متن آهنگ بومی از نیما مسیحا
تو به ترسِ عروسک ها نمیخندی مگه نه ؟ To be tarse arosakha nemikhandi mage na پر پروازِ مهتابُ نمی بندی مگه نه ؟ To parvaze mahtab nemibandi mage na تو اهل غنچه کردن تو زمستونی مگه نه ؟ هنوزم بومیِ طوفان و بارونی مگه نه ؟ تو رو از بغضی که توی نگاته تو رو از قهر دستات میشناسم نرنج از من اگه مثل گذشته هنوز از بی پناهی می هراسم ترانه آهنگ بومی از نیما مسیحا گناه تو نبوده نازنینم اگه فرصت نشد از گریه رد شیم میون این همه کولاک و رگبار مگه میشه که پروازو بلد شیم نگام کن تا ببینی ، من همینم یه زخمی با یه اندوه قدیمی تو اما مث اون روزای اول هنوز به پاکی برگ و نسیمی تو به ترسِ عروسک ها نمیخندی مگه نه ؟ To be tarse arosakha nemikhandi mage na پر پروازِ مهتابُ نمی بندی مگه نه ؟ To parvaze mahtab nemibandi mage na