ساعدنیوز
ساعدنیوز

چند حکایت جالب و طنز از ملانصرالدین (1)

  دوشنبه، 21 مهر 1399   زمان مطالعه 4 دقیقه
چند حکایت جالب و طنز از ملانصرالدین (1)
ملانصرالدین شخصیتی است که داستان هایش تمامی ندارد و هنوز که هنوز است حکایات بامزه ای که اتفاق می افتد را به او نسبت می دهند و حتی او را با بسیاری از موضوعات امروزی همساز کرده اند. در کشورهای آمریکایی و روسیه او را بیشتر با شخصیتی بذله گو و دارای مقام والای فلسفی می شناسند.

داستان های قدیمی زیبان فارسی بسیار خواندنی و همچنین پندآموز هستند که حکایت های ملانصرالدین نیز یکی از آن ها می باشد. ما را همراهی کنید تا حکایت های جالب و شنیدنی ملانصرالدین را برای شما مخطبان عزیز بازگو کنیم.

تصویر

آب رفتن روزها

چند نفر بر سر اینکه چرا روزهای زمستان از روزهای تابستان کوتاهتر است با هم بحث و جدل کردند و چون به نتیجه ای نرسیدند رفتند پیش ملا و گفتند: ملا قضیه از این قرار است حالا بین ما داوری کن و بگو که کدام یک از ما درست می گوییم. ملانصرالدین گفت: این که معلوم است! مگر وقتی پارچه را آب می کشند کوتاهتر نمی شود؟همه گفتند چرا! ملا گفت: خوب! روزها هم در زمستان با اینهمه آب و برف و باران آب می کشند و کوتاه می شوند.


هلال ماه

ملانصرالدین شب اول ماه به شهری رسید و دید مردم روی پشت بامها جمع شده اند و با انگشت به آسمان اشاره می کنند و هلال ماه را نشان می دهند. ملانصرالدین زیر لب گفت: عجب آدمهای دیوانه ای، مردم این شهر برای دیدن ماه به این کم نوری چقدر به خودشان زحمت می دهند و نمی دانند که در شهر ما وقتی قرص ماه قد یک سینی بزرگ می شود کسی به آن نگاه نمی کند.


قاضی و کوزه عسل ملانصرالدین

ملا نصرالدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تائید میکرد ولی از بخت بد وی، قاضی اصلاً کاری را بدون باج انجام نمی داد.
ملا نصرالدین هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تائید سند را به انجام برساند این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از خاک کرد و روی آن عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و پیش قاضی رفت و کوزه را هدیه داد و درخواستش را اعلام کرد .

قاضی به محض اینکه در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی درنگ سند را تائید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافظی کردند.

چند روز گذشت قاضی به نیرنگ ملا نصرالدین پی برد یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیام داد که در سند اشتباهی شده است
ملا به فرستاده قاضی پاسخ داد از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان و بگو اشتباه در سند نیست در کوزه ی عسل است.

تصویر


گدایی ملا نصرالدين

ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي مي كرد و مردم با نيرنگي٬ حماقت او را دست مي انداختند. دو سكه به او نشان مي دادند كه يكي شان طلا بود و يكي از نقره. اما ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب مي كرد. اين داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهي زن و مرد مي آمدند و دو سكه به او نشان مي دادند و ملا نصرالدين هميشه سكه نقره را انتخاب مي كرد.

تا اينكه مرد مهرباني از راه رسيد و از اينكه ملا نصرالدين را آنطور دست مي انداختند٬ ناراحت شد. در گوشه ميدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت دو سكه به تو نشان دادند٬ سكه طلا را بردار. اينطوري هم پول بيشتري گيرت مي آيد و هم ديگر دستت نمي اندازند. ملا نصرالدين پاسخ داد: ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سكه طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نمي دهند تا ثابت كنند كه من احمق تر از آن هايم. شما نمي دانيد تا حالا با اين كلك چقدر پول گير آورده ام.

«اگر كاري كه مي كني٬ هوشمندانه باشد٬ هيچ اشكالي ندارد كه تو را احمق بدانند.»


خویشاوند الاغ

روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد,
شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟
ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!


خانه عزاداران

روزی ملا در خانه ای رفت و از صاحبخانه قدری نان خواست دخترکی در خانه بود و گفت : نداریم!
ملا گفت: لیوانی آب بده!
دخترک پاسخ داد: نداریم!
ملا پرسید: مادرت کجاست:
دخترک پاسخ داد : عزاداری رفته است!
ملا گفت: خانه شما با این حال و روزی که دارد باید همه قوم و خویشان به تعزیت به اینجا بیایند نه اینکه شما جایی به عزاداری بروید!


ملانصرالدین و لباس نو

روزی ملا ملا به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مناسب نبود به همین جهت هیچکس به او احترام نگذاشت و به تعارف نکرد!
ملا ه خانه رفت و لباسهای نواش را پوشید و به میهمانی برگشت اینبار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند!ملا هنگام صرف غذا در حالیکه به لباسهای نواش تعرف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی کردند.


شیرینی خوردن ملانصرالدین

روزی ملا از شهری می گذشت، ناگهان چشمش به دکان شیرینی فروشی افتاد به یکباره به سراغ شیرینی ها رفت و شروع به خوردن کرد.
شیرینی فروش شروع کرد به زدن او، ملا همانطوریکه می خورد با صدای بلند می خندید و می گفت: عجب شهر خوبی است و چه مردمان خوبی دارد که با زور و کتک رهگذران را وادار به شیرینی خوردن می کنند!


آرایشگاه رفتن ملانصرالدین

روزی ملا به دکان آرایشگری رفت آرایشگر ناشی بود و سر او را مدام می برید و جایش پنبه می گذاشت.
ملا که از دست او به عذاب آمده بود گفت: بس است دست از سرم بردار، نصف سرم را پنبه کاشتی بقیه را خودم کتان می کارم!

دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
مازیار لرستانی: من خودم گیج ام توی مسیر یابی ولی مجبورم در اسنپ کار کنم! می‌گفتند شناسنامه بیار بعد که شناسنامه آمد گفتند ریش ات کامل نیست! (214 نظر) همزاد نرگس محمدی، با شباهت صد در صدی پیدا شد+عکس/یکی از یکی معروف تر و هنرمندتر (186 نظر) مهراوه شریفی نیا: خودم رو پذیرفتم با نقایصم، صورت استخونی ندارم لپ دارم همه ام بچگی می کشیدن دماغ زیبایی ندارم بزرگ هم نیست بخوام عمل کنم خوشحال میشدم اگر سربالاتر بود+ویدئو (122 نظر) بهاره رهنما: به من میگید پیرزن ناراحت نمیشم چون من پیرزن جذابی هستم/ هر چی پیرتر هم بشم دوست داشتنی تر میشم+ویدئو (119 نظر) قباد ایرانی یا قباد ترکیه‌ای؛ نگاهی به استایل و چهره اسماعیل حاجی اوغلو بازیگر نقش شهاب حسینی در سریال شهرزاد+عکس/ بنظرتون کدوم یکی خوشتیپ‌ترن؟ (115 نظر) خلاقیت خنده دار اوستا بنا با طراحی توالت در سقف حمام حماسه آفرید / هنر نزد ایرانیان است و بس😂 (102 نظر) علی دایی: من پنت هاوس ندارم یه خونه 418 متری دارم؛ اگر می‌خواستم جور دیگری زندگی کنم 20 برج 20 طبقه داشتم+ویدیو (94 نظر) حدیث فولادوند بازیگر نقش فوزیه: من خیلی شبیه فوزیه هستم همین باعث شد گریم سنگینی نداشته باشم/ رسیدن به نقش خیلی مشکل بود (84 نظر) ستاره سادات قطبی؛ 27 سال داشتم که با شهرام شکیبا آشنا شدم، به پسر شهرام گفتم علی ،من مامانت نیستم،اما همه جوره هواتو دارم، تمام سعیمو میکنم تا راضی باشی (80 نظر) رهبر معظم انقلاب:هم پدرم، هم مادرم و هم خود من می‌خواستم طلبه بشم؛ از کلاس پنجم دبستان، عملاً درس طلبگی را در داخل مدرسه شروع کردم (77 نظر) خلاقیت تحسین برانگیز میوه فروش تهرانی با نوشته جالب در مغازه حماسه آفرین شد/ نمونه واقعی یک فرشته زمینی+عکس (75 نظر) دارا حیایی: به پول امین حیایی احتیاجی ندارم؛خونه 50متری خودمو به خونه 300متری بابام ترجیح میدم؛ کمک خانواده خیانته، فردا همسرم چه فکری در مورد من میکنه+ ویدئو (71 نظر) مهران مدیری: رفته بودم مراسم ختم برگشتم دیدم یه خانوم زده به ماشین من داره گریه میکنه خواستم جنتلمن باشم گفتم اشکالی نداره اما بعدش که رفت نشستم گریه کردم🤣+ویدیو (67 نظر) نعیمه نظام دوست: کورتن مصرف کردم پناه بردم به غذا در حال حاضر نعیمه نظام دوست هستم یک چاق بی پول! فکر میکردم پف کردم نگو چاق شدم😂 (67 نظر) مهران مدیری: دختر که هیچ، گربه هم به هنرمند نمی دهم! شهرزاد رو میخوام ترشی بندازم پسرمو هم زن نمیدم +فیلم (57 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
فال شمع روزانه امروز جمعه 25 آبان 1403
فال روزانه امروز جمعه 25 آبان ماه 1403
درخواست تصویب قانون برای حجاب خانم‌های بلاگر
فال ابجد روزانه جمعه 25 آبان 1403
کامل ترین تعبیر خواب سگ و معنای انواع مختلف خواب این حیوان / تعبیر دیدن سگ در خواب از نظر حضرت یوسف و ابن سیرین
آیا می دانستید مردم در جوکرتایم به صورت وحشیانه ای به گریه افتادند؟ لبخندی که به قیمت ریخته شدن خون مردم شهر تمام شد!
روایت شیرین رهبر معظم انقلاب از نقش دخترشان در بهبود یافتن دست ایشان بعد از ماجرای ترور: خدا فرزند دختری به ما داد که به من خیلی اُنس داشت و...
سایت رهگیری مرسولات پستی؛ روش های پیگیری مرسوله پستی از طریق کد رهگیری
فال قهوه با نشان روز جمعه 25 آبان ماه 1403
فال حافظ با تفسیر روز جمعه 25 آبان 1403 + فیلم
مراحل مهم آماده کردن خودرو برای سفر / اگر قصد سفر داری حتما این 6 تا نکته رو چک کن تا وسط جاده نمونید
در جواب کم سعادتیم چی بگیم؟ / 36 جمله مناسب در پاسخ به "کم سعادتیم"
داستان های هزار و یک شب / شب هشتم : شاهزاده جادوشده و ماهیان (بخش دوم)
گرشا رضایی: همه خوانندگان ایرانی به لطف کامپیوتر خواننده شدند!/ نگرانی گرشا رضایی از پیشرفت هوش مصنوعی و انقراض خوانندگان انسانی!
لیلا بلوکات: در ابتدا قرار شد جوانی های زلیخا را من بازی کنم و خانم آهو خردمند نقش پیری زلیخا را بازی کند!
منتخب روز   
وقوع زمین‌لرزه‌ 4.3 چند شهر خراسان رضوی را لرزاند انگشتر رهبر معظم انقلاب برای روز خواستگاری +ویدیو/ انگشتری که عشق را جاودانه می‌کند کشف جسد مرد میاندوآبی در زرینه‌ رود / او 14 روز گم شده بود! اتهام آدم‌ربایی برای زنی که می‌خواست شوهرش را سورپرایز کند! قرار شرم آور سیامک برای رسوایی دختر 22 ساله / اعتراف سیاه در کلانتری 4 کشته و 14 مجروح در واژگونی اتوبوس زائران حسینی در مسیر قروه به زنجان با 45 سرنشین قتل ناموسی دختر با شلیک گلوله در جنوب تهران توسط پدرش / از دامادم حرفی شنیدم که خونم را به جوش آورد پشیمان نیستم سگ هار جان کودک 9 ساله را در خوزستان گرفت/بیشتر مراقب کودکان باشید ننه لیلا، مادر جیب‌برهای ایران بود | جزئیات گفت و گو با دختر جیب‌بری که مدعی است نزد حرفه‌ای ترین جیب‌بر ایران آموزش دیده است! مردی سر همسرش را با کلنگ شکافت/ «10 روز بود به خاطر اختلاف خانوادگی با من روابط عاطفی نداشت» قتل دختر 19 ساله در باشگاه زیر زمینی بوکس/پسر رزمی کار از قصاص نجات یافت جزئیات دقیق پرونده قتل دوست صمیمی بر سر معامله / اولیای دم چرا بعد از 7 سال قاتل را بخشیدند؟