در دوره آقای بایدن بین الملل گرایی آمریکا احیا شده است و همین رویکرد و شیفت پارادایمی در حکمرانی ایالات متحده آمریکا باعث شده است که زمینه تنش ها فراهم شود.
ساعدنیوز: در دوره ترامپ علیرغم وجود رقابت های منطقه ای و جهانی میان روسیه و ایالات متحده آمریکا به عنوان دو ابرقدرت هیچگاه شاهد بالا گرفتن تنش ها در حد نقطه جوش تقابل نظامی یا بحث از قطع روابط دیپلماتیک نبودیم؛ ولی بعد از استقرار بایدن در کاخ سفید، روابط دو کشور هر روز فراز و نشیب جدیدی را تجربه می کند. نقطه اوج این تنش ها نیز احتمال حمله نظامی روسیه به اوکراین در پی مخالفت روسیه با گسترش ناتو در اروپای شرقی است. در گفتگوی تبریک سال نو میان پوتین و بایدن، رئیس جمهور روسیه حتی تهدید به قطع کامل روابط با آمریکا و بلوک غرب کرده است. چرا روابط روسیه و آمریکا در دوران آقای بایدن رو به وخامت نهاده است؟
دکتر رضا اختیاری امیری: در دوران آقای ترامپ، بنا بر سیاست های کلی دولت، تمرکز بر مسائل داخلی آمریکا برای احیای جایگاه ایالات متحده و به تعبیر خود ترامپ "اول شدن آمریکا در تمامی زمینه ها" بود. به همین دلیل آنچنان تقابلی را ما مابین دو ابرقدرت در چنین سطحی که شما گفتید، ما شاهد نبودیم. ولی در دوره آقای بایدن بین الملل گرایی آمریکا احیا شده است و همین رویکرد و شیفت پارادایمی در حکمرانی ایالات متحده آمریکا باعث شده است که زمینه تنش ها فراهم شود. آنچه که حساسیت آقای پوتین را برانگیخته، در واقع، گسترش ناتو در مناطق خارج نزدیک روسیه است. به همین دلیل، آقای پوتین هشدارهایی جدی را هم به آقای باید و هم به ناتو داده است. روسیه به حدی نسبت به این موضوع حساس است که حتی با استقرار ده ها هزار نظامی در مرز با اوکراین، گزینه جدی جنگ را مطرح کرده است.
اگر کریمه با دخالت مستقیم روسیه از اوکراین جدا شد، این بحران در اصل زائیده یک نیاز ژئوپلتیک روسیه بود.
ساعدنیوز: نگاه خاص روسیه به اوکراین و برخی علقه های تاریخی از سوی برخی از تحلیلگران به عنوان انگیزه روسیه به پیشروی در خاک اوکراین و حتی الحاق خاک اوکراین به خاک روسیه عنوان می شود. حتی بسیاری بر این عقیده هستند که جدایی کریمه مهر تأئیدی است بر سیاست تجزیه طلبانه روسیه در برخورد با اوکراین. آیا اصولاً چنین نوستالوژی تاریخی می تواند در روابط بین الملل مبنایی برای تلاش کشوری برای الحاق کشور دیگر باشد و آیا روسیه قادر به چنین کاری هست؟
دکتر رضا اختیاری امیری: دو نکته درباره این سؤال می توان مطرح کرد. در سال های اخیر پوتین برای تقویت ملی گرایی در داخل روسیه به نمادها و شعارهای دوران اتحاد جماهیر شوروی تمسک می جوید. استفاده از اسطوره ها و سرودها برای تقویت حس اتحاد ملی میان شهروندان روسی در دستور کار کرملین قرار دارد. چرا که این نمادها، شعارها و سرودها نماد عظمت روسیه هستند. درباره اوکراین، اگرچه این کشور در گذشته بخشی از خاک اتحاد جماهیر شوروی بوده است، ولی پوتین کاملاً به این واقعیت ژئوپلتیک واقف است که اوکراین نیز به مانند جمهوری های دیگر در پیرامون روسیه، یک کشور مستقل است. اما اگر این موضوع را در سطحی کلان تر مورد ملاحظه قرار دهیم، باید به این موضوع اشاره کنیم که اگر کریمه با دخالت مستقیم روسیه از اوکراین جدا شد، این بحران در اصل زائیده یک نیاز ژئوپلتیک روسیه بود. روسیه نیاز به دسترسی به آبهای گرم را داشت و کریمه این نیاز ژئوپلتیک روسیه را برآورده می ساخت. حضور عناصر غربگرا در میان سران و نخبگان سیاسی اوکراین یکی از دغدغه های جدی کرملین است و همین موضوع نیز باعث شده است که حساسیت کرملین برانگیخته شود. البته شاید واکنش روسیه با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی این کشور، محدود به حمایت از عناصر روس گرا به عنوان واکنش در برابر غربگراها بوده است و در مرزهای اوکراین ما شاهد این حمایت ها از روس گراها بودیم و در مقابل، غربگراها نتوانستند کاری در برابر این گروه های روس گراها پیش ببرند. این حداکثر فشاری است که کرملین در شرایط فعلی می توانسته بر اوکراین بیاورد.
روسیه تاب آوری اقتصادی لازم برای مبارزه با تحریم های شدید اقتصادی آمریکا را ندارد و آقای بایدن به صورت جدی در مورد عواقب سخت حمله به اوکراین به روسیه هشدار لازم را داده است.
ساعدنیوز: برخی تحلیلگران بر این باورند که مسأله اصلی پوتین و کرملین در حال حاضر، بیشتر مسأله پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو است تا اوکراین ولی چون دسترسی به اوکراین برای عملیات نظامی بهتر و راحت تر است، فشار اصلی بر اوکراین وارد می شود. نظر حضرتعالی چیست؟