موضع گیری دوگانه از سوی دولت و مجلس در این خصوص، ریشه در این واقعیت دارد که جریان حاکم بر دو قوه، در تلاش است تا هم احیای برجام در وین به سرانجام برسد و امضاء شود و هم بخشی از این جریان، در کسوتِ منتقد تلاش می کنند که راه برائت را برای آینده نبندند.
ساعدنیوز: روزنامه وال استریت ژورنال از تحریر پیش نویس توافق احیای برجام در وین خبر داده است و حتی برخی از منابع خبری از توافق بر سر معافیت فروش نفت به جای لغو تحریم های نفتی آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران خبر داده اند. در این میان در مجلس نمایندگان مردم با انتشار نامه ای خواستار دریافت تضمین های لازم برای عدم خروج دوباره آمریکا از برجام شده اند. چرا علیرغم همسوئی جناحی دو قوه، در این خصوص ما شاهد وحدت رویه نیستیم؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: بر اساس یک رویه تاریخی در ایران، همواره بخشی از مسئولان در کشور، به عنوان اپوزیسیون داخلی عمل کرده اند. این رویه، در بین دو جناح رقیب، تا حدودی قابل درک است، ولی ادامه این رویه در داخل یک جناح که هر سه قوه را در اختیار را دارد، تعجب برانگیز است. به اعتقاد من، این نوع موضع گیری دوگانه از سوی دولت و مجلس در این خصوص، ریشه در این واقعیت دارد که جریان حاکم بر دو قوه، در تلاش است تا هم احیای برجام در وین به سرانجام برسد و امضاء شود و هم بخشی از این جریان، در کسوتِ منتقد تلاش می کنند که راه برائت را برای آینده نبندند.
طبق قانون اساسی، برجام و موضوع هسته ای یک موضوع کلان و حاکمیتی است که اساساً تصمیم گیرنده اصلی در این خصوص، شورای عالی امنیت ملی کشور است نه وزارت خارجه. وزارت خارجه در این مورد، تابع تصمیماتی است که در شورای عالی امنیت ملی گرفته می شود. طبیعتاً آقای قالیباف به عنوان رئیس قوه مقننه در این جلسات حضور دارد و می تواند مستقیماً نظرات نمایندگان و مجلس را در این شورا منعکس کند. این نامه ای که منتشر شده است، مطالب به حقی است و دغدغه های مهمی را مطرح می کنند. ولیکن از آنجایی که تصمیم نهایی با شورای عالی امنیت ملی است طبیعتاً بهترین کار این است که دو قوه زمینه را برای اجرای توافق و تضمین آینده آن مهیا کنند.
من معتقدم که از هر نوع توافقی در راستای تنش زدایی فارغ از این که در چه دولتی صورت گرفته باشد، خواه در دولت روحانی یا در دولت رئیسی، باید دفاع کرد. و مسئولین کشور نیز باید برای تأمین منافع ملی، به این امر اهتمام داشته باشند. متأسفانه تمام نمایندگان مجلس و بخش اعظمی از دولتمردان حاضر در کابینه آقای رئیسی کسانی هستند که یا حداقل برجام را یک اشتباه می دانند یا حداکثر آن را یک خیانت قلمداد می کنند! به همین دلیل ما در دولت کنونی و به طور کلی، جریان حاکم با بحران پل زدن میان اجرا و نقد را شاهد هستیم.

هیچ کس نمی تواند در دنیای کنونی قبول کند که مردم کشوری که صاحب چهارمین ذخایر طبیعی غنی دنیا است در دشواری زندگی کند. تحمیل این سبک زندگی به مردم دقیقاً یعنی ایجاد چالش و تنش در داخل.
به اعتقاد من، جناح مقابل نیز باید از توافق و ثمرات تنش زدایانه آن استقبال و حمایت کند و آن را به فال نیک بگیرد و نباید در این خصوص به نبش قبر اختلافات و نقدهای گذشته بپردازد. من هم معتقدم که باید تضمینهای لازم برای اجرای دقیق توافق گرفته شود! ولی این تضمین در عمل است. همان طور که دولت ایالات متحده آمریکا زیر بار خواسته هایی نمی رود که با منافع ملی اش در تضاد است، ما هم باید در این خصوص هشیار باشیم. نباید تصمیمی برگشت ناپذیر بگیریم. امروز جمهوری خواهان شمشیر را از رو بسته اند. حتی بحث بر سر این است که اگر در کنگره این توافق تصویب نشود، جنبه اجرایی ندارد.
ولی با این اوصاف، من معتقدم که تضمین عملی آینده توافق مستلزم ریشه دواندن توافق در دیپلماسی رسمی کشور و خارج کردن از بحران در دیپلماسی عمومی است. متأسفانه ما بعد از امضای برجام در دولت قبلی شاهد رعایت این الزامات نبودیم. طبیعتاً اگر تنش ها در حوزه دیپلماسی عمومی کنار می رفت زمینه برای حضور شرکت های آمریکایی در ایران و بهرمند شدن از مزایای این توافق توسط این شرکت ها فراهم می شد و امتیازات به کشورهای بی خاصیت اروپایی داده نمی شد، ترامپ به این راحتی نمی توانست این توافق را زیر پا بگذارد چرا که پای منافع شرکت های آمریکایی در میان بود.
امروز بایدن درباره اجرای برجام دروغ می گوید. او طبق قانون آمریکا دارای ابزارهای محکمی مثل فرمان اجرایی، بخشنامنه، توافقنامه و یادداشت برای دور زدن کنگره است. اگر از این ظرفیت استفاده شود، و در دوران ریاست جمهوری برجام این توافق ریشه بدواند به اعتقاد من، توافق رفته رفته به درختی تناور تبدیل خواهد شد که کندن آن به این آسانی نخواهد بود.
متأسفانه در دیپلماسی عمومی کشور، خاصیت برخی مسئولان این است که ایران را تبدیل به سیبل کنند. چرا باید ما در رأس چالش ها قرار بگیریم. این تنش ها و چالش ها هیچ سودی برای ما در بر ندارد. بحران اوکراین نشان داد که ما در دنیای پرچالشی زندگی می کنیم. سیاستمداران ما باید تنش زدائی در خارج و توسعه در داخل را در دستور کار قرار دهند. تنش در داخل کشور هیچ سودی برای ما ندارد. امروز برخی از مسئولین کشور دو حوزه در جامعه تعریف می کنند. یکی حوزه حیات و زندگی برای خودشان سرشار از ثروت و آرامش و موقعیت های سیاسی و اقتصادی و دیگری حیاتی پرمشقت و دشواری برای مردم ایران. گفته می شود که ملت ایران توان زندگی در شرایط دشوار را دارد. این نگاه خاص انجمن حجتیه است. هیچ کس نمی تواند در دنیای کنونی قبول کند که مردم کشوری که صاحب چهارمین ذخایر طبیعی غنی دنیا است در دشواری زندگی کند. تحمیل این سبک زندگی به مردم دقیقاً یعنی ایجاد چالش و تنش در داخل.

متأسفانه برخی از مسئولان ایرانی به صورت تحقیرآمیزی در سه مرحله در دولت احمدی نژاد، در دولت روحانی و تتمه آن در دولت کنونی، دلیل تراشی کردند که انتقال گاز به اروپا صرفه اقتصادی ندارد!
ساعدنیوز: بالأخره بعد از هفته ها تنش و چالش در شرق اروپا، پوتین دیشب با صدور فرمانی علناً استقلال منطقه دونباس اوکراین را به رسمیت شناخت و سناریوی ضمیمه کردن دو استان لوهانسک و دونتسک به خاک روسیه کلید خورد. جلسه شورای امنیت پرتنش آغاز شد و بسیاری از کشورهای دنیا این حرکت پوتین را محکوم کردند. روسیه به عنوان تأمین کننده اصلی انرژی اروپا به نظر با کشوری دیگر در آینده ای نزدیک عوض خواهد شد و قطر اصلی ترین گزینه برای این کار است. دیروز شاهد سفر آقای رئیسی به قطر بودیم. آیا این امکان وجود دارد که ایران به واسطه توافق با غرب در خصوص مسأله هسته ای، در انتقال گاز به اروپا با قطر همکاری کند؟
دکتر حشمت الله فلاحت پیشه: واقعیت روابط بین الملل این است که حتی کشورهایی که با همدیگر در عرصه سیاست، روابط راهبردی دارند، در عرصه اقتصاد ملاحظه منافع همدیگر را نمی کنند و فقط در تلاش برای تأمین منافع خودشان هستند. ایران در دهه 1990 اولین کشوری بود که ظرفیت تبدیل شدن به مبدء صدور گاز به اروپا را داشت و حتی بعد از سفر مرحوم هاشمی رفسنجانی و امضای قراردادهای گازی با ترکیه، مقامات ترک نیز اعلام آمادگی برای همکاری جهت ترانزیت گاز به اروپا از ایران را کردند.
متأسفانه در طول این مدت، ایران گرفتار تنش هایی شد که روس ها در تطویل این تنش ها نقش بسیار پررنگی داشتند. در گیر و دار همین تنش ها، روسیه جایگزین ایران برای صادرات گاز به اروپا شد. تصمیمات مختلف در داخل و تحولات در خارج، فرصت های توسعه را از ایران ربود. هیچ کشوری را شما در دنیا نمی توانید سراغ داشته باشید که این همه فرصت های توسعه را از دست داده باشد. حداقل یازده مورد کشور را می توانم برای شما نام ببرم که با ربودن فرصت های توسعه ایران، تبدیل به قدرت اقتصادی در منطقه شدند. روسیه یکی از این کشورها است که تبدیل به هاب انرژی اروپا شد.
امروز که هیچ کسی در دنیا، درباره تصمیم پوتین در خصوص حمله به اوکراین شک و تردیدی ندارد، ایران حتی به عنوان گزینه سوم هم مطرح نیست. قطر این فرصت طلایی را صاحب شده است. متأسفانه برخی از مسئولان ایرانی به صورت تحقیرآمیزی در سه مرحله در دولت احمدی نژاد، در دولت روحانی و تتمه آن در دولت کنونی، دلیل تراشی کردند که انتقال گاز به اروپا صرفه اقتصادی ندارد! این کار را دقیقاً برای دلگرمی روس ها کردند تا مگر در مذاکرات با توجه به روابط گرمی که روسیه با آلمان دارد، روسیه طرف ما را بگیرد. ما امتیازات زیادی به روسیه دادیم ولی در مقابل امتیازی دریافت نکردیم.
من معتقدم که امروز با روشن شدن واقعیت روس ها، به عنوان داعیه دار ابرقدرتی در دنیا و تنش موجود در شرق اروپا، بهترین فرصت برای ایران است که ابرچالش هسته ای را با یک توافق حل و فصل کند و زمینه را برای حضور پرقدرت در بازار انرژی دنیا فراهم کند.