افسانه‌های محلی جزیره قشم 

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از بیتوته، از میان تاریخ طولانی جزیره قشم معمولا فقط به زمان صفویه و حمله پرتغالی ها اشاره می شود. اما اما قدمت جزایر جنوب کشور و از جمله قشم به زمان تشکیل پادشاهی ایلامی(عیلامی) باز می گردد. مجاورت دریا و ارتباط فراوان با فرهنگ های دیگر به واسطه آن، فرهنگ منحصر به فرد و غنی ای را در جزیره قشم به وجود آورده است.

افسانه غولک

غولک موجودی است که در شکل واقعی خود مانند حیوانی با د می پر از خار دیده می شود. این موجود افسانه ای به اندازه سایر موجودات در افسانه های قشم ترسناک نیست. غولک به انسان آسیبی نمی رساند و برای وی خطری ندارد. در هیچ داستانی اشاره ای به آسیب رساندن غولک به مردم نشده اما بر اساس داستان های موجود وی از ترسناندن، آزار رساندن به انسان و در کل از درد کشیدن مردم لذت می برد و خوشحال می شود. این موجود می تواند تغییر چهره و تغییر صدا بدهد و به شکل انسان در آید. همچنین می تواند به صورت سایر حیوانات در آمده و به شکل دیگری آزار و اذیت خود را متوجه انسان نماید.

معروف است غولک خود را تبدیل به انسان می کند تا مسیر اشتباه را به افراد نشان بدهد. همچنین گاهی اوقات خود را به شکل آشنایان یک فرد در آوردت و تفرقه پراکنی می کند. گاهی هم خود را به شکل انسان تغییر داده و شخص را به جای خلوت کشانده و سپس ظاهر خود را تغییر می دهد تا از ترسیدن آن فرد لذت ببرد. طبق افسانه های محلی قشم غولک می تواند شبیه اسب یا الاغ شده و مردم یا بار آن ها را به جای اشتباه برده و رها نماید.

افسانه بوسلمه

بوسلمه یک موجود در افسانه های جنوب کشور است که بسیار ترسناک بوده و از گوشت و خون انسان و به خصوص کودکان تغذیه می کند. این حیوان قربانی خود را به عمق دریا می برد و حتی استخوان هایش را می خورد. بر اساس افسانه ها، بوسلمه فقط در تاریکی شب حمله می کند و هیکل بسیار بزرگی دارد. به گونه ای که لنج ها را در دریا غرق می کند.

این افسانه از لنج های تجاری که به مدت چندین هفته در آب سفر می کردند و به نقل از ملوانان آن ها شکل گرفت. آن ها ادعا کردند که گاهی اوقات در روشنی صبح متوجه می شدند که یکی از لنج ها ناپدید شده و این کار را به بوسلمه نسبت می دادند. همچنین این ملوان ها ادعا می کردند که بعضی دوستانشان که به روی عرشه می رفتند ناپدید می شدند و آن را نیز به بوسلمه نسبت می دادند. طبق قصه ها این موجود کودکانی که در تاریکی شب به تنهایی در آب شنا کنند را نیز شکار می کند ولی معمولا به ساحل نزدیک نمی شود و بیشتر لنج ها و ملوانانی که مسیر خود را گم کرده اند را شکار می کند.

بوسلمه برای مرد می که تمام زندگی خود را از راه ماهیگیری و تجارت بر روی آب می گذرانند یک شکارچی ترسناک در دل دریا به حساب می آید. با وجود گذشت زمان بوسلمه هیچ گاه از ذهن ملوانان بیرون نرفته و همیشه ترس را در دل آن ها و خانواده هایشان می اندازد.

افسانه ملمداس

همانطور که در افسانه های غربی پری دریایی وجود دارد که زیبا است و با صدایش ملوانان را سرگرم می کند و بعد به داخل آب باز خواهد گشت، ملمداس نیز زنی زیبا و جوان است که دریانوردان را اغوا می کند. ملمداس هم مثل پری دریایی بالاتنه زیبا و پایین تنه ماهی مانند دارد. بر طبق افسانه ها ملمداس ماهیگیرانی را که شب هنگام و تنها به کار مشغول باشند را پیدا می کند و آن ها را که نتوانند در برابر اغوای او مقاومت کنند را به سمت خود کشیده و با پاهای خود تکه تکه کرده و می خورد.

روایت دیگری نیز وجود دارد که ملمداس در زیر سایه درختان مردان جوان را اغوا نموده و بعد آن ها را می خورد. اما از ملمداس بیشتر به عنوان موجودی در دریا یاد می کنند.

کلام آخر

در آخر می توان گفت که برای تاریخ و هنر غنی جزیره قشم باید حتما یک بار به آن سفر کنید.