برای موفق شدن درترید باید این موارد را رعایت کنیم
وجود داراییهای متنوع در بازارهای مالی یک فرصت عالی برای کسب سود فراهم کرده است. با توجه به مزیتهای زیاد ترید، امروزه بسیاری ترجیح میدهند که به جای شغلهای سنتی و کم درآمد، به چنین حرفهای روی بیاورند. اما مسیری که باید برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای طی کنید، پر از چالش و پیچیده است. مسلماً یکی از مهارتهایی که میتواند شما را به سود برساند، روانشناسی معامله گری است که مورد اغفال بسیاری قرار میگیرد. اما در مورد اینکه این مهارت چیست و چرا برای یک تریدر مورد نیاز است در ادامه صحبت خواهیم کرد.
چرا روانشناسی معاملهگری برای تریدر مهم است؟
هر چند که بسیاری برای ترید تنها به تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال اهمیت میدهند، اما این مهارتها برای این کار کافی نیستند. برای اینکه دقیقتر به این نتیجه برسید باید به بررسیهای صورت گرفته در این زمینه مراجعه کنیم.
بر اساس بررسیهای سایت tradeciety، بخش بیشتری از فعالان بازار با آموزش یکی از تحلیلهای تکنیکال یا فاندامنتال وارد بازار میشوند، اما درصد تریدرهای موفق بسیار کمتر و بین 1 تا 30 درصد متغیر است. بر اساس این بررسی چیزی نزدیک به هشتاد درصد تریدرهای جدید روزانه پس از 2 سال، ترید کردن را رها میکنند و تریدرهای روزانه موفق چیزی حدود 1.6 درصد از بازار هستند که البته حجم معاملاتی بالایی دارند.
بازدهی یک معاملهگر شخصی نسبت به حرکت شاخص کل عقبتر است و این میزان چیزی نزدیک به 1.5 درصد کمتر است. همه این آمارها نشان میدهند که برای موفقیت باید به چیزی بیشتر از تحلیل چارت مسلط باشید، چرا که عمده معاملهگران تا حدودی به تحلیل چارت آشنا هستند. روانشناسی معامله گری پازل گمشدهای است که تنها تحلیلگران بزرگی مانند وارن بافت به آن توجه میکنند و همین ویژگی باعث تمایز شدن آنها در بازار میشود. اما چرا؟ احساسات عامل مهمی برای تصمیمگیری شما در بازار هستند. گاهی علی رغم اینکه میدانید یک پوزیشن ریسک بالایی دارد، اما تحت تأثیر هیجان قرار میگیرید و دچار زیان میشوید.
جبران زیان در بازارهای مالی اصلاً ساده نیست. بررسیها نشان میدهد افراد در چنین موقعیتی به انجام معاملات پرریسک و به نوعی بخت آزمایی روی میآورند که همین کار زیان را چند برابر میکند. پس به مرور زیان بیشتر شده تا جایی که دیگر سرمایهای برای ادامه فعالیت باقی نمیماند. موارد زیادی مانند مثال اشاره شده برای بیان اهمیت روانشناسی وجود دارد. طبق یک بررسی تریدرها معمولاً علاقه بیشتری به خروج از پوزیشنهای سودده و حفظ موقعیتهای زیانده دارند.
همچنین علاقه به خرید دارایی که قبلاً برای یک تریدر سودده بوده است، بیشتر به خرید دارایی است که زیان ایجاد کرده است. همه این بررسیها باز هم یک اصل مهم را نشان میدهند، روانشناسی برای موفقیت در بازارهای مالی ضروری است.
عدم تسلط بر روانشناسی چه مشکلاتی ایجاد میکند؟
تریدرهای موفق از این اصل پیروی میکنند، باید از احساسات دوری کرد و بر سبک معاملاتی و اوضاع بازار تمرکز کرد تا بتوان با تصمیمهای منطقی سود کسب کرد. بیشتر تریدرهایی که موفق نمیشوند، این اصل را هنوز درک نکردهاند، چون از عواقب تصمیمهای احساسی آگاه نیستند. اما عدم تسلط بر روانشناسی معامله گری چه مشکلاتی را به همراه دارد؟
ترید بدون برنامه
نمیتوان احساس و هیجان را نادیده گرفت، چرا که این ویژگیها در همه انسانها وجود دارند. البته آگاهی از این ویژگی به شما کمکی نمیکند و تنها کنترل احساسات است که شما را به یک تریدر موفق تبدیل میکند. یکی از فعالان مشهور به نام john maynard keynes در نوشتههای خود میگوید که بازارهای مالی پر از هیجان هستند و افرادی که تنها به دنبال رفتار منطقی هستند، مطمئناً در بازار شکست خواهند خورد. در عوض کنترل هیجان به شما کمک میکند که از هیجانها عبور کنید و به سود برسید.
هیجانهایی مانند ترس، طمع یا استرس مانع از معامله در جهتی میشود که درست است. برای مثال زمانی که یک روند صعودی قوی در بازار شکل میگیرد، بسیاری از تریدرهای تازه واردی که از این روند استفاده نکردهاند، احساس جا ماندن و از دست دادن بهترین فرصت را میکنند. این احساس باعث میشود تا آنها بدون در نظر گرفتن جایگاه قیمت و ریسک انجام معامله، تنها به خرید فکر کنند. عمدتاً این خریدها نزدیکیهای سقف قله انجام میشود و چیزی جز ضرر در پی ندارد. به این احساس FOMO یا ترس میگویند که باعث میشود احتمال معامله درست به چیزی نزدیک به صفر برسد.
در صورتی که اگر آنها با روانشناسی معامله گری آشنا بودند، بر این احساس خود غلبه میکردند و منتظر یک فرصت جدید میمانند، چرا که همیشه بازار فرصت مناسب برای معاملهگری به شما خواهد داد.
ترید اشتباه برای جبران ضرر
عمده تریدرها پس از انجام یک معامله زیانده دچار overtrading میشوند، به این معنا که برای جبران ضرر بیش از حد ترید میکنند. همچنین در این شرایط اهداف غیر منطقی برای پوزیشنهای خود تعیین کرده و به نوعی به سمت قمار میروند. این ویژگی باعث میشود تا معاملهگر نتواند ضعفهای سبک معاملاتی خود را شناسایی کند. از این رو همچنان تغییری در معاملات خود نمیبینند و با همان بازدهی عمل میکنند.
یکی از فعالان مشهور بازار به نام Bill lipschutz میگوید اگر تریدرها بتوانند مهارت خروج از موقعیتهای زیان خود را کسب کنند و بلافاصله اقدام به باز کردن معامله جدید نکنند، در آیندهای نزدیک به یک تریدر موفق تبدیل خواهند شد. اگر به خوبی با این مهارتها آشنا نیستید، میتوانید از طریق سایت آکادمی ترید بهزاد شامی ، مهارتهای لازم در این زمینه را کسب کنید.
برای کنترل احساسات در ترید باید چه کنیم؟
شاید در ابتدای مطلب اعتقاد زیادی به تأثیر روانشناسی معامله گری نداشتید، اما اکنون میدانید که یکی از اضلاع مثلث موفقیت همین مهارت است. از دیگر فعالان موفق بازار jack schwager در نوشتههای خود میگوید اولین چیزی که باید قبل از معاملهگری بدانید این است که هیچ راه قطعی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد و از این رو اگر به دنبال این هستید که یک شبه ثروتمند بشوید، مسیر اشتباهی را انتخاب کردهاید.
حتی بهترین تحلیلگران بازار هم میدانند که هیچ چیزی در دنیای ترید قطعی نیست و این بازی با احتمالات است که باعث سود میشود. پس یک معامله اشتباه نباید شما را از آینده ناامید و دچار ترس کند. راهکارهایی برای کنترل احساسات وجود دارد که در ادامه بررسی میشوند.
پایبند به سبک معاملاتی
وقتی صحبت از سبک معاملاتی میشود، منظور استراتژی است که قبلاً در بک تستها عملکرد خوبی داشته است. هر فردی باید بر اساس ویژگیهایی که دارد، یک برنامه ترید برای خود بچیند. این برنامه میتواند شامل نحوه ترید، اهداف و قوانینی است که برای خود تعیین میکنید. برای مثال بر اساس تجربه به این نتیجه میرسید که در ساعات مشخصی، معاملات بازدهی بهتری ایجاد میکنند. تحت هر شرایطی باید به این استراتژی که از قبل تست شده است، پایبند باشید و به مرور مشکلات آن را برطرف کنید.
استفاده از تجربههای گذشته
نباید انتظار داشته باشید که از همان ابتدای شروع کار، عملکردی بینقص داشته باشید. در عوض در ابتدای کار باید بیشتر تمرکز خود را برای حفظ سرمایه بگذارید تا در ادامه با جبران مشکلات، به سوددهی برسید. البته استفاده از تجربیات گذشته به معنای سرزنش بابت انجام معامله اشتباه نیست. بهتر است گزارشی از عملکرد هفتگی خود آماده کنید و در آن اشتباهاتی که مرتکب شدهاید را یادداشت کنید. این کار به صورت مستمر شما را به یک روشی میرساند که کمتر دچار خطا میشود.