ضرب المثل های آلمانی
مثل آلمانی : گاهی دروغ همان کار را می کند که یک چوب کبریت با انبار باروت می کند .
مثل آلمانی : بهتر است دوباره سؤال کنی تا اینکه یکبار راه اشتباه بروی .
مثل آلمانی : زمان دوای خشم است.
مثل آلمانی : عشقی که توأم با حسادت نباشد دروغی است .
مثل آلمانی : در برابر آن کس که عسل روی زبان دارد ، از کیف پولت محافظت کن .
مثل آلمانی : روزیکه صبر در باغ زندگیست بروید به چیدن میوۀ پیروزی امیدوار باشید .
مثل آلمانی : تملق سم شیرین است .
مثل آلمانی : به امید شانس نشستن همان و در بستر مرگ خوابیدن همان.
مثل آلمانی : سند پاره می شود ، ولی قول پاره نمی شود .
مثل آلمانی : کمی لیاقت ، جوهر توانایی در موفقیت است .
مثل آلمانی : زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند در کلبۀ خرابه هم زندگی می کنند .
مثل آلمانی : کسیکه در خود آتش ندارد نمی تواند دیگران را گرم کند .
گاهی اوقات که ترجمه متن یک کمی پیچیده تر از معادل فارسی آن میشود داخل پرانتز با عبارت ( ت ت : ترجمه تحت اللفظی ) ترجمه خود متن را هم نوشته ایم.
Unter den Blinden ist der Einäugige Konig
در شهر کوران ، یک چشم پادشاه است
Ohne Fleiß , keinen Preis
نا برده رنج ، گنج میسر نمی شود
Wie du mir , so ich dir
چیزی که عوض داره گله نداره
Reden ist Silber , Schweigen ist Gold
حرف زدن نقره است سکوت طلا
Er ( oder sie ) sagt zu allem ja und amin !
به همه چیز تن در می دهد ( ت ت : به همه چیز می گوید : بله و آمین )
Machst du es gut , so hast du es gut
تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز ( ت ت :نیکی کن ، نیکی ببین )
Wie gewonnen , so zeronnen
باد آورده را باد می برد
!… Und wenn sie nicht gestorben sind , so leben sie noch heute
قصه ما به سر رسید ،کلاغه به خونش نرسید ! ( ت ت : اگر زنده باشن هنوز هم با همن – یعنی با هم هستن در صلح وصفا ! )
Wie der vater , so der Sohn
پسر کو ندارد نشان از پدر ، تو بیگانه خوانش ، نخوانش پسر !
Kein Freund , ohne Leid
از پس هر خنده دو صد گریه مهیاست ( بی دوست ، بی تاسف )
Liebe kann Berge versetzen
ترجمه: «عشق، کوه را جا به جا می کند»
مترادف فارسی: «عشق در کوه کنی داد نشان قدرت خویش// ورنه این مایه هنر تیشه فرهاد نداشت» فرخی یزدی
Liebe erweicht auch die härtesten Stein und Felsen.
ترجمه: «عشق، سخت ترین سنگ ها و صخره ها را نرم می کند.»
مترادف فارسی: «گر کوه کن زپای در آمد چه جای طعن// بالله که کوه پست شود زیر بار عشق» عبدالرحمن جامی
Liebe braucht keinen Lehrer.
ترجمه: «عشق، نیازی به آموزگار ندارد»
مترادف فارسی: «ای بی خبراز سوخته و سوختنی// عشق آمدنی بود نه آموختنی» سنائی
Liebe, die nur von einer Seite kommt, dauert nicht lange.
ترجمه: «عشقی که فقط از یک سوی آید، طولانی نخواهد بود»
مترادف فارسی: «چو زین سر هست زان سر نیز باید // که مهر از یک طرف دیری نپاید» اوحدی
Liebe ohne Gegenliebe, ist eine Frage ohne Antwort.
ترجمه: «عشق بدون طرف مقابل، سؤالی است بدون پاسخ»
مترادف فارسی: «چه خوش بی، مهربونی هر دو سر بی// که یک سر مهربونی، دردسر بی» باباطاهر
Liebe und Husten lässt sich nicht verbergen.
Liebe und Rausch schaut zum Fenster aus.
ترجمه: «عشق و سرفه را نمی توان پنهان داشت.»
ترجمه: «عشق و سرمستی از دریچه بیرون را می نگرند.»
مترادف: «عشق و مشک پنهان نمی ماند.»
Liebe kann man nicht erzwingen.
Liebe duldet keinen Zwang.
ترجمه: «عشق را نمی توان تحمیل کرد»
ترجمه: «عشق، زورپذیر نیست»
مترادف فارسی: «عشق به زور، و مِهر به چُنبِه نمی شود.»