خلاصه داستان تراژدی
قاسم سبزی کار ( مهدی هاشمی ) مرد خودباخته ای است که برای سربلندی در مقابل خانواده اش تصمیم می گیرد خود را در معرض یک سانحه تصادف قرار دهد تا بتواند از طریق دریافت دیه ، به خانواده اش کمک کرده باشد اما ...
نکاتی درباره فیلم تراژدی
«تراژدي» همان طور که از عنوانش برمي آيد فيلم تلخي است. فيلم روايت زندگي مردي ا ست که براي پايان بخشيدن به زندگي حقارت آميزش نزد اعضاي خانواده که نشات گرفته از معضل بيکاري و بي پولي اوست دست به تصميم عجيبي مي زند. فضاي فيلم، کاملاً رئاليستي است و شخصيت هاي آن نه عجيب و غريب که بسيار نزديک به شخصيت هايي هستند که روزانه در جامعه مي بينيم شان. «تراژدي» به لحاظ محتوايي نه يک شاهکار، اما فيلم خوبي است. فيلمنامه کارشده اي دارد و گرچه گاهي ريتم فيلم کمي کند پيش مي رود، اما داستان قوت خود را تا پايان کار حفظ مي کند و عناصر درام دچار بهم ريختگي نمي شوند. موگويي در «تراژدي»، دست به مقدمه چيني هاي بي مورد نمي زند. در نقطه آغاز درام، شخصيت اصلي فيلم يعني «قاسم» در يک موقعيت مرزي قرار مي گيرد. او که خود را فردي بيهوده و ناکارآمد مي پندارد دچار احساس يأس و بيهودگي شده و زندگي اهميت خود را براي او از دست مي دهد. بحران وجودي که براي قاسم اتفاق مي افتد او را به پوچگرايي مي کشاند و به همين دليل، او پس از کشمکش هايي با حبيب (بهرام رادان) مي گويد که در عمل به تصميمش جدي ا ست و در نهايت دست به خودکشي (آن هم با آن روش عجيب) مي زند. قاسم در دايره جبر تعيين شده و محتوم، دست بر اختيار مي گذارد و تصميمي بزرگ و درعين حال ويرانگر مي گيرد. نقشه او با شکست مواجه مي شود و به جاي مرگ با بحران هاي بزرگ تري روبرو مي شودکه البته شخصيت ويران شده او را تا حدي بازسازي و دردهاي هميشگي اش را التيام مي بخشد. در طول فيلم، رويارويي او با ديگر شخصيت هاي داستان و حتي شخصيت هاي ديگري که قاسم هرگز با آنها مواجه نمي شوند، اما به نوعي در سرنوشت او تأثير مي گذارند ( چون پژمان)، موجب مي شود که او در آرامش و آسودگي خيال از دنيا برود. درواقع، در نقطه آغازين درام، مرد، دچار اضطراب است و سؤال-هاي بي پاسخ متعددي در ذهنش جريان دارند، اما هنگامي که به منزل عيسي (حسين ياري) مي رود و پاسخ سوالاتش را مي-گيرد و از مرد حلاليت مي طلبد با ذهني آرام و پالايش شده به آغوش مرگ مي رود. يکي از ويژگي هاي مثبت «تراژدي» آن است که شخصيت هاي آن تک بعدي نيستند. اين شخصيت ها علاوه بر جنبه هاي ظاهري و آشکارشان راز هايي را با خود حمل مي کنند و هر يک گذشته اي دارند که بر زندگي ديگري تأثير مي گذارد. به بياني، شخصيت هاي فيلم ويژگي انگيزشي دارند و از سه سطح خودآگاه، ناخودآگاه و نيمه آگاه برخوردارند و در کنش هاي شان از اين دارندگي بهره مي گيرند. به عنوان مثال، چهره زينت و گفتارش با هم در تضاد کامل اند و اين از ظريف ترين وجوه شخصيت پردازي کاراکتر زينت با بازي خوب رويا نونهالي است که البته حالت چشم ها و نوع نگاهش به بازي او کمک بسياري کرده است. او بارها از اين قابليت و البته ويژگي چهره در فيلم هاي مختلفش چون «بوي کافور عطر ياس» و «خانه اي روي آب» بهره گرفته است. وجود زينت مملو از حسرت و تنفر و ترس است، اما در رفتار و گفتارش چيز ديگري مي بينيم. او همان ماسک معروفِ کارل گوستاو يونگ را بر چهره دارد تا نقش خود را در خانواده تثبيت کرده و از فروپاشي زندگي خانوادگي جلوگيري کند. روابط شخصيت ها در «تراژدي» سهل و ممتنع است. در ابتداي فيلم، قاسم مرد فداکاري معرفي مي شود که قرار است در راه نجات خانواده از بحران مالي و برداشتن بار از دوش همسر زحمتکشش، دست به ازخودگذشتگي بزرگ و البته احمقانه اي بزند. همسرش زينت، زني خشک، بي تفاوت و خسته به نظر مي رسد و عيسي، مرد ميانسالي که در همسايگي آنها زندگي مي کند و در شرايط دشوار همراه آنهاست. عيسي مردي خنثي و بي تفاوت معرفي مي شود، اما به مرور و با پيشرفت داستان، گذشته شخصيت ها و روابط آنها با يکديگر بر مخاطب نمايان مي شود. نگاه زينت همانند سکوتي ست که سرشار از ناگفته-هاست. در نگاه او غم و اندوه و رازي پنهان موج مي زند. قرار گرفتن متقارن او و عيسي در کادر تصوير به هنگام خون دادن براي قاسم، از اولين و ظريف ترين نشانه هايي است که دلالت بر نوعي رابطه ميان آن دو دارد. درواقع دو عاشق جداشده از هم، براي همسر زن خون مي دهند تا او را از مرگ نجات دهند. عيسي و زينت در گذشته يکديگر را دوست داشته اند و قاسم هم اين را مي داند، اما خروج زينت از منزل عيسي درست در زمان رسيدن قاسم بحران هاي مرد را دوچندان مي کند. زن براي آنکه از عيسي سوالي بپرسد به منزل او مي رود، اما در بسته مي شود و مخاطب نيز در بي خبري و ناآگاهي باقي مي ماند. قاسم که همواره سايه عيسي را بر زندگي شان احساس مي کند حالا دچار ترديد مي شود. آيا همسرش به او خيانت کرده است؟! ... سکانس مکالمه قاسم و زينت در شبي که فرزندان شان به هيات مي روند يکي از برجسته ترين سکانس هاي فيلم است. ديواري ميان زن و مرد فاصله انداخته که در واقع نمادي است بر فاصله دروني آن ها و ويراني رابطه شان و تنها اين ديوار است که باعث مي شود زينت براي اولين بار بي پرده، بي ملاحظه و بي خجالت حرف دلش را به همسرش بزند، حرفي که قاسم را برمي آشوباند و باعث شکل گيري کنشي جديد در داستان مي شود. زينت، عاشق عيسي بوده است و سوالي که هم براي مخاطب و هم براي قاسم پيش مي آيد آن است که آيا او هنوز هم عاشق عيسي است؟ سکانس ورود قاسم به خانه عيسي نيز سکانس خوبي است که نقطه عطف درام هم محسوب مي شود و در آن از برخي رازهاي گذشته و احساسات عيسي نسبت به زينت پرده برداشته مي شود. در آن سکانس، گويا جاي قاسم و عيسي پس از آن همه سال عوض مي شود. قاسم همواره از تصاحب زن احساس غرور مي کرده و عيسي نظاره گر اين پيروزي بوده و حالا، اين قاسم است که با حالي نزار در انتظار کمکي از سوي عيسي است تا به زندگي اش خاتمه بخشد. به موازات کشمکش هاي خانواده قاسم، شاهد زندگي خانواده ديگري هستيم که به لحاظ مالي و طبقه اجتماعي در تضاد با قاسم قرار مي گيرند. پژمان، مردي جوان و از فرنگ برگشته است که قاسم خود را جلوي ماشين او انداخته و حالا حبيب، شاگرد و همدست او، قصد دارد از مرد اخاذي کند. او به دروغ به پژمان مي گويد که قاسم مرده تا پول بيشتري از او بگيرد، اما به مرور با بدبختي ها و رابطه پرچالش پژمان با نامادري اش، مهشيد (پانته آ بهرام) مواجه مي شود. رفتار پژمان با مهشيد نشان از نوعي بي اعتمادي و خصومت دارد، اما موگويي تلاش مي کند تا در فيلم خود پرسوناي هميشگي نامادريِ بدذات و تنفرآميز را بشکند و از او چهره اي خوشايند و مقبول به نمايش بگذارد. در حرکت موازيِ بخش پاياني فيلم که حبيب در تلاش براي جور کردن پول است تا خرج بيمارستان قاسم را بدهد و قاسم در حال فرار براي رساندن خود به منزل عيسي، باز هم نوعي ارتباط ميان دو خانواده به چشم مي خورد که حبيب نقطه اتصال آن است. دو خانواده که کوچک ترين سنخيتي با يکديگر ندارند حالا به طرز عجيبي به هم متصل مي شوند و سرنوشت يکي بر ديگري تأثير مي گذارد و در نهايت هر يک به نحوي منجي ديگري مي شوند: پژمان، پولي را که حبيب براي درمان قاسم مي خواهد براي او جور مي کند و دروغ هاي حبيب درباره اوضاع قاسم موجب بهبود رابطه پسر با نامادري اش مي شود. مضمون حفظ آبرو و ارزش ها بي آنکه به سمت و سوي شعارزدگي برود در فيلم به خوبي به نمايش گذاشته مي شود. زينت يک بار از سوي صاحب کارش (پيام دهکردي) با پيشنهاد بي شرمانه رو به رو مي شود و از سويي همچنان عشق کهنه عيسي را در دل مي پروراند، اما هرگز کاري نمي کند که عزت نفسش را از دست بدهد و مايه شرمساري قاسم و فرزندان شان شود. قاسم نيز، که سال ها شرافتمندانه زندگي کرده است براي آن که ننگ زندگي تهي دستانه و رنج و آسيب همسر و فرزندانش را تحمل نکند تصميم مي گيرد تا دست به آن عمل خطرناک و اشتباه بزند. در واقع، «تراژدي» داستان آدم هايي است که براي حفظ ارزش ها و آبروي خود مي جنگند و خطر مي کنند. بازي هاي «تراژدي» پرقدرت اند و يکي از برگ هاي برنده آن. مهدي هاشمي، يکي از درخشان ترين بازي هاي خود را در اين فيلم به تصوير مي کشد و بهرام رادان با شکستن کليشه پسران مرفه و طبقه بالاي جامعه، بخشي ديگر از توانايي هاي بازيگري خود را به منصه ظهور مي رساند. بازي پرقدرت رويا نونهالي در نقش زينت و همين طور بازي درونگرايانه حسين ياري از ديگر بازي هاي خوب و قابل توجه کار هستند. پانته آ بهرام و پيام دهکردي نقش هايي کوتاه دارند، اما بازي آنها نيز باورپذير و منطبق با فضاي داستان است. از ضعف هاي «تراژدي»، ريتم کند آن است که البته با ذات فيلم هماهنگي دارد، اما تا حدودي از کشش کار مي کاهد و با توجه به فضاي سرد فيلم، بر بار غمزدگي آن مي افزايد، اما در عين حال ميزانس ها و قاب بندي هاي متعارف و دقيق کار از ويژگي-هاي مثبت قابل ذکر آن است. طراحي صحنه و لباس «تراژدي» بسيار خوب است و رنگ هاي استفاده شده فضاي سرد و غم انگيز داستان را به مخاطب القا مي کند و با درون شخصيت ها و اتفاقاتي که براي شان رخ مي دهد هماهنگي دارد. «تراژدي» فيلمي خوش ساخت و کم نقص است و اثري قابل قبول به عنوان اولين ساخته فيلمسازش که البته سال ها در سينماي ايران فعاليت داشته است و سينما را به خوبي مي شناسد.
بازیگران فیلم تراژدی
مهدی هاشمی بهرام رادان حسین یاری رویا نونهالی پانته آ بهرام پیام دهکردی سیامک صفری امید روحانی حسام قاسمی پژمان هادوی
دیگر عوامل تراژدی
هومن بهمنش محمدرضا مویینی محمد شاهوردی سودابه خسروی کامیاب امین عشایری سهیل بیرقی ندا قایدی حبیب مجیدی میثم میرزایی فرهاد فرهنگ، دستیار اول فیلمبردار: همایون قربانی محمد غفاری سیاوش عرفانی با تشکر از حامد پوراسفندیانی، سجاد کریمی، یاسمن کفایتی، خورشید نجم رضا نوروزی، مجتبی نوروزی، حسین داودی، حسین نصیری، سجاد کریمی، محمد سقر امیر شاهوردی، میلاد شالی حمید فروهر، ساحره مهدوی حمیدرضا عامری، وهاب یحیی زاده فرامرز کرامتی، وحید جعفری معصومه عباسی فرید ناظر فصیحی ارشا اقدسی حیدر زرقومی، محمد حیدرقلی علی مرادی تمدن، مسعود ریحانی
مشخصات فیلم تراژدی
ژانر :اجتماعی
زبان : فارسی