متن آهنگ ویل از علی یاری
ای نوع بشر تا کی به همنوع بشر سودی ندهی ای نخل بی بار و ثمر مگر زفردا خبر نداری که جز بسر شور و شر نداری چرا بجز حرص و آرز و شهوت بسر هوای دگر نداری چه خونها که با دست تو ریخت چه دلها ز قهر تو گسیخت آخر ای بوالبشر تا به کی شور و شر در دار زندگی تا به کی گشته ای طالب سیم و زر قومی در بندگی گرسنه گروهی بقرص جویی جان سپرند گروه دگر حاصل رنج آنان شمرند ببین هزاران فقیر و مفلوک ملوک و مملوک ز حال هم بیخبرند حذر کن که در روز حساب ندا میرسد ز اهل کتاب کی رسیده ز پستی بوجود حاصل از زاد و بود تو چه بود در این دار خراب چه خونها که با دست تو ریخت چه دلها ز قهر تو گسیخت