افشای راز قتل فرزندان توسط پدر 32 ساله

  چهارشنبه، 07 اردیبهشت 1401 ID  کد خبر 202860
افشای راز قتل فرزندان توسط پدر 32 ساله
ساعدنیوز: عصر یک شنبه گذشته، ماجرای تکان دهنده ای در مشهد رخ داد که بسیاری از مخاطبان را در شوک فرو برد.

به گزارش سایت خبری ساعدنیوز به نقل از روزنامه خراسان، مرد ۳۲ ساله ای که با شکایت همسرش دستگیر شده بود، ناگهان راز قتل دو فرزند ۷ و ۴ ساله اش را فاش کرد و در حضور قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) محل دفن اجساد را در بیابان های طبرسی شمالی ۷۶ نشان داد. دقایقی بعد با دستور مقام قضایی، امدادگران آتش نشانی در حالی جست وجوها را برای یافتن بقایای اجساد قربانیان این جنایت هولناک آغاز کردند که گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی نیز برای ادامه تحقیقات در محل حضور داشتند.

پس از مدتی جست وجو، همدست متهم به قتل نیز که «علی – ر» نام دارد، به محل مذکور هدایت شد و بالاخره بقایای اجساد قربانیان این حادثه وحشتناک، از زیر خاک های سرد بیرون آمد. متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوالات فنی سروان منفرد (افسر پرونده) که با نظارت و در حضور قاضی صفری صورت گرفت، انگیزه این جنایت را اختلافات خانوادگی ذکر کرد.

او در گفت وگویی کوتاه به سوالات درباره سرگذشت خود و چگونگی آشنایی با همسرش نیز پاسخ داد که نتیجه این گفت وگو به مخاطبان تقدیم می شود.

نامت چیست؟ جابر- الف

اهل کجایی؟ لنگرود

سواد داری؟ بله! تا کلاس سوم راهنمایی تحصیل کردم.

چرا ادامه تحصیل ندادی؟ به درس و مدرسه علاقه زیادی نداشتم از سوی دیگر هم می خواستم سرکار بروم و برای خودم درآمد کسب کنم.

چه شغلی برای خودت انتخاب کردی؟ از همان زمان به کارگری ساختمان روی آوردم ولی بیشتر در زمینه گچ کاری فعالیت می کردم.

الان چند ساله هستی؟ متولد ۱۳۶۸ هستم.

پدرت چه کاره است؟ در اداره پست کار می کرد. البته کشاورزی هم داشتیم ولی من می خواستم مستقل زندگی کنم.

مادرت خانه دار است؟ بله!

خدمت سربازی را در کجا گذرانده ای؟ دوران آموزشی را در شهرستان شیروان از توابع خراسان شمالی بودم و بعد هم به لاهیجان منتقل شدم و تا پایان خدمت سربازی آن جا بودم.

چه سالی ازدواج کردی؟ سال ۹۱ بود.

با همسرت چگونه آشنا شدی؟ او را در مسیر مدرسه دیدم! به دنبالش رفتم تا این که بالاخره شماره تلفن او را گرفتم و حدود دو ماه با یکدیگر در ارتباط بودیم تا این که به خواستگاری اش رفتم و با هم ازدواج کردیم.

در واقع با یک آشنایی خیابانی، عاشق شدی؟ بله! اما نمی دانستم که این آشنایی به چنین سرانجامی می رسد!

چند سال بعد از ازدواج اختلافات شما با همسرت آغاز شد؟ از همان اوایل زندگی!

چرا؟ همه زندگی مرا یک «پیامک» نابود کرد. یک شب وقتی قصد رفتن به سرویس بهداشتی را داشتم و همسرم در پذیرایی منزل نشسته بود، احساس کردم یک «پیامک» به گوشی تلفن همسرم ارسال شد. سوء ظن همه وجودم را گرفت، خیلی زود بازگشتم و از همسرم خواستم گوشی تلفنش را به من بدهد ولی او مقاومت کرد. به همین دلیل گوشی را به زور از او گرفتم و پیامکی با این مضمون دیدم که «می توانی صحبت کنی؟» این پیامک روح و روانم را به هم ریخت و سوء ظن مانند خوره به جانم افتاد.

همسرت چه می گفت؟ او انکار می کرد که عامل ارسال پیامک را می شناسد.

شاید یک فرد ناشناس به اشتباه آن را ارسال کرده بود؟
دیگر نمی دانم! اما همان پیامک مرا نابود کرد.

بعد از این ماجرا اختلافات شما آغاز شد؟ بله! من از ساعت ۶ صبح تا ۸ شب سرکار بودم ولی روابط عاطفی ما با آن که دخترم به دنیا آمده بود، خیلی سرد بود.

چگونه با این شرایط به زندگی مشترک ادامه می دادی؟ همیشه باهم قهر بودیم. او بیشتر اوقات را در خانه مادرش بود. حتی گاهی شب ها نیز به خانه خودمان نمی رفتیم! البته همسرم مدام می گفت: بی خیال شو! اما باز هم این روابط سرد ادامه می یافت.

چرا طلاق ندادی؟ به او گفتم بیا طلاق بگیریم و آبرومندانه از یکدیگر جدا شویم تا دیگران درباره ما حرفی نزنند ولی نتوانستیم به توافق برسیم. این درحالی بود که سال ۹۵ پسرم نیز به دنیا آمده بود.

چرا به مشهد آمدی؟ با آن وضعیت نمی توانستم در لنگرود زندگی کنم. از طرف دیگر فقط مشهد را می شناختم چون هنگام خدمت سربازی در شیروان مرخصی می گرفتم و به مشهد می آمدم.
به همین دلیل در سال ۹۵، همسر و فرزندانم را رها کردم و به مشهد آمدم تا در این جا کار کنم!

همسرت غیابی طلاق گرفت؟ بله! او سال ۹۷ پس از دو سال بالاخره به صورت غیابی طلاق گرفت و از من خواست فرزندانم را تحویل بگیرم.

چرا از بزرگ ترها نخواستی برای ادامه زندگی مشترک شما میانجی گری کنند؟ من با خانواده ام زیاد ارتباطی نداشتم از طرف دیگر هم آن ها مرا مقصر می دانستند و از همسرم حمایت می کردند چرا که او با گریه و زاری دل خانواده ام را به دست آورده بود.

در مشهد خانه اجاره کردی؟ نه! با آن که از تابستان سال ۹۸ فرزندانم را به مشهد آوردم ولی در خیابان ها و اماکن تفریحی و زیارتی سرگردان بودم.

پسر ۴ ساله و دختر ۷ ساله را چگونه نگهداری می کردی؟ گاهی با خودم به سرکار بنایی و گچ کاری می بردم و برخی شب ها را روی چمن ها و زیر پل ها می خوابیدیم!

فکر نمی کردی دخترت باید به مدرسه برود؟ چاره ای نداشتم! کاری از دستم ساخته نبود.

ولی از سال ۹۸ اوج کرونا بود و کسب و کارها رونق نداشت، چگونه زندگی می کردی؟ با همان درآمد اندکی که گاهی سرکار می رفتم هزینه ها را تامین می کردم.

گدایی هم کردی؟ نه!

با «علی – ر» کجا آشنا شدی؟
او از من بزرگ تر است و در لنگرود هم محله ای بودیم. از آن زمان با هم دوست هستیم.

او را چگونه در مشهد پیدا کردی؟ یک روز که سرکار ساختمانی رفته بودم، او هم اتفاقی در همان ساختمان کار می کرد! این گونه دوباره با هم ارتباط برقرار کردیم.

او در مشهد خانه داشت؟ بله! در حاشیه صدمتری زندگی می کرد و گاهی مرا با خودش سرکار می برد.

او هم از همسرش طلاق گرفته است؟ بله! او هم پارسال زنش را طلاق داد ولی بدون آبروریزی از هم جدا شدند.

چه شد که تصمیم به قتل فرزندانت گرفتی؟ نمی خواستم آن ها را بکشم اتفاقی این حادثه رخ داد. مدت زیادی نبود که آن ها نزد من زندگی می کردند. پسرم وقتی من به مشهد آمدم ۵ ماهه بود و تقریبا مرا نمی شناخت. دخترم نیز به خواست مادرش مرا اذیت می کرد و رفتارهای بی ادبانه داشت.

شهریور سال ۹۸ بود که برای ترساندن دخترم طناب را دور گردنش انداختم اما دیدم چشمانش بسته شد.

چرا با «علی – ر» تماس گرفتی؟ چون او دوستم بود. وقتی به خانه آمد کمک کرد تا جسد را دفن کنیم.

پسر ۴ ساله ات را چرا کشتی؟ او هم آن قدر روی اعصابم راه رفت که خسته شدم و با لگد به شکمش زدم که بعد هم با کمک «علی – ر» جسد او را نیز در کنار خواهرش دفن کردیم.

پشیمانی؟ بله!

وقتی فرزندانت را کشتی، چه احساسی داشتی؟ گریه کردم!

هیچ وقت کابوس ندیده ای؟ چرا! یک شب آن ها را در خواب دیدم که پسرم به من گفت: بابا گریه نکن!

معتاد هستی؟ نه! فقط قلیان می کشم دیگر اهل هیچ نوع مواد مخدری نیستم!

ریشه این جنایت را در چه چیزی می دانی؟ سوء ظن! بعد از آن که در خیابان عاشق همسرم شدم! پیامک آن فرد ناشناس، مرا به این جا رساند.

اگر زمان به گذشته بازگردد چه می کنی؟ عاقلانه تصمیم می گیرم.

وقتی بقایای اجساد فرزندانت از زیر خاک بیرون آمد چه حالی داشتی؟ فقط گریه می کردم.

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
رهبر معظم انقلاب: از وقتی که رهبر شده‌ام آجیل نخوردم؛ چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند! (518 نظر) داریوش ارجمند: زنی که وزنه برداری می کند نه رَحِم دارد و نه تخمدان ریش درآورده نه می‌تواند شوهر کند و نه می‌تواند بچه داشته باشد! (256 نظر) 10 اقدامِ منجر به گرانی در 100 روز (255 نظر) 10 ایده تبلیغات مؤثر برای کسب‌وکارهای کوچک (246 نظر) (تصاویر) سفر به عصر قاجار؛ منظره‌های «کلاردشت»، 158 سال قبل (245 نظر) مهران مدیری: من رفتم مسافرت و بهترین هتل اون شهر رو پیدا کردم ولی من رو نشناخت و گفت اتاقامون پُره، من هنوزم که هنوزه فکر میکنم دارم خواب میبینم+ویدیو (224 نظر) الهام چرخنده: من برای همه کسانی که کتکم زدند، باعث بیماری قلبی شدند نفرین ندارم اما الهی که به درد من دچار بشید+ویدیو (98 نظر) مازیار لرستانی: ای کاش به جای روز زن و روز مرد، روز شرف و انسانیت داشتیم+عکس (72 نظر) رونالدو: برای اولین بار جورجینا را برای شام دعوت کردم متعجب بود چون باورش نمی شد که به جای اتوبوس با بوگاتی به خانه برمی گردد+فیلم (61 نظر) شعرخوانی زیبا و دلنشین رهبر معظم انقلاب: ای تکیه گاه و پناه زیباترین لحظه های پرعصمت و پر شکوه تنهایی و خلوت من+ویدیو (52 نظر) تعجب بازیگر مطرح ترکیه با دیدن خونه زندگیِ شاه‌نشین پوریا پورسرخ، آرش سریال کیمیا+ ویدیو/ میزبانی درجه یک در خانه‌ای درجه یک👌 (44 نظر) علی دایی در واکنش به تقلید صدایش در مراسم استقلالی‌ها: در گذشته پادشاهان دلقک‌هایی داشتند که وظیفه‌شان تقلید صدا و خنداندن مردم بود+عکس (43 نظر) خلاقیت خنده دار پدر ایرانی با طراحی سینما در توالت خانه اش حماسه آفرید+عکس/ هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (41 نظر) مهران مدیری: شایعه نیست؛ هواپیمای شخصی دارم سوئیچ رو هم دادم به بچه‌های پشت صحنه! / برشی از برنامه تلویزیونی جذاب «دورهمی» با اجرای بی‌نظیر مهران مدیری (39 نظر) تذکر جدی علی دایی به اعجوبه طنز ایران: دفعه آخرت باشد که ادای من را درآوردی! (38 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
منتخب روز   
جریمه سنگین قهرمان سرشناس به خاطر دست درازی به یک زن 5 منطقه گردشگری پاییزی اطراف تبریز/ جون میدن واسه گرفتن عکسهای جذاب پاییزی قتل در پارک قیطریه بخاطر متلک انداختن به نامزد مقتول مهران مدیری: بدترین 4 سال زندگیم حتی پول نان و پنیر نداشتم! پسرم فرهاد از گرسنگی بیهوش شد/عین جنازه شده بودم عوضش الان بادیگارد دارم+فیلم حضور پرانرژی قهرمانان جوکر، ناهید مسلمی و عمو رشید در وی‌آی‌پی کنسرت سهراب پاکزاد/ یویو گفتن ناهید مسلمی رو وسط کنسرت از دست ندید👌 می‌گویند پزشکیان برف تهران را هم نخواهد دید! / تأخیر در پرداخت یارانه پاس گل به مخالفان دو آتیشه رئیس جمهور بود دورهمی پارسا پیروزفر و پریناز ایزدیار در یک کافه شیک و دلباز/ دو بازیگر خوش استایل و دوست‌داشتنی در یک قاب هدیه‌ دست‌ساز مادران سرزمین آفتاب، سیستان و بلوچستان به مسعود پزشکیان+ویدیو استفاده از ویروس کووید 19 برای مبارزه با سرطان! تب دنگی خطرناک شد؛ شیوع در جنوب شرقی ایران! سردار آزمون: وقتی دو تا گل میزنیم فکر میکنیم بازی رو بردیم و این ایراد بزرگ ماست/ناراحتی سردار آزمون بعد از بازی با قرقیزستان جزئیات پرونده آزار و اذیت دختر 16 ساله مشهدی از طرف 2 برادر ناتنی و پناه بردن او به کلانتری / از چند سال قبل که 2 برادر ناتنی ام به مصرف شیشه اعتیاد پیدا کردند مدام مرا کتک می زدند...