بودن در یک رابطه بد یا سمی معمولا اتفاقی است که مادامی که در درون آن قرار داریم متوجه آن نمی‌شویم. رابطه‌های بد تمامی جنبه‌های دیگر زندگی ما، از روابط با دوستان‌مان گرفته تا اعضای خانواده، تحت تاثیر قرار می‌دهد. چنین رابطه‌ای ما را بی هیچ دلیل روشنی افسرده و مضطرب می‌کند.
دارلین لنسر، نویسنده و درمان‌گر حوزه خانواده و ازدواج، می‌گوید: «روابط سالم باعث رشد ما شده و همچون یک نیروی حمایتی عمل می‌کنند. از سوی دیگر، یک رابطه سمی مانند یک سم برای ماست و به‌جای اینکه باعث رشد ما شود در ما احساسات بدی را ایجاد می‌کند. وقتی چنین رابطه‌ای به پایان می‌رسد، ما استرس‌های بعد از چنین ضربه‌ای را تجربه می‌کنیم و عزت نفس‌مان پایین آمده و اعتماد به خود و دیگران را از دست می‌دهیم». وقتی شما در یک رابطه بد قرار دارید، معمولا همه نشانه‌ها را انکار می‌کنید؛ کاری که ما به‌عنوان انسان برای محافظت از خود انجام می‌دهیم. اگر در یک رابطه سمی قرار دارید، ممکن است متوجه این نشانه‌ها که باعث ناراحتی شما شده بشوید ولی احتمالا آن‌ها را نمی‌پذیرید. این نشانه‌ها مهم‌اند و بهتر است به آن‌ها توجه کنید. در ادامه شما را با ۱۱ نشانه از یک رابطه بد آشنا می‌کنیم.
۱. در درون‌تان این سوال مطرح است که رابطه‌تان بد است یا خیر.
یکی از اولین نشانه‌های قرار داشتن در یک رابطه ناسالم مطرح شدن این سوال در درون‌تان است که آیا واقعا در رابطه خوبی قرار دارید یا خیر. نیکول مک‌کانس، زوج‌درمان‌گر و متخصص رابطه، معتقد است این ندای درونی همان «ناخودآگاه شماست که چنین پرسشی را مطرح می‌کند». در روابط نرمال لحظات سخت و درگیری وجود دارد اما در آن‌ها معمولا این سوال مطرح نیست. اما در یک رابطه بد این سوال در ذهن‌تان مرور می‌شود که در رابطه ناسالمی قرار دارید یا خیر. این سوال درونی اولین نشانه‌ای است که باید در یک رابطه به‌طور جدی به آن پاسخ دهید.
۲. شما در اولویت رابطه قرار ندارید.
وقتی به فردی که با او در رابطه هستید نیاز دارید او شما را در اولویت کارهای خود قرار می‌دهد؟ آیا او از آن دسته افرادی است که وقتی شما درباره موضوع مهمی از او طلب کمک می‌کنید، اگر آب دستش باشد زمین بگذارد و به کمک شما بیاید؟ اگر نه، احتمالا در رابطه‌ای قرار دارید که شما اولویت طرف مقابل‌تان نیستید. گرچه نمی‌شود همیشه اولین اولویت طرف مقابل‌تان باشید، اما باید این احساس در شما وجود داشته باشد که طرف مقابل‌تان به شما اهمیت می‌دهد.
۳. اگر طرف مقابل‌تان کاری را نمی‌خواهد انجام دهد، شما هم نمی‌توانید آن را انجام دهید.
در یک رابطه، معمولا شما مجبورید کارهایی را انجام دهید که دوست ندارید. این موضوع هم به این دلیل است که آن فعالیت خاص برای طرف مقابل‌تان مهم است یا اصلا دوست دارید او را خوشحال کنید. ممکن است به تماشای فیلمی بروید که شما دوستش ندارید اما طرف مقابل‌تان به آن علاقه‌مند است. اما در یک رابطه بد، اگر طرف مقابل‌تان نخواهد کاری را انجام دهد، شما هم اجازه انجام آن را ندارید. اگر او نخواهد فیلمی را تماشا کند، شما هم نمی‌توانید آن را ببینید. دکتر مینو هانسل، روان‌درمان‌گر و مشاوره رابطه معتقد است که در یک رابطه بد «شما دائما تحقیر می‌شوید، مورد انتقاد قرار می‌گیرد و مجبور می‌شوید کارهایی را انجام دهید که با ارزش‌های شما سازگار نیستند. در این حالت شما افکار، واژه‌ها و تصمیم‌های شخصی خود را به کناری گذاشته و شروع می‌کنید به پذیرش چیزهایی که اصلا در انتخاب‌های شما وجود ندارند».
۴. دوستان و خانواده شما طرف مقابل‌تان را دوست ندارند.
فرض کنید در طرف دیگر ماجرا قرار دارید. دوست یا یکی از اعضای خانواده شما در یک رابطه بد قرار دارد و شما از طرف مقابل او خوش‌تان نمی‌آید. اگر خودتان در چنین وضعیتی بودید، این عدم علاقه دوستان و اعضای خانواده‌تان را جدی بگیرید. وقتی آدم‌هایی که شما را دوست دارند علاقه‌ای به طرف مقابل شما ندارند، حتما دلیل مهمی در کار است که باید آن را جدی گرفت.
۵. مشکلات او مشکلات شماست.
وقتی مشکلات طرف مقابل‌تان مشکلات شما هم هست، احتمالا در وضعیت امیدوارکننده‌ای قرار ندارید. زمانی که طرف مقابل‌تان از شما می‌خواهد در تمامی مشکلات کنارش باشید و به او کمک کنید، اما خود او در هنگام مشکلات شما غایب است، احتمالا در یک رابطه سمی و کاملا بد قرار دارید. یک رابطه سالم زمانی برقرار می‌شود که هر دو در هنگام مشکلات به یک‌اندازه به هم یاری برسانند.
۶. به او اعتماد ندارید.
وقتی فردی که با او در رابطه‌اید تا دیرقت سر کار است یا با دوستان خود بیرون می‌رود و شما هم دائما نگران این موضوع‌اید که او در حال انجام چه کاری است، در واقع به طرف مقابل‌تان اعتماد ندارید. شما تلاش می‌کنید که به خودتان بقبولانید دلیلی برای نگرانی وجود ندارد اما همچنان نگران‌اید و نمی‌توانید آن را رها کنید. دکتر جاشوا کلاپو، روان‌شناس بالینی، می‌گوید: «وقتی اعتمادی وجود ندارد هیچ پایه و اساسی هم وجود ندارد. اگر اعتمادی وجود نداشته باشد شما نمی‌توانید مسائل ارتباطی، سازگاری و صمیمت را مدیریت کنید. اگر اساسا در هیچ سطحی به طرف مقابل خود اعتماد ندارید، رابطه شما سمی است». در یک رابطه سالم و خوب شما نگران کارها و رفتارهای طرف مقابل خود نیستید.
۷. وقتی طرف مقابل‌تان کنار شما نیست، حال‌تان بهتر است.
اگر طرف مقابل‌تان به سفر برود یا رد مقطعی نباشد شما احساس عظیمی از آسایش و راحتی می‌کنید و این اصلا نشانه خوبی نیست. آپریل ماسینی، نویسنده و متخصص رابطه، می‌گوید: «اگر شما از اینکه آخر هفته تنها هستید خوشحال و هیجان‌زده می‌شوید، به این نکته توجه کنید که دلیل شادی شما این است که طرف مقابل‌تان وقتی در کنارتان است انرژی شما را می‌گیرد. اینکه در طول رابطه زمان‌هایی برای تنهایی شما را خوشحال کند کاملا طبیعی است، اما نه اینکه دائما از این موضوع خوشحال شوید». شاید دلیل خوشحالی خود را به درون‌گرا بودن‌تان ربط دهید، اما واقعیت این است که شما بدون طرف مقابل‌تان شادتر هستید. این مورد یکی از مهم‌ترین نشانه‌های یک رابطه بد و ناسالم است.
۸. هزینه همه چیز را شما می‌پردازید.
غذا، صورت‌حساب‌ها، اجاره، تفریح، مبلمان و ... مهم نیست چه کار یا چه چیزی است، در هر حال همیشه همه هزینه‌ها را شما پرداخت می‌کنید. در این حالت به نظر می‌رسد طرف مقابل‌تان فقط برای پرداخت هزینه‌ها به شما نیاز دارد. گاهی قول بازگشت پول را می‌دهد اما هیچ‌وقت این کار را نمی‌کند. این موضوع نشانه مهمی از سواستفاده از شما در رابطه است و مورد سواستفاده قرار گرفتن یعنی شما در یک رابطه بد قرار دارید.
۹. شما دائما از به هم خوردن رابطه نگران‌اید.
مهم نیست چه اختلاف نظرهایی وجود دارد، در هر حال شما نگران به هم خوردن رابطه‌تان هستید. این اختلاف نظر می‌تواند در مورد اینکه برای شام به کدام رستوران بروید و یا روز اول عید پیش چه کسی بروید باشد. فرقی نمی‌کند این اختلاف نظر سر چیست، در نهایت همیشه منجر به دعوا شده و به هیچ توافقی حاصل نمی‌شود و شما دائما این احساس را دارید که رابطه شما به‌زودی به هم می‌خورد.
۱۰. ذهن طرف مقابل‌تان همیشه در جای دیگری است.
وقتی با هم وقت می‌گذرانید، به نظر می‌رسد ذهن طرف مقابل‌تان جای دیگری است و در فضای دیگری سیر می‌کند. او درگیر شما و کارهایی که با هم انجام می‌دهید نیست. یا دارد با تلفن حرف می‌زند یا به نظر می‌رسد بی‌توجه و کسل شده است. شاید فکر کنید دلیل این موضوع شما هستید، اما چنین نیست. این موضوع نشانه‌ای است که شما در رابطه بدی قرار دارید و بهتر است در مورد آن به‌طور جدی فکر کنید.
۱۱. شما تلاش می‌کنید خاطرات خوب را به یاد آورید.
وقتی اوضاع رابطه بد می‌شود، دائما تلاش می‌کنید روزها و خاطرات خوب را به یاد آورید. اگر این خاطرات مربوط به ماه‌های اول رابطه یا فقط لحظات کوتاهی باشند، یعنی شما در رابطه‌بدی قرار دارید که احتمالا امیدی به بهبود آن نمی‌رود. سوفیا میلان، متخصص رابطه، می‌گوید: «اگر در ذهن شما افکاری بگذرد مانند اینکه رابطه‌ام مثل سابق نیست، این آن چیزی نیست که من می‌خواهم یا دیگر حس خوبی ندارم، احتمالا به این دلیل است که رابطه خوب شما اکنون سمی و بد شده است. اگر به این نتیجه برسید که طرف مقابل‌تان دیگر شبیه یک عاشق یا انسان مسئول در رابطه نیست و شما به جای رشد دائما در حال پسرفت هستید، باید در رابطه خود تجدید نظر کنید». بنابراین، اگر امیدی به روزهای خوب در آینده ندارید و فقط نگاه‌تان به لحظات خوش گذشته است، باید این موضوع را بپذیرید که در رابطه بدی قرار دارید.
