این حمله در اصل ارسال سیگنالی قوی به آمریکا و اروپایی ها است تا در سیاست گسترش ناتو به شرق تجدیدنظر کنند.
ساعدنیوز: در مصاحبه ای که در بهمن ماه سال جاری با حضرتعالی داشتیم، حضرتعالی تأکید داشتید که ساختارهای شکننده اقتصادی روسیه و مشکلات عدیده حاصل از رکود در دوران همه گیری کرونا اجازه درگیری مستقیم روسیه با اوکراین را نمی دهد و بسیار بعید است که روسیه بخواهد تنش با اوکراین را در فاز نظامی دنبال کند چرا که این تصمیم تبعات سنگین اقتصادی برای این کشور به همراه خواهد داشت. اما امروز شاهد این هستیم که روسیه این تبعات سنگین را به جان خریده و نه تنها استقلال منطقه جدایی طلب دونباس را به رسمیت شناخته، طبق اعلام رسانه رسمی دولت روسیه، ساعاتی پیش حمله همه جانبه به اوکراین آغاز شده و طبق گزارشات واصله، کیف و خارکیف نیز هدف موشک های روسی قرار گرفته و آخرین خبر مخابره شده حاکی از نابود شدن بخش اعظمی از تجهیزات دفاع موشکی اوکراین دارد. چرا روسیه در چنین اقدام جسورانه ای وارد جنگ مستقیم با اوکراین شد؟
دکتر رضا اختیاری امیری: همان طور که گفتید، من تأکید داشتم که روسیه به دلیل شرایط اقتصادی آغازگر جنگ نخواهد بود. لکن وقوع این جنگ با تمام تبعات سنگین اقتصادی و سیاسی برای روسیه، نشان از جدیت و عزم راسخ دولت روسیه در مقابل گسترش ناتو به سمت محیط پیرامونی روسیه است. این جنگ که به اعتقاد من، جنگی کوتاه مدت خواهد بود؛ در واقع، یک نمایش قدرت و ابزاری است که روسیه از طریق آن، می خواهد جدیت خودش در رابطه با حفظ ثبات در محیط پیرامونی خودش و نیز حفظ امنیت ملی خودش را نشان دهد. دغدغه های امنیتی روسیه نسبت به محیط پیرامونی خود، ریشه های تاریخی عمیقی دارد. این ریشه ها شاید بتوان در چند سده اخیر جست. از زمان تزارها، این کشور همواره نسبت به محیط پیرامونی خودش حساس و دغدغه مند بوده است.
توسعه طلبی روس ها و اشغال کشورهای دیگر از سوی آنها، در اصل حاصل نگرانی امنیتی تاریخی موجود در اذهان روس ها است. البته من معتقدم جنگ روسیه با اوکراین بعید است به جنگی تمام عیار و اشغال کامل اوکراین تبدیل شود. این حمله در اصل ارسال سیگنالی قوی به آمریکا و اروپایی ها است تا در سیاست گسترش ناتو به شرق تجدیدنظر کنند.
در حقیقت گاهاً این کشور فضا را برای وقوع برخی حوادث باز می گذارد تا در لحظه آخر وارد ماجرا شود و به عنوان فصل الخطاب به این تحولات پایان دهد.
ساعدنیوز: برخی از تحلیلگران معتقدند که یکی از روش های روسیه برای تضمین امنیت ملی و منطقه ای خود، زمینه سازی برای ادامه تنش ها خصوصاً در 15 منطقه پرتنش یا جمهوری های خودمختار خودخوانده در محیط پیرامونی روسیه است. حتی در برخی از تنش های منطقه ای روسیه ترجیح می دهد که در لحظه آخر وارد شود و درگیری مستقیمی برای فیصله دادن موضوع ندارد. به طور نمونه، در جنگ اخیر قره باغ، روسیه تقریباً تماشاگر بود. چقدر این تحلیل با واقعیت های موجود همخوانی دارد؟
دکتر رضا اختیاری امیری: این تحلیل اساساً با واقعیت های موجود همخوانی ندارد. به اعتقاد من، بعید است که روس ها به تحولات پیرامونی خودشان علاقمند نباشند. همان طور که گفتم، حفظ امنیت و ثبات محیط پیرامونی روسیه، اولویت و خط قرمز این کشور است. البته در مورد حضور لحظه آخر در مناقشات بحث دیگری وجود دارد. در حقیقت گاهاً این کشور فضا را برای وقوع برخی حوادث باز می گذارد تا در لحظه آخر وارد ماجرا شود و به عنوان فصل الخطاب به این تحولات پایان دهد. البته مقامات روسی با این استراتژی قصد دارند تا نقش مهم روسیه را در تحولات منطقه القاء کنند. این که هر مناقشه ای در منطقه بدون حضور روسیه قابل حل و فصل نخواهد بود.
از طرف دیگر، این نوع اقدامات از سوی روسیه، در اصل تلاشی است برای ثابت کردن نقش ثبات زای این کشور به غربی ها. این که روسیه حافظ صلح و امنیت در منطقه است و فصل الخطاب مناقشات می باشد. و حرف آخر را در منطقه این کشور می زند و این به نوعی یادآوری جایگاه رفیع روسیه در منطقه و جهان است.
در مورد اوکراین، این مسأله را هم باید یادآور شد که روس ها به اوکراین به عنوان سرزمین مادری نگاه می کنند و دغدغه روس ها درباره اوکراین شاید از نوع متفاوتی است.
ساعدنیوز: از زمان وقوع تنش میان روسیه و اوکراین یکی از روایت هایی که در رسانه های غرب تقریباً به روایت غالب از این تحولات تبدیل شده است، روایت مبتنی بر تئوری تلاش پوتین برای پیگیری سیاست های نئوامپریالیستی و توسعه طلبانه خودش است. با توجه به واقعیت های موجود در عرصه بین الملل، چه اندازه این تئوری مطرح شده از سوی غربی ها صادق است؟
دکتر رضا اختیاری امیری: از دیدگاه بنده، این تحلیل خیلی با شرایط زمانی ما منطبق نیست. استعمار یک بحث تاریخی متعلق به عصر جدید در قرون 17، 18 و 19 است. در آن زمان، به دلیل عدم استقرار یک نظم بین المللی و ابهام های موجود در ساختار روابط بین الملل، زمینه برای توسعه طلبی مهیا بود. نظام بین الملل شکل نگرفته بود و روس ها برای رسیدن به پرستیژ بین المللی و به دلیل فقدان یک نظم منسجم بین المللی به دنبال توسعه طلبی بودند. ولی در عصر کنونی با استقرار نظام بین الملل و تدوین قوانین مشخص در روابط بین الملل، و به رسمیت شناخته شدن حاکمیت کشورها در مجامع بین المللی دیگر زمینه برای چنین توسعه طلبی هایی مهیا نیست.
آنچه امروز روس ها را تحریک به به اشغال یا حتی تجاوز نظامی به اوکراین می کند، نگرانی تاریخی امنیتی روس ها است. اگر بخواهیم به تئوری رسانه های غربی نگاه مثبت داشته باشیم باید این سؤال مطرح شود که چرا روس ها پیش از این، اوکراین را اشغال کردند؟ و چرا ما بعد از شروع گسترش جدی ناتو به شرق شاهد این رفتار از سوی روسیه بودیم؟ پاسخ این است که روسیه دغدغه های جدی امنیتی دارد و این دغدغه ها است که ریشه این رفتار اشغالگرانه یا متجاوزانه این کشور در قبال اوکراین است، نه استعمارگری! روس ها نیازمند فضای لازم برای نقش آفرینی در جهان هستند.
زمانی که کریمه توسط روسیه اشغال شد، من در آن زمان گفتم، که این رفتار روسیه حاصل یک دغدغه و نیاز ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک است. روسیه نیاز به دسترسی به آب های گرم را داشت و کریمه این امکان را به این کشور داد. بنابراین، همچنان معتقدم که تقابل نظامی روسیه با اوکراین کوتاه مدت خواهد بود و تلاش روسیه بر این است که سیگنال های جدی به غرب و آمریکا ارسال شود که هر نوع تلاش برای محدود کردن عرصه بازیگری برای روسیه محکوم به شکست و با واکنش جدی روسیه مواجه خواهد شد.
از سوی دیگر، روسیه در تلاش است تا با تجاوز نظامی به اوکراین، یک سیگنال هم برای سایر کشورهای منطقه بفرستد که شاید به نوعی در تلاش هستند تا به ناتو بپیوندند! روسیه می خواهد به این کشورها نشان دهد که هر نوع تخطی از خواست این کشور در خصوص امنیت و ثبات محیط پیرامونی روسیه و زمینه سازی برای گسترش ناتو به شرق با واکنش شدید و جدی روسیه مواجه خواهد شد. بنابراین، خواهان بازنگری این کشورها در سیاست های دفاعی خودشان هستند. در مورد اوکراین، این مسأله را هم باید یادآور شد که روس ها به اوکراین به عنوان سرزمین مادری نگاه می کنند و دغدغه روس ها درباره اوکراین شاید از نوع متفاوتی است و به همین دلیل نیز ما شاهد واکنش سنگین نظامی این کشور در قبال استقرار احتمالی سیستم دفاعی موشکی ناتو در اوکراین بودیم.
این حوادث تلنگری بود به اروپا درباره امکان استفاده روسیه از گاز صادراتی به عنوان یک اهرم فشار بر کشورهای اروپایی. طبیعتاً در صورت ادامه تنش و قطع شدن صادرات گاز به اروپا، کشورهای اروپایی تبعات سنگین اقتصادی آن را متحمل خواهند شد.
ساعدنیوز: همان طور که قبلاً حضرتعالی نیز اشاره کردید، این جنگ تبعات بسیار سنگین اقتصادی و سیاسی برای روسیه در پی خواهد داشت. روسیه مبدء اصلی صادرات گاز به اروپا است و اصلی ترین شریک روسیه، در این مسأله، آلمان است. بعد از اشغال منطقه دونباس توسط نیروهای به اصطلاح حافظ صلح ارتش روسیه، آقای شولتس صدر اعظم آلمان اعلام کرد که قرارداد نورداستریم 2 دیگر اعتبار ندارد و به حالت تعلیق درآمده است. یکی از مبادی بدیل برای جایگزین شدن احتمالی با روسیه برای صادرات گاز به اروپا، قطر است و حتی برخی از رسانه ها اعلام کردند که یکی از محورهای گفتگوهای آقای رئیسی با امیر قطر همین مسأله ترانزیت گاز قطر به اروپا بوده است. سؤال بنده از حضرتعالی این است که با توجه به این که ایران نیز جزو کشورهایی است که در محیط پیرامونی روسیه قرار دارند، آیا امکان همکاری ایران با قطر در این موضوع وجود دارد و واکنش روسیه چه خواهد بود؟
دکتر رضا اختیاری امیری: معتقدم که بحران اوکراین موجب بازنگری کشورهای اروپایی در سیاست های خود در حوزه انرژی خواهد شد. این حوادث تلنگری بود به اروپا درباره امکان استفاده روسیه از گاز صادراتی به عنوان یک اهرم فشار بر کشورهای اروپایی. طبیعتاً در صورت ادامه تنش و قطع شدن صادرات گاز به اروپا، کشورهای اروپایی تبعات سنگین اقتصادی آن را متحمل خواهند شد. شاید بحث جایگزینی کشور دیگر با روسیه در کوتاه مدت اصولاً میسر نباشد ولی در بلندمدت قابل تصور است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که اروپا به صورتی جدی به بدیل های دیگر نیز بیندیشد.
طبیعتاً ایران و قطر به دلیل داشتن منابع گازی غنی و سرشار می توانند جایگزین روسیه شوند ولی همان طور که گفتم، این امر در کوتاه مدت محال است و این یک برنامه ریزی بلندمدت می خواهد چرا که تحقق این امر نیازمند یک سری زیرساخت ها و امکانات است. اما به لحاظ سیاسی، ما شاهد تعاملات گرم میان سه کشور ایران، روسیه و قطر با همدیگر هستیم. شاید این روابط گرم، مانع اصلی جدی بر سر راه تحقق خواسته اروپایی ها برای جایگزینی قطر با روسیه باشد. به همین دلیل بود که علیرغم اعلام آمادگی اولیه قطر برای صادرات گاز به اروپا ما شاهد این بودیم که وزیر امور خارجه این کشور بلافاصله اعلام کرد که قطر به تنهایی این کار را نمی تواند انجام دهد و نیازمند همکاری سایر کشورها است. طبیعتاً ورسیه نیز جزئی از این کشورها است. لذا از بُعد سیاسی، موضوع پررنگ تر است. روابط گرم ایران و روسیه اجازه نخواهد داد که این مسأله به این راحتی رخ دهد چنانکه برخی رسانه ها اعلام کردند که روس ها در این مورد به ایران هشدارهای لازم را داده اند.
دولت بایدن به این توافق نیاز دارد تا کارنامه خالی سیاست خارجی خودش را با این توافق پر کند. البته تمرکز برای مقابله با رقبای اصلی یعنی چین و روسیه نیز یکی دیگر از دلایل برای تلاش جدی آمریکا برای وصول به توافق است.
ساعدنیوز: از آنجایی که روسیه یکی از کشورهای تعیین کننده در مذاکرات وین برای احیای برجام است، با وقوع جنگ اوکراین به نظر تمرکز این کشور نیز در این موضوع به هم خواهد خورد و برخی از تطویل فرایند توافق به این دلیل صحبت میکنند. نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟
دکتر رضا اختیاری امیری: از دیدگاه بنده این اتفاق می تواند بی تأثیر نباشد. جنگ اوکراین یک دغدغه بزرگ برای اروپا و آمریکا است. ولیکن من معتقدم که نه تطویل بلکه تسریع توافق را شاهد خواهیم بود به این نحو که غربی ها برای تمرکز بیشتر بر روی مسأله اوکراین، مایل خواهند بود که مسأله هسته ای ایران حل و فصل شود و این موافقت نامه نهایی نیز امضاء شود تا تجاوز روسیه به اوکراین به صورت جدی تری در دستور کار قرار بگیرد. مطلب دیگری که در این خصوص باید به آن اشاره کنم، این است که دولت بایدن در عرصه سیاست خارجی، جسارت و تحرکات جدی دوران ترامپ را ندارد. به همین دلیل، دولت بایدن علاقه دارد که مناقشه هسته ای ایران را به سرعت حل و فصل کند و منویات خودش را در این خصوص بر کرسی بنشاند و فعالیت هسته ای ایران را تحت کنترل درآورد. بنابراین، من معتقدم که با توجه به اتفاقات جاری، ما شاهد توافق ایران با گروه 1+4 در روزهای آتی خواهیم بود. از منظر دیگر، دولت بایدن به این توافق نیاز دارد تا کارنامه خالی سیاست خارجی خودش را با این توافق پر کند. البته تمرکز برای مقابله با رقبای اصلی یعنی چین و روسیه نیز یکی دیگر از دلایل برای تلاش جدی آمریکا برای وصول به توافق است.