به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز به نقل از ایسنا، بعد از هشت سال این جمعه چه قدر فرق دارد و غم‌انگیز است، دیگر آل هاشم نیست نماز جمعه را با دعوت به تقوای الهی و تشکر از میزهای خدمتی که خود بانی برپاییشان بود، آغاز کند. امروز اولین جمعه‌ای است که آیت‌الله آل‌هاشم خواب مانده، خوابی از جنس ابدی در امن‌ترین نقطه‌ی این شهر.
جلوی درب مصلی پرشده از پوسترهای بزرگی از آقاسید با همان لبخند دلنشینش، گویی چشم‌هایش انتظار این جمعه را می‌کشد، از همان بدو ورود به مصلی تمامی زمزمه‌ها در خصوص آیت الله آل‌هاشم است.
یکی از خادمین مصلی می‌گوید: هیچ امام جمعه‌ای جای آیت‌الله آل هاشم را برای ما نمی‌گیرد، از خداوند می‌خواهم نور بر قبر شریف این شهید ببارد و به خانواده‌اش صبر حضرت زینب«س» را عطا کند.
به سراغ مادری می‌روم که پای ثابت ردیف‌های اول نمازجمعه‌ی تبریز است، وقتی از او در مورد حس و حالش می‌پرسم پاسخ می‌دهد: از لحظه‌ی ورود تا الان دلم خون گریه می‌کند، به قدری رفتن فرزند پیامبر من را ناراحت کرده که حتی نمی‌توانم به تصویر آیت‌الله آل هاشم نگاه کنم.
او می‌گوید: هر سخن شهید آل هاشم درس اخلاقی برای نمازگزاران بود، دل‌هایمان با سخنانش آرام می‌گرفت و به آینده امیدوار می‌شدیم.
دخترکوچکی در کنج دیوار دستش را زیرچانه‌اش گذاشته و بسیار غمگین نشسته است، وقتی حرف از آیت‌الله آل هاشم شد بغضش ترکید و اشک‌هایش به تمام قد صورتش جاری شد و گفت: خیلی ناراحتم امروز حاج آقا دیگر در بین ما نیست یک بار که برایش نقاشی کشیده بودم، نقاشی را از من گرفت و یک بسته مداد رنگی به من هدیه داد.
او ادامه می‌دهد: این بهترین کادوی عمرم بود که گرفته بودم ولی الان خیلی ناراحتم که حاج آقا شهید شده و هیچ وقت دیگر به مصلی نمی‌آید، فقط می‌خواهم بگویم« باشین ساغ اولسون آذربایجان».
نگاه کردن به محراب خالی آیت الله آل‌هاشم کار هرکسی نیست، دل می‌سوزاند، پدری را می‌بینم که با قد خمیده، دستش را زیرچشمانش می‌کشد و زیر لب زمزمه می‌کند: حاج آقا کجایی.
او نیز ادامه می‌دهد: حاج آقا خیلی زود رفت و با رفتنش حس از دست دادن پدر را به تمامی اهالی این استان القا کرد، حال جمعه‌های تبریز بدون امام جمعه‌ی محبوب صفایی ندارد.
مرد جوان دیگری با گریه شهید آل هاشم را خطاب قرار داده و می‌گوید: می‌بینید حاج آقا، هنوز هم مردم از شما دل نکنده‌اند، هنوز هم که سخن از شما می‌شود پیر و جوان، زن ومرد فرقی ندارد اشک می‌ریزند.
او می‌گوید: جای شما هیچگاه پر نمی‌شود و یادتان برای همیشه در دل‌های مردم آذربایجان شرقی می‌ماند.
