گاهی به لحاظ وجود موانعی که خارج از اراده و کنترل اشخاص است، امکان رعایت مواعد قانونی وجود ندارد و یا وکیل و اصحاب دعوا، نمی توانند در جلسه رسیدگی، حضور پیدا کنند و به همین دلیل هم در قانون آیین دادرسی مدنی، علاوه بر پیش بینی مواعد، عذر های موجه عدم حضور در دادگاه یا تجدیدنظر خواهی و واخواهی خارج مهلت نیز، پیش بینی شده اند. از این رو، در محتوا حاضر، قصد داریم بگویم که عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی یعنی چه و موارد و جهات عذر موجه در این قانون، کدامند؛ سپس، تفسیر ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی را بررسی کرده و درباره معاذیر قانونی در این قانون، همچنین، عذر موجه در تجدیدنظر خواهی، توضیح دهیم.
برای توضیح در این باره که عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی یعنی چه باید گفت، یکی از مهم ترین تشریفاتی که در قانون آیین دادرسی مدنی، مورد توجه قرار می گیرد، مواعد و مهلت هایی هستند که اشخاص، برای طرح دعوا در دادگاه و یا اعتراض به احکامی که دادگاه صادر کرده است، دارند. به عنوان نمونه، هر شخص مقیم ایران که در دادگاه بدوی یا نخستین، حکمی به ضرر او صادر شده است، می تواند ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ آن حکم، تجدید نظر خواهی کند (البته در صورتی که رای، قابل تجدیدنظرخواهی باشد) و یا اگر خوانده دعوایی که در مرحله بدوی، حکمی غیابی علیه او صادر شده، نتواند در مهلت مقرر، نسبت به واخواهی از رای غیابی، اقدام کند و مهلت این امر، منقضی گردد، می تواند، در صورت وجود بعضی جهات که به آن ها، عذر موجه می گویند، نسبت به واخواهی خارج از مهلت، اقدام نماید.
در واقع، در قانون آیین دادرسی مدنی، مواردی تحت عنوان "عذر موجه"، مورد پیش بینی قرار گرفته اند که در صورت وجود هر یک از آن ها، می توان به آن ها استناد نموده و با وجود گذشت مهلت های اعتراض، نسبت به اعتراض به رای، اقدام کرد. همچنین، برخی از این عذرها که سبب عدم حضور در جلسه رسیدگی شده اند، می توانند، سبب تجدید وقت جلسه رسیدگی گردند.
البته، لازم به ذکر است که موارد عذر موجهی که در قانون آیین دادرسی مدنی مطرح شده اند، صرفا در خصوص دعاوی حقوقی کاربرد و استفاده دارند. یعنی این موارد، در دادگاه های عمومی حقوقی یا دادگاه خانواده، مورد استفاده قرار می گیرند و در حین رسیدگی به دعاوی کیفری در دادگاه، نمی توان به آن ها استناد کرد؛ چرا که موارد عذر موجه در امور کیفری را قانون آیین دادرسی کیفری، به طور خاص و ویژه بر شمرده است.
همانگونه که در قسمت قبل توضیح داده شد، در قانون آیین دادرسی مدنی، موارد عذر موجه در دعاوی حقوقی مورد پیش بینی قرار گرفته است که به موجب ماده 306 و 41 این قانون، جهات و موارد عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی را می توان به شرح زیر بر شمرد :
ابتلا به بیماری که از حرکت کردن، جلوگیری کرده یا برای حرکت کردن مضر باشد؛ فوت خویشاوندان(سببی و نسبی) صرفا تا درجه اول از طبقه دوم؛ حوادث قهری و وقایع خارج از اختیار، نظیر سیل و زلزله یا گروگان گرفته شدن
"مرضی که مانع از حرکت است": مستفاد از بند اول از ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که خواهان یا خوانده دعوا، به بیماری مبتلا شود که به واسطه آن، قادر به حرکت کردن و حضور در دادگاه نباشد یا نتواند در مهلت، اعتراض خود را ثبت کند، می توان آن را یکی از موارد عذر موجه دعاوی حقوقی محسوب کرد.
"فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد": فوت یکی از بستگان نزدیک فرد، به موجب بند دوم از ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی نیز به نوعی، عذر موجه محسوب شده و عدم حضور در دادگاه یا عدم اعتراض به حکم، ظرف مهلت مقرر را توجیه می سازد؛ البته تنها فوت والدین، همسر و فرزندان، از جمله جهات عذر موجه محسوب می گردند.
"حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق": از آن جهت که در صورت وقوع حوادث قهری، همچون سیل یا زلزله، امکان حضور در مراجع قضایی یا اقدامات قانونی دیگر ناممکن یا دشوار می گردد، می توان حوادث قهری را نیز در ردیف موارد عذر موجه در آیین دادرسی مدنی دانست.
"توقیف یا حبس بودن": این موارد نیز گاهی سبب می شود که فرد، به لحاظ عملی، امکان انجام امور، ظرف مهلت مقرر در قانون را نداشته باشد که به همین دلیل، بازداشت یا زندانی بودن نیز جزو موارد و جهات عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی محسوب خواهند شد.
ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی، در خصوص مهلت واخواهی و معاذیر موجه واخواهی خارج از مهلت قانونی، صحبت می کند. در تفسیر ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی باید گفت، اساسا قانون گذار، برای خوانده غایبی که نه خود او و نه وکیل یا نماینده قانونی وی، در دادگاه حضور یافته، همچنین، لایحه ای نیز در دفاع، ارسال نکرده اند و ابلاغیه نیز به آنها ابلاغ قانونی شده، امکان اعتراض واخواهی، نسبت به رای غیابی صادره در دادگاه بدوی را در نظر گرفته است. بدین صورت که مستفاد از ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی، افراد ساکن ایران، 20 روز و افراد مقیم خارج از کشور، 2 ماه از تاریخ ابلاغ رای، اعم از ابلاغ واقعی یا الکترونیکی، مهلت دارند تا برای واخواهی نسبت به رای غیابی، اقدام کنند؛ در غیر این صورت و با اتمام این مهلت ها، واخواهی امکان پذیر، نخواهد بود مگر اینکه، عذر موجه واخواهی خارج از مهلت که در ماده 306، به موارد و جهات آن، تصریح شده، وجود داشته باشد. عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی، در واخواهی خارج از مهلت، مواردی از قرار عدم ابلاغ واقعی و الکترونیکی رای به واخواه؛ فوت بستگان (اولاد، همسر یا فرزند) واخواه؛ رخ دادن سیل و زلزله و حوادث قهری یا توقیف و حبس واخواه، به نحوی که مانع از ارسال واخواهی به دادگاه شود؛ همچنین، ابتلا به امراضی و بیماری ای که مانع از حرکت باشند، هستند.
پس از توضیح در این باره که عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی یعنی چه و ذکر موارد و جهات آن، در قسمت های قبلی، در این بخش از مقاله، قصد داریم، به این پرسش پاسخ دهیم که معاذیر موجه قانونی در قانون آیین دادرسی مدنی چیست؟ عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی، در خصوص عدم حضور وکیل در جلسه رسیدگی، مستفاد از ماده 41 قانون فوق الذکر، موارد و جهاتی نظیر درگذشت خویشاوندان و اقوام وکیل، اعم از اقوام سببی و نسبی تا درجه اول از طبقه دوم؛ ابتلای وکیل، به بیماری مانع حرکت یا مضر برای حرکت؛ حوادث قهری، مثل زلزله و سیل یا عوامل خارج از اختیار وکیل، مانند گروگان گرفته شدن او، که مانع از حضوری وی، در جلسه رسیدگی شوند، می باشند. معاذیر موجه اصحاب دعوا در قانون آیین دادرسی مدنی، برای اعتراض واخواهی و تجدیدنظر خواهی در موعد مقرر نیز، موارد و جهاتی مانند عدم ابلاغ واقعی یا الکترونیکی رای به آن ها؛ رخ دادن حوادث قهری یا فوت یکی از بستگان، نظیر والدین، اولاد و همسر و سایر مواردی می باشد که در قسمت های قبل، به توضیح آن پرداخته شد.
مهلت تجدید نظر خواهی، بر اساس قانون، 20 روز از تاریخ ابلاغ رای، به افراد داخل ایران و 2 ماه از تاریخ ابلاغ آن، به افراد ساکن خارج از ایران می باشد اما، در صورت وجود برخی عذرهای موجه در قانون آیین دادرسی مدنی، تجدیدنظرخواه، می تواند، خارج از مهلت قانونی نیز، نسبت به این امر، اقدام کند. عذر موجه در تجدیدنظر خواهی با در نظر گرفتن ماده 340 قانون آیین دادرسی مدنی، ماده 306 این قانون و سایر مواد آن، مواردی نظیر موارد زیر می باشد:
فوت، حجر یا ورشکستگی فردی که از حق تجدید نظر خواهی، برخوردار است و سبب ابلاغ رای، به مدیر تصفیه ورشکسته یا قیم محجور یا ورثه متوفی می گردد؛ همچنین، از دست رفتن سمت نمایندگی فردی که از جانب دیگری، به واسطه نمایندگی، از حق تجدید نظر خواهی برخوردار بوده و سبب ابلاغ رای، به خود فرد یا وکیل جدید او می گردد، می باشد. (مهلت تجدیدنظر خواهی در این شرایط، از تاریخ ابلاغ دادنامه، به اشخاصی نظیر مدیر تصفیه، قیم ... محاسبه خواهد شد)
همچنین، همانند واخواهی، در صورتی که فرد، بستگاه نسببی یا سببی (همسر، والدین، اولاد) خود را از دست دهد یا به علتی، در توقیف و حبس باشد یا درگیر حوادث قهری، مانند سیل و زلزله شود و نتواند، تجدید نظر خواهی خود را ثبت کند و یا دچار بیماری مانع حرکت گردد، می تواند، با اثبات این موارد به محکمه، خارج از مهلت قانونی، اقدام به تجدید نظر خواهی کند.
بنابراین مقصود از عذر موجه در قانون آیین دادرسی مدنی، موارد و جهاتی هستند که در صورت اثبات وجود آن ها، طرفین دعوا می توانند علی رغم گذشت مواعد اعتراض، نسبت به رای صادره اعتراض کنند یا وکیل می تواند، در جلسه رسیدگی حاضر نشود و جلسه، تجدید گردد. از مصادیق این عذرهای موجه، می توان به رخ دادن حوادث قهری یا فوت والدین، اشاره کرد. امیدوارم از محتوای مسائل حقوقی نهایت استفاده را برده باشید و برای کسانی که دچار مشکل حقوقی هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب مشابه دیگر میتوانید به بخش آموزش ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.