صد و پانزده سال از امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار می گذرد. امضایی که فصل جدیدی را در تاریخ ایران رقم زد. پایان استبداد و روشن شدن امیدهای برقراری حکومت قانون در این سرزمین! مردم از زورگویی های سلاطین و شاهان به ستوه آمده بودند و راه برونرفت از فلاکت را در برقراری حکومت قانون می جستند. فشارهای انقلابیون و ایستادگی آنها، بالأخره شاهنشاه ایران مظفرالدین میرزای 53 ساله را مجبور کرد تا در تاریخ 13 مرداد 1285 هجری شمسی فرمان مشروطیت را به خط مبارک امضاء و در تاریخ 14 مرداد ماه همان سال، این فرمان را ابلاغ نماید! مظفرالدین شاه 5 ماه بعد از امضای این سند مهم تاریخی، جان به جان آفرین تسلیم کرد و فرزند ناخلف و شرورش از ابتدای سلطنت ساز مخالف با قانون و مجلس را کوک کرد. به هر روی، فرمان مشروطیت، دستاوردهای بزرگی برای ایران داشت و مطلع گفتمان حکومت قانون در ایران است.
"جناب اشرف صدراعظم -- از آن جا که حضرت باری تعالی جل شأنه سررشته ترقّی و سعادت ممالک محروسه ایران را بکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیّت و امنیّت قاطبه اهالی ایران و تشیید مبانی دولت، اصلاحات مقتضیه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان وعلماء و قاجاریه، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معیّن و مهیّا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعون الله تعالی مجلس شورای مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمهٔ امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر می داریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفه الحال مشغول دعاگوئی دوام این دولت و این مجلس بی زوال باشند -- در قصر صاحبقرانیه به تاریخ چهاردهم جمادی الثانیه ۱۳۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما".
این سند مهم تاریخی دستاورد همدلی و همصدایی ایرانیان در جهت اعتلای کشور و برقراری نظم، عدل و قانون است. شهرهای مختلف به طرق متفاوت در مسیر تحقق این امر، جانفشانی کردند. از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق! اما برخی شهرها در این میان از نقش برجسته تری برخوردار هستند. تبریز زادگاه تفکر مشروطیت است. اولین شهری که فکر مشروطیت در آن به صورتی قوی بال پرواز گرفت و به همت مجاهدین و متفکرین نستوه این شهر، در آسمان ایران درخشید. تهران، رشت و قزوین از دیگر شهرهای مهمی هستند که در برقراری حکومت قانون نقش برجسته ای را ایفا کردند. قزوین یکی از شهرهای برجسته فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران است. این شهر از وجوه مختلفی دارای اهمیت است و از همه مهمتر، موقعیت جغرافیایی ممتاز این شهر، آن را به یک عنصر بی بدیل در تمام تحولات کشور در تمام دوره های تاریخی تبدیل کرده است. شهری که زمانی پایتخت ایران زمین و محل تردد سلاطین و شاهان ایران بوده است. آقای مهدی نورمحمدی قزوین پژوه ارجمند و صاحب آثار قلمی متعدد در تاریخ پرشکوه شهر قزوین به مناسبت صدور فرمان مشروطیت، از نقش پررنگ مردم و نخبگان سیاسی و نظامی و اجتماعی و ادبی و فرهنگی قزوین در به ثمر رسیدن انقلاب مشروطیت می گوید. توجه مخاطبان ساعد نیوز را به مطالعه این گفتار جلب می کنیم:
یکی از شهرهایی که در راه پیروزی انقلاب مشروطیت، نقش مهم و سرنوشت سازی ایفا کرده و متحمل صدمات و زحمات فرآوانی شده، قزوین است! نقش این شهر در مشروطه خواهی آنقدر برجسته است که احمد کسروی مورخ معتبر مشروطه، آن را در کنار تهران، تبریز و گیلان، جزو چهار کانون اصیل مشروطه خواهی، دانسته است. وی در بخش یکم و گفتار پنجم از کتاب تاریخ مشروطه ایران که پیشرفت اندیشه مشروطه خواهی را در شهرهای مختلف بازگو می کند، نخست شهر تبریز را می ستاید و می نویسد: "آن شهر از لحاظ آگاهی مردم از معنی مشروطه و قانون و دلیری و دلسوزی پیشروان، بی همانند بوده است." آنگاه می نویسد: "از شهرهای دیگر، رشت، انزلی و قزوین، به تبریز نزدیک بود. وی در همین خصوص، در گفتار نهم کتاب خود می نویسد: "چنانکه نوشته ایم، در قزوین آزادیخواهی ریشه دوانیده و جوش و جنب نیکی از آنجا پدیدار می شد!"
در یک جمعبندی کلی، نقش و تأثیر قزوین در انقلاب مشروطه را می توان در سه بُعد ارتباطی، نظامی و فرهنگی ارزیابی کرد.
1) بُعد ارتباطی و اطلاع رسانی:
از آنجا که قزوین در چهارراه کشور و محل تلاقی راه های شمال، غرب، شمال غربی و جنوب غربی ایران واقع شده، یکی از نقاط ارتباطی مهم کشور محسوب می شود. این موقعیت برجسته ارتباطی سبب گردید، قزوین در مشروطیت صغیر به صورت مرکز عملیاتی مشروطه خواهان درآید. در این مقطع حساس تاریخی، میرزا حسن شیخ الاسلام ملقب به رئیس المجاهدین که رئیس انجمن مجاهدین قزوین بود، با هوشیاری، اخبار تهران را به تبریز و عتبات عالیات می رساند. و با این اقدام، مشروطه خواهان کشور را به یکدیگر مرتبط می ساخت. با توجه به همین ویژگی ارتباطی بود که دو سید رهبر مشروطه در وقایع مهم و سرنوشت سازی چون آشوب در میدان توپخانه در ذیقعده سال 1325 هجری قمری و همچنین، واقعه به توپ بسته شدن مجلس به دست قزاقان روسی، اقدامات مهم را توسط او، انجام می دادند.
2) بُعد نظامی:
قزوین پُل پیروزی مشروطه خواهان است. این شهر، علاوه بر نقش ارتباطی و اطلاع رسانی، از بُعد نظامی نیز اهمیت بسزایی دارد. در واقعه آشوب در میدان توپخانه که مشروطیت و مجلس به صورت جدی از سوی محمد علی شاه و اشرار طرفدار وی تهدید شد، ورود تفنگچیان انجمن مجاهدین قزوین به تهران، رعبی در دل شاه و مستبدین انداخت و آنان را وادار به صلح و سازش با مشروطه خواهان کرد. نقش مجاهدان مسلح قزوین در هنگام فتح تهران نیز از اهمیت فرآوانی برخوردار است. در هنگام حرکت اردوی مشروطه خواهان از قزوین به تهران، که به منظور براندازی محمد علی شاه از تخت سلطنت صورت گرفت، قوای آنها از یازده گروه تشکیل شده بود، که دو گروه آن به مجاهدین قزوینی اختصاص داشت. که یکی به فرماندهی میرزا حسن شیخ الاسلام رئیس انجمن مجاهدین قزوین و دیگری، به فرماندهی میرزا غفار خان سالار منصور، معاون انجمن مجاهدین قزوین، همراه این یازده گروه، به تهران حرکت کردند و جزو فاتحین تهران محسوب می شوند.
مشروطه خواهان قزوینی که فرماندهی آنها بر عهده رئیس المجاهدین و سالار منصور بود، در نبرد فتح تهران جانفشانی ها و فداکاریهای فرآوانی از خود بروز دادند، و سقوط شاه مستبد قاجار را تسریع بخشیدند. تصرف تلگرافخانه انگلیس، که با همکاری سواران بختیاری صورت گرفت، یکی از اقدامات برجسته مجاهدین قزوینی در هنگام فتح تهران است.
3) بُعد فرهنگی:
به موازات مبارزات مسلحانه برای به ثمر نشستن مشروطیت، و رسیدن به آزادی، مبارزه ای بی امان از راه شعر، ادب و استدلال آغاز شد، که هدف آن، بیداری مردم و مبارزه با مظاهر ظلم، فساد، جهل، و استبداد بود. این مبارزه قلمی که منجر به ایجاد ادبیات مشروطیت در گستره ادبیات فارسی شد، نقش بسیار مهمی در پیروزی انقلاب مشروطه و رهبری افکار عمومی داشت. ادبیات مشروطه به عنوان تجربه ای بی سابقه و نو در ادبیات فارسی، در قالبهایی چون شعر، نثر، طنز، روزنامه نگاری، موسیقی، نمایش و حتی خوشنویسی، خدمات شایان توجهی به نهضت مشروطیت کرد.
شهر قزوین با وجود شاعران و سخنوران نامداری چون دهخدا، عارف، و اشرف الدین حسینی، مدیر روزنامه نسیم شمال، در ایجاد ادبیات مشروطه بیشترین سهم را در میان شهرهای کشور دارد و از این نظر، بین شهرها ممتاز است! نقش این سه شخصیت فرهنگی، و سیاسی در ایجاد ادبیات مشروطیت به قدری مهم و برجسته است، که محققین و مورخین عصر مشروطه، دهخدا را رهبر نثر نوین و طنز آمیز، اشرف الدین حسینی را پیشوای شعر طنزآمیز و عارف را مبتکر تصنیف ملی و غزل سیاسی، و شاعر ملی عصر مشروطه دانسته اند. و در مورد نقش قزوینیان، به آمیزش نقش خوشنویسی و سیاست نیز باید به عمادالکتاب اشاره بکنیم، که اولین خوشنویسی بود که با تلفیق خوشنویسی و سیاست، و نگارش اعلامیه های کمیته مجازات، از این هنر، جهت پیشبرد اهداف سیاسی، استفاده کرد.
در یک جمعبندی کلی، باید گفت، برای آگاهی یافتن از تاریخ مشروطیت و شناخت صحیح درباره آن، باید نقش شهرهای مختلفی که هر یک به نوعی، در به ثمر رسیدن این انقلاب بزرگ سهیم بودند، تبیین گردد. بر همین اساس، سخن گزافی نخواهد بود اگر گفته شود: مطالعه پیرامون انقلاب مشروطه، بدون بررسی دقیق نقش شهرهای مختلف، و مردمانش در رویدادهای آن عصر، امکانپذیر نخواهد بود.