درباره کتاب رادیو سکوت
کتاب رادیو سکوت، رمانی نوشته ی آلیس آزمن است که اولین بار در سال 2016 وارد بازار نشر شد. فقط با مواجه شدن با ترس ها می توان بر آن ها غلبه کرد. فرانسس همیشه مثل یک ماشین فقط درس می خوانده و تنها یک هدف در ذهن داشته است: ورود به دانشگاهی برتر. هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد؛ نه دوستان، نه رازی سر به مُهر و نه حتی خودِ واقعی و بدون نقاب او. اما زمانی که فرانسس با آلد آشنا می شود، چشمانش رو به نوع جدیدی از آزادی باز می گردد. آلد، فرانسسِ واقعی را از بند رها می کند و این دختر برای اولین بار می تواند طعم شیرین دوستی حقیقی را بچشد و از خودش بودن نترسد. اما در ادامه ی داستان، اتفاقی می افتد که به اعتماد شکننده ی میان این دو شخصیت دوست داشتنی آسیب می زند. فرانسس بین کسی که بود و کسی که آرزو دارد بشود، گیر می افتد و رویاهایش را در آستانه ی نابودی می بیند. احساس گناه، لحظه ای فرانسس را رها نمی کند و او می داند که باید با گذشته اش رو به رو شود.
خلاصه داستان رادیو سکوت
فرانسیس ماشین درس خواندن است و فقط یک هدف در سر دارد.تحمل نمی کند چیزی یا کسی راهش را سد کند،نه دوستانش و نه رازی گناهکارانه و نه حتی خود واقعی اش،اما وقتی فرانسیس با الد آشنا می شود برای اولین بار در عمرش از نشان دادن شخصیت حقیقی اش ترسی ندارد.رادیو سکوت دومین رمان آلیس ازمن،نویسنده جوان انگلیسی،است و در قالب داستانی خلاقانه به روابط انسانی در دنیای مجازی می پردازد. داستانی گیرا،تندو تیز و خوش ساختار درباره روابط،کشف هویت های جوانی،مصائب خانوادگی،نظام آموزشی رقابتی و،از همه مهم تر،جوانانی که با همه این دشواری ها می کوشند به خود حقیقی شان وفادار بماند . رادیو سکوت که درون مایه هایی همچون هویت،تنوع نژادی و آزادی انتخاب را به چالش می کشد سفری هیجان انگیز است،اثر هیجان انگیزترین نویسنده نسل خود.آلیس آزمن تصویری گیرا و شفاف از جهانی ارائه می دهد که در آن فناوری های نوین فرصت برقراری ارتباط و دوستی هایی را نوید می دهد که در آن فناوری های نوین فرصت برقراری ارتباط و دوستی هایی را نوید می دهد که از تعریف سنتی و دوستی فراتر می روند.
درباره نویسنده رادیو سکوت
آلیس آزمن، زاده ی 16 اکتبر 1994، نویسنده ی انگلیسی داستان های نوجوان است. آزمن در کنت به دنیا آمد. او اولین قرارداد انتشار اثر خود را در هفده سالگی منعقد کرد و اولین رمانش در سال 2014 به چاپ رسید.رمان های آلیس آزمن به خاطر ارائه ی تصویری واقعی و ملموس از زندگی نوجوانان در دنیای امروز، مورد تحسین و تمجیدهای فراوانی قرار گرفته اند.
قسمتی از کتاب رادیو سکوت
او تنومند و مهربان و یک جورهایی قدرتمند بود. چطور می توانست این قدر لطیف باشد، اما لبخند نزند؟ به قیافه اش می خورد اگر مجبور شود، می تواند یک نفر را به قتل برساند. به قیافه اش می خورد تکلیفش همیشه با همه چیز روشن است و می داند می خواهد چه کار کند.
من می گویم: «قبلا کابوس های خیلی بدی داشتم که اسمشون هراس شبانه ست، از همون هایی که وقتی بیدار می شی، هنوز فکر می کنی داری کابوس می بینی.» آلِد می گوید: «هرشب قفسه ی سینه م درد می گیره و متقاعد می شم که قراره بمیرم.» من می گویم: «قرار نیست نوجوان ها از این دردها بکشن.» آلِد می گوید: «درد قفسه ی سینه یا هراس شبانه؟»
نمی دانم چرا این قدر تعجب کرده بودم. آدم ها سریع تر از آنچه من می فهمم، زندگی شان را از سر می گیرند. آدم ها در عرض چند روز فراموشت می کنند و عکس های جدیدی می گیرند که در فیس بوکشان پُست کنند و پیام هایت را دیگر نمی خوانند. راهشان را می گیرند و می روند و تو را پس می زنند چون بیشتر از حد خودت، اشتباه کرده ای. شاید عادلانه باشد. من که هستم که بخواهم قضاوت کنم؟
لبخند زد و نگاهش را از من برداشت: «بعضی وقت ها فکر می کنم من و تو یک آدم هستیم… اما خیلی اتفاقی قبل از اینکه به دنیا بیاییم دو تیکه شدیم و جدا از هم.» «چرا؟» «چون تو به معنای واقعی کلمه خودِ منی، با این فرق که همه ی بدی ها و آشغال ها از وجودت شسته شده.» هوا را با فشار و صدا از بینی ام دادم بیرون: «زیر آشغال ها… باز هم آشغال های بیشتری هست. ما تا مغز استخوان آشغالیم.»
شناسنامه کتاب رادیو سکوت
نویسنده: آلیس آزمن
مترجم: ثمین نبی پور
ناشر: نون
تعداد صفحات: 384