به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از سلامت نیوز، یکی از بروزات انسانها در نقاشیهای آنها به چشم ميخورد. خصوصا نقاشی کودکان، به دلیل سادگی کودکان و عدم شناخت آنها از ناخودآگاه و معنای نمادها، شخصیت و مسائل آنها را بهتر بروز ميدهد. خوشبختانه خط خطی و نقاشی کردن، از جمله کارهای غریزی و مورد علاقه کودکان است. اما غیر از سرگرم کردن کودکان و افزایش مهارت آنها در گرفتن قلم، کارکردهای دیگری هم دارد. برای مثال کودک نه تنها با نقاشیهایی که ميکشد خودش را ابراز ميکند، بلکه به طور ناخوداگاه مسائل و مشکلاتی را که با والدیناش دارد نیز نشان ميدهد. به همين دلیل در زمان ما، روانشناسان کودک برای شناخت کودکان و مسائل و مشکلات خانوادگی آنها از این ابزار استفاده ميکنند. از طرفی نقاشی در رشد شخصیت و روان کودک نیز اهميت دارد و نه تنها برای او امکان شناسایی محیط و شرکت خود در آن را فراهم ميسازد و یا سئوالاتی برایش مطرح ميسازد، بلکه به او امکان ميدهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح ميشود، در ذهن خود منظم کند. کودک در نقاشی مانند خواب و رؤیا، خود را از ممنوعیتها، رها ميسازد و با ما در حالتی ناخودآگاهانه درباره مسائل کشفیات و دلهرههایش صحبت ميکند. به همين دلیل نباید نقاشیهای کودکانمان را تصحیح کنیم یا آنها را وادار کنیم که از سنین پایین به کپی کردن و تقلید در نقاشی بپردازند. بلکه باید به آنها یاد بدهیم که آزادانه نقاشی کنند و تا جایی که امکان دارد خود را ابراز نمایند.
در این مقاله معانی بخشهایی از نقاشی کودکان را برایتان توضیح ميدهم. این معانی، توسط متخصصان و محققان از روی نقاشی هزاران کودک استخراج شدهاند. به نظر من هر مادر و پدری لازم است نسبت به بروزات فرزندان خود دقت و هشیاری بالا داشته باشند. وقتی یک نقاشی ميتواند این همه حقیقت را درباره کودک ما آشکار کند بدیهی است که سایر بروزات آنها هم حرفهای بسیار با ما دارند.
معنای خطوط متفاوت در نقاشی کودکان
کودکان خطها را به اشکال مختلف ميکشند. خط ضخیم، نازک، خط نقطه، خط مداوم، عمودی، افقی، زاویهدار، مارپیچ و غیره. همچنین خطوط ممکن است براق یا مات و یا شفاف باشند و این بدین معنا است که خط به تنهایی توانایی آن را دارد که حالتهای روانی مختلف مانند غم، شادی، بوالهوسی، عصبانیت، اعتقاد به خود و یا نمادهای مختلف را نشان دهد. برای تحلیل و تعبیر خطوط و یا خط نوشتاری قواعد ساده و معتبری وجود دارد: وقتی راحتی و خوشحالی باشد حرکات را وسیع و پردامنه ميکند، نتیجهاش خطوطی بازتر و بلندتر است. نیروی زندگی با علائم و خطوط بلند که به طرف بالا ميروند بیان ميشود. همچنین پرخاشگری کودکان با قطعه قطعه کردن و متغیر نمودن و بهم پیچیدن خطوط، نشان داده ميشود.
تجربه نشان داده است که خطهایی که با نیروی زیاد و پر رنگ شروع ميشوند و به صورت کاملاً بیرنگ به پایان ميرسند، نشانگر کمبود جوش و خروش و عدم قابلیت کودک برای به پایان رساندن فعالیت در دست انجام و به طور کلی نشانگر آن نیروی درونی است که نتوانسته است محل مناسبی برای اظهار وجود پیدا کند. همچنین کودکانی که هميشه ميخواهند اظهار وجود کنند و در عین حال اغلب بیش از دیگران زیر فشار قرار دارند، اشکالی با خطوط پراکنده ترسیم ميکنند. اگر قسمتهایی از ترکیب نقاشی بر اثر چندین بار خط خوردن مخفی مانده باشد، بیانگر مشکلات عاطفی و دلهره، ترس خالق آن از شیء یا شخصی است که با خط خطی مخفی شده است. اگر قسمتی از نقاشی با خطوط بیرنگ مخفی شده باشد نشاندهنده امنیت و سازگاری کودک است. خط برانگیخته و خشنی که تا حد پاره کردن کاغذ پیش ميرود نارضایتی و پرخاشگری را نشان ميدهد. خط کمرنگ نشان دهنده حساسیت، ملایمت و ظرافت است و گاهی نیز کمرویی، فقدان اعتماد به نفس و تردید آزمودنی را برجسته ميسازد. خطوط استوار و مستقیم حاکی از اعتماد به نفس، مصمم بودن و در عین حال تأثیر ناپذیری آزمودنی هستند، بالعکس خطوط منقطع در افراد تأثیرپذیر، مردد و کمال جو دیده ميشود. همچنین خطوط موازی، سایهها و چهار خانهها در افراد مضطرب دیده ميشوند. سایهها و رنگهای خاکستری نشانه افسردگی هستند، اما ابعاد سایهها، مدت زمانی که کودک به سایه زدن اختصاص ميدهد و از سرگیری آنها بیش از سایهها به خودی خود اهميت دارند، البته توضیح درباره خطوط در اینجا خاتمه پیدا نميکند و مبحث تفسیر خطوط، گستردهتر و پیچیدهتر از اینها است.
بهطور کلی ميتوان گفت که کودکانی که رسم و نقاشی آنها با تناسب بر روی کاغذ رسم شده، کودکانی آرام هستند. به نظر متخصصان کودکانی که فضا را بهتر از دیگران حس ميکنند دارای قابلیت درک بهتری هستند. همچنین بکارگیری فضا نشاندهنده ارتباط و طریقه واکنش کودک و محیط اطراف اوست. خارج شدن نقاشی از کادر کاغذ ميتواند نشان دهنده عقبماندگی ذهنی، کمبود محبت، کمبود اعتماد به نفس و جلب توجه اطرافیان باشد. کودکان خجالتی و کمرو نیز در گوشه کاغذ و یا در قسمت محدودی از فضای کاغذ و یا بر روی کاغذ کوچکی نقاشی ميکنند، زیرا در مقابل سطح کاغذهای بزرگ خود را گم ميکنند و این نیز ميتواند نشانگر عدم اعتماد و اطمينان به خود باشد.
نقش رنگها در نقاشی کودکان
در دوران کودکی در فاصله سنین ۳ تا ۶ سالگی کودک علاقه بیشتری به رنگها دارد و آن را مهمتر از شکل ظاهری ميداند، ولی به تدریج وابستگی کودک به رنگ کم ميشود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ بیشتر ميشود. همچنین هرقدر کودک کوچکتر باشد، رنگهایی که به کار ميگیرد زندهتر است و با افزایش سن، آموزش مدرسه و افزایش شناخت منطقی، کودک رنگهایی را که کمتر خشن هستند بکار ميبرد. در کودکستان بیشتر کودکان ترجیح ميدهند از رنگهای گرم و تند استفاده کنند و فقط کودکانی که در خانه تحت نظارت شدید قرار دارند، رنگهای سرد را انتخاب ميکنند که در این موارد علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی کودک مربوط ميشود. بنا به نظر متخصصان فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از موضوع نقاشی نشان دهنده خلاء عاطفی و گاهی نیز دلیل بر گرایشهای ضد اجتماعی است. تجربیات نشان داده است که کودکان سازگار در نقاشیهایشان به طور متوسط از پنج رنگ مختلف استفاده ميکنند. در حالی که کودکان گوشهگیر و یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نميکنند.
معنای برخی از رنگها
رنگ قرمز: به معنای قدرت، عمل و پیشروی است که از یکسو مبین نیرومندی اميال است و از سوی دیگر، خشم و گاهی پرخاشگری را نشان ميدهد. افراط در بکار بستن رنگ قرمز به معنای نیاز به حرکت و وجود یک زمينه تحرک پذیر است.
رنگ آبی: معرف حساسیت، دریافت پذیری، هیجانخواهی و درونیسازی است و رنگی است که صلح، آرامش، سکون و در حد افراطی فعل پذیری و تسلیم را نشان ميدهد.
رنگ بنفش: ترکیبی از آبی و قرمز یعنی رنگهایی است که دارای رمزگرایی متضاد هستند. چون رنگ آبی گرایش به درونگری و فعلپذیری و رنگ قرمز تمایل به برونگری و عمل را نشان ميدهد. بدین ترتیب رنگ بنفش معرف جمع اضداد و تمایل به چیز دیگر است. از زاویهای متفاوت، این رنگ دارای معنای عرفانی نیز هست، اما استفاده افراطی از آن را ميتوان نشان اضطراب و وجود تنشهای متناقض دانست.
رنگ زرد: معادل نور، شادی و خوشبینی است و به منزله رمز درخشش و گشایش محسوب ميشود و ميل به مشارکت یا گرایش عميق به پیشرفت را متجلی ميسازد. معمولاً کودکان ۹-۸ ساله از این رنگ بیشتر استفاده ميکنند. استفاده بیش از حد از رنگ زرد ميتواند به معنای نیاز به آزادسازی تنشهای درونی باشد.
رنگ سبز: آرامبخشترین رنگها است. از يك سو با نیاز به جلب توجه و ميل به محبوبیت مرتبط است و از یکسو گرایش به مبادله و ارتباط را نشان ميدهد و از سوی دیگر معرف اراده در سطح عمل، پایداری و سرسختی و گاهی نیز بازخوردهای مقاومت و تضادورزی است. هنگاميکه رنگ سبز بیشتر متمایل به زرد است، درونگری آزمودنی و زمانی که متمایل به آبی و قهوهای است برونگری او را برجسته ميسازد. همچنین رنگ سبز ميتواند به معنی نیازهای حسی و لذتجویی مادی کودک باشد.
رنگ پرتقالی: ترکیبی از قرمز و زرد است، نیروهای حیاتی، برونگری، ميل به موفقیت، شادی، نشاط و پویایی است و مانند رنگ قرمز استفاده مفرط از آن تحریکپذیری و آرامي فرد را نشان ميدهد، اما جنبه پرخاشگری آن کمتر است.
رنگ صورتی: مبین صلح، تعادل و توازن است. این رنگ به منزله قرمز ملایم معرف عاطفهای است که هوای نفس و پرخاشگری است و ملایمت و عطوفت را نشان ميدهد.
رنگ سیاه: به منزله نفی رنگ محسوب ميشود و استفاده مفرط از آن مبین غمگینی و نااميدی است. بکار بستن محدود آن و کشیدن لکههای سیاه نشاندهنده اضطراب است. بهطور کلی رنگ سیاه در برگیرنده مفاهیم نفی، اضطراب، مرگ و نااميدی است.
رنگ خاکستری یا دودی: یک رنگ خنثی است و چیزی را در سطح عمل یا احساس بیان نميکند. اگر کودک از رنگ آميزی خاکستری بهصورت گسترده استفاده کند ميتوان فرض کرد که وی در بیان احساسات یا در گذار به عمل با مشکلاتی مواجه است. بر اساس بررسی چندین نقاشی متوالی امکان تعیین دقیقتر وضعیت کودک وجود خواهد داشت. معنای رمزی رنگها توسط بسیاری از مؤلفان مورد بررسی قرار گرفته است و در حد خطوط کلی ميتوان گفت که غلبه رنگهای گرم (قرمز، پرتقالی، زرد و صورتی) منعکس کننده گرایش به برونگری، جستجو، تماس و مبادله است در حالیکه بکار بستن رنگهای سرد (آبی، سبز، خاکستری و سیاه) گرایش به درونکاوی، فاصلهجویی یا کمرویی را نشان ميدهد. بدیهی است سخن ما درباره رنگها و نیز دیگر عناصر نقاشی کودکان در همين جا به پایان نميرسد. مبحث نقاشی کودکان مبحث گستردهای است، اما با همين معرفی و شناخت اندک هم ميتوانیم با دقت در نقاشی کودکانمان در شناخت و کمک به حل مسائل آنان گامهایی برداریم.