است. مطابق این ماده، هرکس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند، به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
خلأهای قانونی
واضح است که راهکارهای قانونی پیشین به هیچ عنوان نه برای پیشگیری از وقوع خشونت خانگی کافی است و نه برای حمایت های بعدی از آسیب دیدگان و مجازات خاطیان. این امر زمانی روشن تر می شود که نگاه کوتاهی به آمار موجود در زمینه خشونت خانگی در ایران بیندازیم. طبق اعلام سازمان بهزیستی، ۲۷ درصد زنان ۱۹ تا ۴۹ساله در فاصلۀ سال های ۹۶ تا ۹۷ مورد خشونت همسر قرار گرفته اند. همچنین، طبق گزارش پزشکی قانونی، ۹۰ درصد خشونت های خانگی علیه زنان است. همچنین پژوهش دیگری نشان می دهد ۶۶ درصد زنان ایرانی از آغاز زندگی مشترک شان تاکنون، حداقل یک بار مورد خشونت قرار گرفته اند. به این آمارها باید این نکته را نیز افزود که تنها کمتر از ۳۵ درصد از خشونت های خانگی در ایران به پلیس گزارش داده می شود. با در نظر گرفتن همه این موارد، جامعه حقوقی کشور به این نتیجه رسید که زمان آن فرارسیده است که قانونی کامل و جامع برای مقابله با پدیده خشونت خانگی به تصویب برسد. به این ترتیب، متن «لایحه منع خشونت علیه زنان» یا «لایحه تأمین امنیت زنان» در سال ۱۳۹۶ تدوین شد و به قوه قضائیه ارائه گردید.
لایحه تامین امنیت زنان در انتظار قانونی شدن
برای برداشتن سایه ترسناک خشونت علیه زنان در ابعاد و مصداق های مختلف تنها قانون یارای مقابله دارد و باید قانون محکم وضع شود. اکنون لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت هفت سال است که تقدیم مجلس شورای اسلامی شده و اکنون در مجلس خاک می خورد و به آن پرداخته نمی شود. لایحه قابلیت اجرایی ندارد و ضمانت اجرای لایحه تبدیل شدن آن به قانون است. کشور با ضعف جدی قانونی در مقابله با خشونت علیه زنان مواجه است و در واقع قانونی که به تنهایی حامی حقوق زنان باشد در کشور وجود ندارد. قانون های مربوط به حمایت از خانواده در کشور وجود دارد ولی برای شدت بازدارندگی خشونت علیه زنان باید در قوانین بازنگری شود. تامین امنیت اجتماعی زنان یک مساله مهم است که نبود آن نوعی خشونت علیه زنان محسوب می شود و باید قوانین محکم و با شدت مجازات وضع شود تا هیچ عامل و فردی نتواند این امنیت را بر هم زند و یک زن بتواند با خیال آسوده در شب در شهر تردد داشته باشد. پرداختن به مقوله خشونت علیه زنان نباید فقط مربوط به یک روز باشد و باید در تمام طول سال به آن پرداخته شود.