ادبی ترین پیام تسلیت حضرت علی اکبر(ع) 

در این بخش متن و شعر کوتاه تسلیت حضرت علی اکبر را گردآوری کرده ایم تا رشادت و دلاوری این بزرگوار و شهادت شجاعانه او را گرامی داریم. با ساعد نیوز همراه باشید.

متن تسلیت شهادت حضرت علی اکبر(ع)

فلک با این همه جور و جفا و ظلم که داری/تو را نبوده حیا و تو هیچ شرم نداری

چرا که مادر گیتی نزاده چون اکبر/به حسن و قامت و خط مردنش چه سهل شماری

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

فریاد می کشید اکبر که آب نیست / این آب دست دوزخیان است وخواب نیست

سیلی به مشک خالی شان مینواختند / گویی جوانمردی ای دیگر به کار نیست!

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان / مثل تیری که رها می شود

از دست کمان خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود / بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

بسته اهل آسمان /

دل بر عشقِ تو جواناین شادیِ دشمنان /

آتش می زند به جانلاله گونِ چاکِ چاکم/

سرو افتاده به خاکمیا علی اکبر

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای / به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای

پدرت آمده در سینه تلاطم دارد / از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد

غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا / آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

شهادت جوان و شاب کربلاکی می گفت از گل بهتر ست

او شبیه حضرت پیغمبر است

اوعلی مرتضی آمد به میدان

ولی نه! نه! علی اکبراست او

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

ای یاس پرپر من علی اکبر من

شِبه پیمبر من علی اکبر من

از داغت ای علی جان

گریان دو چشمِ لیلا

ای اذان گوی من ، ای علی اکبرم

بعد تو دنیا جهنّم شده

قامتم از داغ تو خم شده غرق آتش بابا شد ،

جسمت ارباً اربا شد علی اکبر پسرم

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

کوفیان منتظر و در صدد آزارند/نکند داغ تو را روی دلم بگذارند

پسرم خیمه همینجاست مرا گم نکنی/پسرم دور نشو سنگ دلان بسیارند

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

ز دستم می روی اما صدایم در نمی آید/دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید

سرم را می گذارم روی کتف خواهرم زینب/الا ای محرم دردم چرا اکبر نمی آید

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

هر جا که بوده کربلا یا در مدینه/با زخم اول، زود قلب مادرش ریخت

او اولین رزمنده بود پس بدیهی ست/یک لشکر تازه نفس روی سرش ریخت

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

فکری به حال خنده لشکر نمی کنی/این خنده های لشکر تو می کشد مرا

عمه ز خیمه آمده برخیز ای علی/این صحنه در برابر تو می کشد مرا

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

حالا جواب زحمت لیلا چه می شود/فکر جواب مادر تو می کشد مرا

اینک چه گویم از تو به اهل حرم علی/حتما سؤال خواهر تو می کشد مرا

قطعه به قطعه روی عبا چیده ام تو را/این قطعه های دیگر تو می کشد مرا

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

ترا ز کشتن اکبر بگو چه سود رسیده/به غیر ینکه دل مادرش تو داغ گذاری

شنیده که شود عندلیب عاشق گل/ولیک وقت طراوت شگفتکی و بهاری

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

دیدنی گشته اگر دست و سر سینه تو/دیدنی تر ز من و خنده آن لشگر نیست

استخوان های تو پشت پدر هر دو شکست/باز هم شکر کنار من و تو مادر نیست

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

نه اینکه چون علی اکبر افسرده و پژمان/فتد ز رونق و حسن و شگفت و تاب و قراری

بگوید یکه بدی اول کلام من/بوقت نطق ولی در سکوت مضماری

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

دلم ترا وطن و قلب من شده قبرت/تو در ضمیر من از جمله سرو اسراری

وفا و سیرت و صهبائی ینکه جان دهد اکبر/عزیز فاطمه بگرفته اش به سینه و زاری

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

در خیمه بود دست پدر سوی آسمان

ناگه ز رزم گه صدای علی شنید

می خواست تا که بار دگر زنده بیندش

یارب مکن امید کسی را تو نا امید

می رفت تا که پدر برود همره پسر

زینب اگر به داد برادر نمی رسید

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

فریاد می کشید اکبر که آب نیست

این آب دست دوزخیان است وخواب نیست

سیلی به مشک خالی شان مینواختند

گویی جوانمردی ای دیگر به کار نیست!

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

برخیز از جای خود ، ای گل پرپرم

ای اذان گوی من ، ای علی اکبرم

بعد تو دنیا جهنّم شده

قامتم از داغ تو خم شده

غرق آتش بابا شد ،

جسمت ارباً اربا شد

علی اکبر پسرم

مثل تیری که رها می شود از دست کمان

خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود

بعد یک عمر رها از قفس تن شده

💔💔💔💔💔💔💔💔

برخیز از جای خود ، ای گل پرپرم

ای اذان گوی من ، ای علی اکبرم

بعد تو دنیا جهنّم شده

قامتم از داغ تو خم شده

غرق آتش بابا شد ،

جسمت ارباً اربا شد

علی اکبر پسرم

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

این پاره پاره پیکر تو می کشد مرا

بال سفید پرپر تو می کشد مرا

قربان روی خونی پیغمبری تو

این داغ چون پیمبر تو می کشد مرا

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

آن قدر پاشیده شده گل برگ هایش

حتی زره طاقت نیاورد آخرش ریخت

آخر نشد “بابا” بگوید، بی صدا رفت

با آن که هر چه داشت را در حنجرش ریخت

ناباورانه برگِ برگِ آرزو را

با گریه بابا در عبای باورش ریخت

پدرت آمده در سینه تلاطم دارد

از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد

غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا

آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا

یا علی اکبر

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

پسری مانده به خاک و پدری می نگرد

مانده حیران که چگونه بدنش را ببرد

چون که این چاک ترین جسم میان شهداست

مدد از کل جوانان بنی هاشم خواست

خوب شد بار دگر بوسه بر آن لب نگذاشت

ور نه می مرد از آن بوسه….

که زینب نگذاشتیدم

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم

دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت

خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم

ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان

مثل تیری که رها می شود از دست کمان

خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود

بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

علی اکبر

کی می گفت از گل بهتر ست او

شبیه حضرت پیغمبراست او

علی مرتضی آمد به میدان

ولی نه! نه! علی اکبراست او

💔💔💔💔💔💔💔💔💔

با خَلق و خُلق و منطق احمد نمای تو

با خشم و دست و بازوی خیبر گشای تو

ازیک طرف پیمبر و از یک طرف علی

جز تو که قادر است نشیند به جای تو؟

برخیز با حسین، غدیری به پا بکن

تا اینکه خصم فاطمه افتد به پای تو

در لشگری که اسم تو هم کشته می دهد

امیدوارم از مطالب ارائه شده لذت برده باشید تا بتوانید بااستفاده از این مطالب شهادت حضرت بزرگوار را گرامی بدارید.