ضرب المثل کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
این ضرب المثل رو خیلی شنیدیم و خیلی هم به کار بردیم ولی ایا واقعا به این ضرب المثل اعتقاد داریم ؟
چه کسی به ما کمک میکنه ، چه کسی میتونه اوضاع ما رو بهتر کنه ، شما فکر میکنی چه کسی غیر از ما توانایی و لیاقت و حتی قدرت این رو داره که بتونه توی زندگی ما ( از منظر مالی ، سیاسی ، اعتقادی ، سلامتی ) تغییر ایجاد کنه ؟
در اینکه نیروهای بیرونی برای اینکار لازم هست حرفی ندارم . قبول دارم مثلا وقتی مریض میشیم باید بریم پیش دکتر ، یا هر کشوری حتما حاکمیتی خوب میخواد یا .... ولی واقعا اونا برای تغییر در اوضاع ما کافی هستن؟
اگر من همینجوری بشینم و هی بگم که اوضاع مالی و اقتصادی یا سیاسی خرابه ، ایا درست میشه تا کی باید غرغر کنیم. کی میخوایم خودمون رو یه تکونی بدیم، خودمون رو باور کنیم و یه حرکتی بکنیم. دکتر خوبه که باشه ولی اون نمیتونه همه ابعاد سلامتی من رو تضمین کنه و همیشه در کنار من باشه و به من نظارت داشته باشه. سهل است اگر بگم که اصلا یک درصد از کل ابعاد سلامتی من رو نمیتونه بررسی و کنترل و بهبود بده.
یا حاکم نمیتونه اوضاع سیاسی و اقتصادی ما رو به تنهایی تغییر بده. (من طرف دار یا علیه هیچ مقام ، گروه ، حذب یا .... نیستم ) واقعا میتونه ؟ اگه تنهایی میتونه این کار رو بکنه پس من چکاره ام ؟ یه تیکه سنگ که هیچ کاری ازش نمیاد یا یه بی مصرف ؟
اگه من خودم نتونم کاری انجام بدم که یه ذره اوضاع خودم رو تغییر بدم پس دولت چطور میتونه این کار رو بکنه ؟
شمایی که همش انتقاد میکنی یا فحش میدی یا ..... اگه فکر میکنی این کمک میکنه که اوضاع بهتر بشه بیا به ما هم این موضع رو توضیح بده تا ما هم تسبیح برداریم و از صبح تا شب بشینیم فحش بدیم و انتقاد کنیم و غرغر. این مثل این میمونه که فقط دنبال دکتر بگردم و هر دکتری که به مذاق من خوش نیومد رو بگم این به درد نمیخوره و بَده و از این دکتر به اون دکتر برم و فکر کنم که دکتر باید حال من رو بهتر کنه و لازم نیست خودم کاری کنم ، ایا این طرز فکر درسته؟
بخدا اگر المان ، امریکا یا ژاپن یا .... هم بخواد بیاد بر ما حکومت کنه تا ما اوضاعمون خوب بشه، مثل این میمونه که ما دکترمون رو عوض کنیم و انتظار داشته باشیم که حالمون خوب بشه !! بخدا نمیشه. دیدم و شنیدم که میگم یارو میگه کاشکی امریکا میومد ایران رو میگرفت یا فلان شخص اگه بیاد اوضاع خوب میشه زهی خیال باطل. ( با کیا شدیم هشتاد میلیون )
این به این معنی نیست که هر دکتری دکتر خوبیه ولی اگه دکتر هم دکتر خوبی باشه به تنهایی نمیتونه کاری کنه ولی اگه من که حالم بَده خودم به فکر خودم باشم و در راستای بهبود حال خودم تلاش کنم میتونم تا حدی به خودم کمک کنم.
نمیدونم شما چی فکر میکنی ولی من فکر میکنم که باید خودمون یه کاری کنیم، غرغر کردن کاری رو درست نکرده و نمیکنه. اولین چیزی که باید قبول کنیم اینه که هیچ کس جز من مسئول من نیست و من از هیچ کس جز خودم طلب کار نیستم و این منم که به خودم بدهکارم.
اگه داری به این فکر میکنی که این بابا خودش داره غرغر و انتقاد میکنه باید بگم حق با شماست ولی من چند تا ایده دارم که تعدادیش رو عملیاتی کردم و قصد دارم باقیش رو بسپارم به کسانی که میتونن روی اون ایده ها کار کنن واقعا اگه انجام بشه خیلی چیزها تغییر میکنه شاید همین جا راجع بهشون بنویسم.
مخلص کلام اگه خودمون کاری نکنیم (به یاری و توکل به خدا) کاری انجام نمیشه و هیچ کس جز خودمون نمیتونه به ما کمک کنه، هر وقت این رو فهمدیم و بلند شدیم تا کاری کنیم کاری انجام میشه اگر نه، نه.
داستان ضرب المثل کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
دو بلدرچین در کشتزاری آشیانه داشتند. روزی پرنده ی مادر به جوجه ی خویش که بتازگی پریدن آموخته بود سپرد تا بر بام خانه ی صاحب ملک بنشیند و از چگونگی آبیاری کشتزار آگاه شود. پرنده خبر آورد که صاحب کشت گرفتار است و یکی از همسایگان را مأمور آبیاری کرده است. بلدرچین مادر خطاب به فرزندش گفت "آسوده بخواب ، آشیانه ی ما در امان است زیرا کسی برای آبیاری گامی بر نخواهد داشت."
روز بعد، باز هم پرنده برای خبر گیری بر بام خانه ی مالک زمین نشست و این کار یک هفته تکرار شد و هر مرتبه شنید که کشاورز از دوستان و بستگان و همسایگان چپ و راست خود تقاضای کمک می کند اما همه بهانه می تراشند و عذرخواهی می کنند. روز هشتم قاصد خبر آورد که کشاورز نگران تباه شدن محصول خویش است و به خانواده اش گفته است که فردا، خود برای آبیاری کمر همت خواهد بست.
بلدرچین مادر به فرزند خویش گفت :همین امروز از اینجا خواهیم رفت زیرا کشاورز از کمک دیگران نومید شده و خود تصمیم به انجام کار گرفته است.
شعر کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من :
کس نخارد پشت من
جز ناخن انگشت من
گر بخارد پشت من انگشت من
بشکند از بار منت پشت من
همتی کو تا نخارم پشت خویش
وا رهم از منت انگشت خویش
کاربرد ضرب المثل:
برای انجام کارها جز به خود نباید به دیگران امید و اتکا داشت زیرا کسی کمک نمی کند(یا نمی تواند کمک کند).