افشاگری جالب وحید سریال نون از پشت صحنه: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم
به گزارش پایگاه خبری_تحلیلی ساعدنیوز به نقل از روزنامه جام جم، چند هفتهای است که مخاطبان شبکه یک حدود ساعت22 به تماشای فصل پنجم سریال دیدنی «نونخ» مینشینند و با ماجراهای نورالدین خانزاده و همشهریهایش همراه میشوند. شخصیتهایی که در این سریال حضور دارند طی این پنج فصل به کاراکترهای دوست داشتنی و محبوبی تبدیل شدهاند و هرکدام طرفدارانی برای خود پیدا کردهاند.
یکی از این شخصیتها وحید با بازی سید حسین موسوی است که در سری جدید حضور پررنگتری به نسبت فصلهای قبلی دارد و با آن گویش شیرین کردی مدام سر به سر عمو کاووس میگذارد و با موقعیتهای طنزی که ایجاد میکنند، زوج خوبی را تشکیل دادهاند. موسوی متولد کردستان است و ازسال1383 وارد عرصه بازیگری شده وتئاتر را اززادگاهش شروع کرده است. با نمایشهای بسیاری روی صحنه رفته اما یکباره با بازی در نقش وحید در مجموعه نونخ درخشید و مورد توجه قرار گرفت. وحید درفصل جدید با نورالدین وسایر همشهریهایش از غرب تا جنوب کشور همسفر شده و قصههای جذابی را در سریال خلق کردهاند.
تضاد کاووس و وحید
وی درباره ویژگیهای شخصیتی وحید و تقابل او با عموکاووس توضیح میدهد: فکر میکنم از همان ابتدا آقای امیر وفایی خیلی هوشمندانه بین وحید و عمو کاووس تضادی ایجاد کرد که این تضاد و تنش که بین این دو نفر هست، موقعیتهای کمدی خلق کرد که مردم دوست دارند. البته این اتفاق در سری جدید بیشتر شد که باز هم از هوشمندی نویسنده و کارگردان بود. همین ویژگی باعث شد وحید بازیگوشتر شده و شیطنتش هم بیشتر شود که همین موضوع جای کار را برای بازی در این نقش هم بیشتر میکند. در کل من شخصیت وحید را دوست دارم. نکته مهمتر اینکه در عین شیطنتهایی که میکند، ویژگیای دارد که من خیلی این ویژگی را دوست دارم؛ وحید احترام بزرگترها را همیشه نگه میدارد و هیچ بیادبی به آنها به خصوص عمو کاووس نمیکند. در ادامه داستان و در سکانسهایی هم میبینید همین وحید که سر به سر عمو کاووس میگذارد، از یک جایی به بعد تنها مونس او میشود و به او کمک میکند و این تحولی که در شخصیت وحید در طول داستان به وجود میآید، برای من خیلی جذاب بود.
بیهوشی از شدت گرما
نونخ در سری جدید سفر جادهای را از غرب به جنوب آغاز کرده است و قطعا چنین سفری به نقاط مختلف ایران میتواند سختیهایی را در پی داشته و همچنین جذابیتهایی را هم برای بازیگر به همراه داشته باشد. موسوی در این خصوص بیان میکند: از آنجا که اغلب بچهها از مناطق کوهستانی آمده بودند، در سفری که به چابهار داشتیم، یکباره به جایی میآمدیم که هوای گرم و مرطوبی داشت. آن هم حدود 11 ساعت در فضای بسته مینیبوس که یک مینیبوس قدیمی بود و هیچ وسیله تهویهای هم نداشت. شیشهها هم باید بسته میبود تا صدای خارج از ماشین مزاحمتی برای فیلمبرداری نداشته باشد. یکی از اتفاقاتی که در این سکانسها میافتاد این بود که ما مدام به خواب میرفتیم. یعنی وسط فیلمبرداری یکی از بازیگران به خواب میرفت و بقیه او را بیدار میکردند تا دیالوگ بگوید. این اتفاق برای ما خیلی عجیب بود.تا اینکه یکی از بچههای چابهار گفت که شما بیهوش میشدید، نه اینکه بخوابید! چون به خاطر گرمای زیاد برای لحظاتی خون به مغزتان نمیرسید. ما دو ماه این وضعیت را داشتیم و برای هر کدام از ما تکرار میشد. این، یکی از اتفاقات و سختیهای کار برای ما بود. این بازیگر در سریال «راز بقا» هم با آقای آقاخانی همکاری داشت. او درباره تعامل با آقاخانی برای ایفای نقش میگوید: یکی از ویژگیهای آقای آقاخانی همین مسأله است که فضا را برای تعامل و خلاقیت بازیگر ایجاد میکند. من بارها موقع فیلمبرداری دیدم که چطور درباره ایده بچهها و طنز موقعیت با همدیگر صحبت میکردند و این ایدهها خیلی به طنز موقعیت صحنهها کمک میکرد. یعنی بچهها در طنز، موقعیتهایی که ایجاد میشد همگی نقش داشتند و به نظرم این تعامل و اتفاق خوبی بود. یکی از نکاتی که در طنز بازیگران سریال به چشم میخورد این است که در عین اصالتی که در گفتار و رفتارشان دارند، شوخیهایشان خیلی به روز است. به عنوان مثال از اصطلاحات بازی مافیا خیلی استفاده میکنند. میتوان گفت این به روز بودن، ارتباط شخصیتها و داستان را با مخاطب بیشتر و عمیقتر کرده است. موسوی در این باره توضیح میدهد: این اتفاق برای من به عنوان بازیگر خیلی جذاب بود. فکر میکنم همین شوخیها و اتفاقات به روز سریال باعث میشود مخاطبان از ردههای سنی مختلف با شخصیتها و ماجراها ارتباط بگیرند. مردم هم خیلی این شوخیها و دیالوگها را دوست داشتند. این را از بازخوردی که در فضای مجازی از مردم میگیرم، میگویم. یا حتی نکاتی که درباره سریال «مختار» میگوییم و درباره آن صحبت میکنیم، به دل مخاطب نشسته است.