آشنایی با چند مثال کاربردی قانون مورفی
مثال های قانون مورفی مربوط به اتفاقات غیرمنتظرهای است که شما در زمان شروع یک کار یا پروژه حساس با آنها مواجه میشود که بهطور معمول احتمال وقوع چنین رویدادهایی خیلی پایین خواهد بود.
بهطور کلی همه افراد امکان دارد در طول روز با وقایع عجیب و غریبی روبهرو شوند که نمیتوان دلیل خاصی را برای آنها در نظر گرفت و همین مسئله باعث شکلگیری چنین قوانینی شده که در ادامه به آن میپردازیم.
قانون مورفی چیست؟
زمانی که این سوال در ذهن شما شکل میگیرد که قانون مورفی چیست؟ در پاسخ باید این را گفت که معمولا چنین قانونی بیان میکند درصورتیکه قرار باشد اتفاق بدی بیفتد این احتمال به واقعیت تبدیل میشود.
اگر مثال های قانون مورفی را هم مشاهده کنید به این مسئله پی میبرید که تمرکز این مبحث بیشتر بر روی اتفاقات و رخدادهای منفی است که میتواند منعکسکننده بدبینی افراد باشد.
میتوان اینطور گفت که چنین رویکرد بدبینانه ای در هر موقعیتی بهعنوان یک قانون تجربی برای پذیرش رویدادهای آینده بهکار میرود و حتی اگر با این قوانین هم آشنایی نداشته باشید در طول زندگی خود آن را بارها تجربه میکنید.
قانون مورفی از تمایل ما برای تمرکز بر موارد منفی و نادیدهگرفتن نقاط مثبت استفاده میکند که بهنظر میرسد نه یک قانون علمی است و نه قضیهای قابل آزمایش.
بااینحال، امکان دارد که از مفهوم علمی آنتروپی الهام گرفته باشد که نشاندهنده درجهای از بینظمی است که بهطور معمول تمامی سیستمها ناگزیر بهسمت آن تمایل دارند.
لیست کامل قوانین مورفی
امکان دارد چنین دیدگاهی بتواند درزمینه تلاش برای وادارکردن افراد و جوامع به پیشبینی بلایای آینده و انجام اقدامات احتیاطی زودتر از موعد، موثر باشد که برای آشنایی با مثال های قانون مورفی بهتر است لیستی از این قوانین را بشناسید که عبارتاند از:
صف: زمانی که شما صف خود را عوض میکنید سرعت گروه قبلی نسبت به صف فعلی شما بیشتر میشود.
آینده: این قانون میگوید که لبخند بزن چراکه فردا روز بدتری خواهد بود.
مواجهه یا روبهروشدن: درصورتیکه مایل به دیدن فرد خاصی نباشید و به این مسئله فکر میکنید، احتمال روبهروشدن با او افزایش پیدا میکند.
جستوجو: در قانون مورفی برای این مورد گفته میشود که هر وقت دنبال یافتن چیزی هستید معمولا در آخرین محلی که جستوجو میکنید، پیدا خواهد شد.
دسترسی: در مواقعی که وسیلهای را دور میاندازید و دیگر به آن دسترسی ندارید، خیلی زود به آن نیاز پیدا میکنید.
بینی: دقیقا موقعی که دستهایتان کثیف و پر از لکه هستند، بینی شما شروع به خارش میکند.
کارواش: درست زمانی بارش باران شروع میشود که شما در روز قبل ماشین خود را به کارواش بردهاید.
کارگاه: موقع کارکردن با ابزار اگر وسیله از دست شما بیفتد حتما به دورترین نقطه در کارگاه پرت میشود.
اثبات: زمانی که قصد دارید به یک نفر ثابت کنید که ماشین کار نمیکند در همان لحظه شروع به کار خواهد کرد.
مادر: وقتی دنبال چیزی میگردید و آن را پیدا نمیکنید بهمحض اینکه مادرتان بیاید دقیقا وسیله را از همانجایی که جستوجو میکردید بیرون میآورد.
یواسبی: از سری قوانین مورفی باید به USB اشاره کرد که میگوید این وسیله هیچوقت برای بار اول در جای خود قرار نمیگیرد حتی اگر در جهت درست از آن استفاده کنید.
پروژه: دقیقا در روزی که میخواهید پروژه خود را تحویل دهید مشکلی برای آن پیش میآید.
عجله: زمانی که حتی 5 دقیقه دیرتر از خواب بیدار میشوید و عجله دارید همه وسایل شما گم میشود و قادر به پیداکردن آنها نیستید.
نون تست: وقتی مقداری مربا روی نون تست میزنید اگر از دست شما بیفتد دقیقا از سمتی که مربا روی آن وجود دارد به زمین برخورد میکند.
جنس نو: زمانی که یک وسیله جدید میخرید به هر نحوی مواظب هستید که صدمه نبیند اما در همان روزهای ابتدایی دچار آسیب میشود.
مثال های قانون مورفی در زمینه کارآفرینی
برخی از نمونههای عملی مربوط به این قوانین را میتوان درزمینه کارآفرینی و بخشهای مختلفی از یک کسبوکار مشاهده کرد که شامل موارد زیر میشود:
عرضه محصول: با وجود تمام تستها و بررسیهای لازم، محصول در زمان عرضه بهدرستی کار نمیکند که این امر میتواند منجر به تاخیر و ضرر مالی شود.
تامین مالی یک شرکت: زمانی که یک کارآفرین برای کسبوکار خود به بودجه نیاز دارد، ممکن است متوجه شود که سرمایهگذاران علاقهای به سرمایهگذاری در پروژه او ندارند، حتی اگر ارائه بیعیب و نقصی داشته باشند.
انتخاب تیم: علیرغم استخدام بهترین افراد حرفهای، ممکن است مشکلات ارتباطی یا درگیریهای داخلی ایجاد شود که میتواند بر عملکرد تیم و بهرهوری شرکت تاثیر منفی بگذارد.
توسعه پروژه: ممکن است اتفاقات پیشبینی نشدهای مانند تاخیر در تحویل مواد، مشکلات زنجیره تامین و برخی موارد دیگر رخ دهد که باعث تاخیر در زمانبندی و افزایش هزینههای پروژه میشود.
با توجه به این مسائل افراد میتوانند برای بهدستآوردن دیدگاههای بهتر و ایجاد آمادگی برای رویارویی با مشکلات احتمالی و دستیابی به پیشرفت بیشتر، مقالات آموزشی کسب و کار و مهارت های فردی و اجتماعی را مطالعه کنند.
از مثال های قانون مورفی چه چیزی یاد می گیریم؟
درنظرگرفتن مثال های قانون مورفی از دیدگاههای مختلفی میتواند برای شما مفید واقع شود، ازاینرو با استفاده از این قوانین میتوانید مزایای زیر را بهدست آورید:
ایجاد آمادگی: تمامی مثال های قانون مورفی مربوط به بروز اتفاقات احتمالی است و زمانی که شما به این موارد توجه کنید، میتوانید آمادگی لازم را برای کاهش پیامدهای شکست بهدست آورید.
انعطافپذیری: در مثال های قانون مورفی یاد میگیرید که همیشه برنامهها طبق خواسته شما پیش نمیروند و این امکان برای شما بهوجود میآید تا در برابر چالشها و مشکلات انعطافپذیری بیشتری داشته باشید.
تصمیمگیری بهتر: توجه به خطرات و مشکلات احتمالی دیدگاه بهتری به شما میدهد و میتوانید تصمیمگیری هوشمندانهتری را دنبال کنید.
مدیریت ریسک: این قوانین اهمیت مدیریت ریسک را درزمینههای مختلف بهخوبی نشان میدهد و به افراد کمک میکند تا جوانبی را در نظر بگیرند که نقش موثری در به حداقل رساندن تاثیر مشکلات داشته باشد.
نگرش: در نهایت، قانون مورفی میتواند بر نگرش افراد تاثیر بگذارد. داشتن پشتکار و دیدگاه مثبت با وجود موانعی که امکان دارد پیش بیاید، یک اصل مهم است.
با توجه به این موارد باید گفت شاید قانون مورفی در نگاه اول نوعی دیدگاه منفی و بدبینانه بهنظر برسد اما با درنظرگرفتن این قوانین میتوان تا حد زیادی از اثرات منفی اهمال کاری نیز دوری کرد.
جمع بندی
مثال های قانون مورفی بهطور کلی مربوط به این هستند که شما در زمان انجام هر کاری امکان دارد با حوادث و رویدادهای پیشبینی نشدهای مواجه شوید که باعث ایجاد اختلال در روند فعالیت شما میشود.