جشن های باستانی ایرانیان
در ایران باستان در روزهای بخصوصی از سال جشن هایی ترتیب داده میشد که امروزه به جشن های ایرانیان باستان معروف است . عمر برخی از جشن های ایرانیان باستان با عمر این ملت و مردم برابر است. پاره ای از جشن های ایران چون نوروز و مهرگان و گاهنبار ها که ریشه ای طبیعی دارند، از یاد و تاریخ و رسوم و آداب و زندگی مردم ایران جدا نیست. همهٔ این معتقدات و آداب و رسوم، از جمله جشن ها هویت و خصایل و ویژه گیهای ماست .
در ایران قدیم هر روز ماه نام به خصوصی داشت ویک روز از ماه همنام خود ماه بود. جشنهای باشکوهی ترتیب داده می شد و بدین ترتیب علاوه بر جشنهای بخصوص در سال 12 روزعید محسوب می شد .
این 12 روز عبارت بودند از: 19 فروردین , 13اردیبهشت , 6خرداد , 13 تیرماه , 17مرداد , 4 شهریور , 16مهر , 10 ابان 9, اذر 2, بهمن و 5 اسفند , در دیماه هم 3 روز 8و15و23 را جشن میگرفتند.
جشن های ماهانه
اگر نگاهی به تقویم بیاندازید متوجه می شوید که در برخی از روزهای هر ماه جشن مختص آن ماه ثبت شده است. در گذشته هر روز از ماه نام خاصی داشته است به طور مثال روز سوم هر ماه را اردیبهشت می گفتند؛ و ایرانیان باستان هر گاه نام یکی از روزهای هفته همنام با ماه سال می شده، آن روز را فرخنده دانسته و به جشن و شادی می پرداختند. گذشته از این جشن های ماهانه هریک داستانی دارند. به طور مثال جشن اردیبهشتگان از جشن های آتش و روز پیروزی خیر بر شر بوده است.
جشن های ماهانه عبارتند از:
- جشن فروردگان( ۱۹ فروردین)
- جشن اردیبهشتگان( ۳ اردیبهشت)
- جشن خردادگان( ۶ خرداد)
- جشن تیرگان( ۱۳ تیر)
- جشن امردادگان( ۷ امرداد)
- جشن شهریورگان( ۴ شهریور)
- جشن مهرگان( ۱۶ مهر)
- جشن آبانگان( ۱۰ آبان)
- جشن آذرگان( ۹ آذر)
- جشن خرم روز( ۱دی روز هرمزد)
- جشن بهمنگان( ۲ بهمن)
- جشن اسفندگان( ۵ اسفند روز سپندارمذ)
جشن های ایرانیان باستان :
نوروز بزرگ
نوروز جمشیدی یا نوروز کوچک یا عامه که روز اول فروردین ماه است و آن را از ابداعات جمشید دانسته اند. این عید از از اعیاد بزرگ ایرانیان است واز زمان خیلی قدیم به یادگار مانده است وپس از اسلام هم در میان مردم این عید بنام نیروز معمول بوده ومخصوصا خلفای عباسی این عید را خیلی اهمیت می داده اند.
به اعتقاد بعضی از محققین این عید را مصادف با خلافت حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام دانسته اند وبه همین جهت این عید تا کنون در میان ایرانیان محفوظ باقی مانده است. ·
نوروز بزرگ :یا نوروز خاصه وآن روز ششم فروردین ماه است. این عید در عهدسلاطین کیان بنام بهار جشن معروف بوده وروسوم واداب مخصوصی داشته است مانند آب پاشی وآتش بازی وغیره...
اردیبهشتگان
در اردیبهشت روز سوم از اردیبهشت ماه است که نام روز و ماه با هم برابر افتاده است .مطابق گاهنمای قدیم که هر ماه سی روز بوده این جشن در سوم اردیبهشت می باشد ولی مطابق تقویم کنونی که شش ماه اول سال را 31 روز حساب کرده و یک روز به فروردین ماه افزوده اند جشن اردیبهشتگان در دوم اردیبهشت واقع می شود . در این جشن شهریاران بار عام می دادند و موبد موبدان آیینی را که مرسوم بوده در حضور پادشاه برگزار می کرد و همه را اندرز می گفت.
سران هر گروه به پادشاه معرفی می شدند و هنرمندان مورد مرحمت واقع می گردیدند و بدریافت پاداش افتخار حاصل می کردند .این روز به فرشته مقدس اردیبهشت تعلق دارد که مظهر پاکی و راستی و درستی و نماینده آیین ایزدی و نگهبانی آتشها با اوست .
به خاطر مقام و مرتبه اردیبهشت امشاسپند این جشن به نام اوست و نظر به همان صفات و کمالات است که ایرانیان قدیم این روز را جشن می گرفتند و خود را برای قبول صفات این فرشته مقدس آماده می ساختند .
جشن اردیبهشت گان همان عید گل است که در میان سایر ملتها با تجلیل فراوان بر پا می شود عیدی است به نام فرشتهٔ آتش و نور که از طرف خدا بدین کار موکل گردیده تا علل بیماریها را به یاری ادویه و خوردنیها برطرف کند و راستی را از ناراستی باز نماید. به معبد و آتشکده رفتن و حاجت خواستن و نزد پادشاهان در آمدن و به جنگ و کارزار شدن را در این روز، نیک و خجسته میدانستهاند. اردیبهشت با فتحه الف در پارسی دری می باشد اردیبهشت از واژه اوستایی اشاوهیشتا ( ASHVAHISHTA )نماینده اشویی است ایرانیان باستان در این جشن لباس سفید که نشان پاکی می باشد به تن می کردند و در آدریانها به خواندن اردیبهشت یشت(قسمتی از اوستا)و به نیایش اهورا مزدا می پرداختند.
جشن های آتش
آتش از گذشته مورد احترام ایرانیان بوده پس بعید نیست اگر ببینیم در برخی از جشن های باستانی ایرانیان، آتش نقش بسیار مهمی داشته است. آتش و خورشید در باور زرتشتیان نشانی از اهورامزدا هستند و به همین دلیل این دو را ارج می نهند. شناخته شده ترین جشن آتش همان جشن چهارشنبه سوری است که هنوز هم رواج دارد و برگزار می شود. سایر جشن های آتش باستانی ایرانیان عبارتند از: جشن آذرگان، جشن شهریورگان، جشن سده و جشن اردیبهشتگان.
جشن سده
جشن سده از جشن های آتش و به دلیل پیدایش این عنصر برگزار می شود. ایرانیان باستان سال را به دو فصل تابستان و زمستان تقسیم می کردند؛ تابستان از روز اول فروردین تا پایان مهر دامه داشت و زمستان از آبان تا آخر اسفند ادامه پیدا می کرد. جشن سده در این دوران و ۱۰۰ روز پس از آغاز زمستان در دهم بهمن ماه به مناسبت نابودی و ضعف نیروهای اهریمنی برگزار می شد. جمع آوری هیزم برای آتش جشن و انداختن جانوران موذی در آتش از آیین این مراسم بوده است.
جشن سوری
جشن سوری که امروزه به آن چهارشنبه سوری هم می گوییم، گرچه جشنی قدیمی و کهن است اما با ورود اسلام به ایران دستخوش تغییراتی شده است. جشن سوری در گذشته نیز در روزهای پایانی سال و به مناسبت جشن فروردگان( همسپثمیدیه) برگزار می شد.ایرانیان باستان بر این باور بودند که در روزهای پایانی سال، ارواح درگذشتگان( فروهرها) میان زندگان آمده و ده روز با آن ها زندگی می کنند. به همین دلیل در روزهای پایانی سال ایرانیان بر سر بام ها آتش برپا می کردند تا درگذشتگانشان بتوانند راه منزل را به راحتی پیدا کنند. احتمال می رود نام چهارشنبه پس از ورود اعراب با جشن سوری ترکیب شده و نام این جشن را به چهارشنبه سوری تغییر داده است.
جشن چله
جشن شب چله که امروزه با نام یلدا هم شناخته می شود از مهم ترین جشن های باستانی ایرانیان است. تاریخ نگاران و محققان قدمت این جشن را به هفت هزار سال قبل می رسانند. از آن جا که شب چله طولانی ترین شب سال است و پس از آن روزها طولانی تر شده اند، ایرانیان باستان شب چله شب را شب پیروزی الهه میترا بر اهریمن و شب تولد خورشید می دانستند. آداب و رسوم برگزاری شب چله تقریبا بدون تغییر مانده است. هرچند که هر منطقه این شب را متناسب با آداب و رسوم خود جشن می گیرد.
جشن سروشگان (سروش روز)
در روزشمار باستانی ایرانیان هفدهمین روز هرماه، سروش نامگذاری شده و جشن سروشگان در اولین روز سروش سال در هفدهم فروردین برگزار می شد. گفته شده که سروش کسی بود که اولین بار عبادت نیایش خدا را آغاز کرد و به مردم آموخت. در اوستا سروش را قوی بازو، چابک، شهریار جهان، دارای پیکری با کلام مقدس، اندیشه ای والا، خوش سخن، پاسبان گیتی و پناه دهنده بینوایان.
جشن خزان
یکی از جشن های باستانی ایرانیان که امروزه به دست فراموش سپرده شده، جشن خزان است. جشن خزان جشنی است که همه ساله در هشتم شهریور ماه و به مناسبت آغاز پاییز برگزار می شد. در مورد روز برگزاری جشن خزان بحث هایی هست برخی معتقداند این جشن در ۱۸ شهریور و برخی دیگر می گویند که این جشن در ۱۵ شهریور برگزار می شد. اما جیمز موریه، دیپلمات و نویسنده بریتانیایی، در سفری که به ایران داشته از برگزاری این جشن در ۸ شهریور ماه خبر داده است. جیمز موریه آخرین فردی است که در خاطرات خود ز برگزاری جشن خزان یاد کرده است.
امردادگان
روز اَمرداد از ماه اَمردادهفتمین روز از اَمرداد ماه باستانی،3 اَمرداد خورشیدی.
واژه اوستایی امرداد، امرتاته ( AMERTATA ) است که به معنی بی مرگی است و اگر الف آن را که پیشوند نفی است از قلم بیندازیم معنی آن عوض شده و فرشته بی مرگی و جاودانگی به دیو نیستی و مرگ تغییر شکل می دهد.زیرا همانطور که اَمرداد به معنی بی مرگی است مُرداد معنی مرگ می دهد. بنابراین شایسته است این کلمه را اَمُرداد بخوانیم ، و چون امرداد فرشته بی مرگی و جاودانگی می باشد، در عالم جسمانی نگهبانی نباتات و روییدنیها با اوست.نیاکان ما در این روز به باغ ها و مزارع خرم و دلنشین می رفتند و پس از نیایش به درگاه اهورامزدا طی مراسمی این جشن را با شادی و سرور در هوای صاف و در دامن طبیعت برگزار می کردند.
جشن دیگان
دی یا دتوشو( DAATOSHU ) به معنی دادار و آفریدگار است و در نامه های اوستایی اغلب به جای واژه اهورامزدا به کار رفته است. اگر به نامهای سی روز هر ماه توجه کنید، مشاهده می کنید که روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم هر ماه به نام دی نام گذاری شده که برای تمیز آنها از یکدیگر هر یک به نام روز بعدش خوانده شده است و اورمزد که آنهم نام خداوند می باشد.« اورمزد، دی به آذر، دی به مهر، دی به دین »
بنابراین در ماه دی چهار روز به نام خدا نامیده و در ماه دی چهار بار جشن دیگان برگزار می شود.
• اورمزد و دی ماه :در نخستین روز دی ماه باستانی 25 آذرماه خورشیدی
• دی به آذر و دی ماه :در هشتمین روز دی ماه باستانی 2 دی ماه خورشیدی
• دی به مهر و دیماه :در پانزدهمین روز دی ماه باستانی 9 دی ماه خورشیدی
• دی به دین و دی ماه :در بیست و سومین روز دی ماه باستانی 17 دی ماه خورشیدی
در ایران باستان نخستین جشن دیگان در ماه دی یک روز اورمزد و دی ماه خرم روز نام داشته است و در این روز که شب پیش، بزرگترین شب سال بوده است. پادشاه وحاکم دیدار عمومی با مردم داشته است. اکنون مردم میوه هایی مانند انار و هندوانه و خربزه و سیب و به و انگور و آجیل و شیرنی و شربت تهیه می کند و تا پاسی از شب اورمزد و دی ماه (شب چله) همه با شادی و خرمی شب را می گذرانند و گاهی با نیایش (گاه اُشَهن) شب را به سپیده تبدیل می کنند.